autoclave

/ˈɒtoˌklev//ˈɒtoˌklev/

معنی: قابلمه، دیگ زودپز، با دیگ زودپز پختن
معانی دیگر: (ظرف مخصوص سترون سازی و پختن و غیره توسط بخار آب پر دما و پر فشار) اتوکلاو، دم فشار، قابلمه ترکی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a container made to hold superheated steam under pressure, used for sterilizing medical instruments or the like or for cooking.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: autoclaves, autoclaving, autoclaved
• : تعریف: to sterilize or cook in an autoclave.

جمله های نمونه

1. Autoclaves are functioning but neither the pressure gauge, thermometer, nor the timer are working.
[ترجمه گوگل]اتوکلاوها کار می کنند اما نه گیج فشار، دماسنج و نه تایمر کار نمی کنند
[ترجمه ترگمان]autoclaves فعال هستند اما نه فشار سنج، دماسنج، و نه تایمر کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The head is removable for washing or autoclaving.
[ترجمه گوگل]سر قابل جدا شدن برای شستشو یا اتوکلاو می باشد
[ترجمه ترگمان]سر برای شستن و یا autoclaving قابل برداشتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some diets are coated by the manufacturer to prevent the pellets sticking together during autoclaving.
[ترجمه گوگل]برخی از جیره ها توسط سازنده پوشش داده می شوند تا از چسبیدن گلوله ها در طول اتوکلاو جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]برخی از رژیم های غذایی با تولید کننده برای جلوگیری از pellets که در طول autoclaving به هم چسبیده اند، پوشش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The endoscopes were sterilised after each examination according to local standards; the biopsy forceps were sterilised by autoclaving.
[ترجمه گوگل]آندوسکوپ ها پس از هر معاینه مطابق با استانداردهای محلی استریل شدند فورسپس بیوپسی با اتوکلاو استریل شد
[ترجمه ترگمان]دستگاه های آندوسکوپی بعد از هر امتحان با توجه به استانداردهای محلی مورد استفاده قرار گرفت؛ the forceps توسط autoclaving مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scope: Autoclave anti - agent manufacturing and technical services technical advice Autoclave anti and technical services technical advice.
[ترجمه گوگل]حوزه: مشاوره فنی اتوکلاو ضد عامل تولید و خدمات فنی مشاوره فنی خدمات ضد و فنی اتوکلاو
[ترجمه ترگمان]حوزه: مشاوره فنی ضد عامل و توصیه های فنی خدمات فنی و فنی مشاوره فنی و فنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ultrasound clean equipment, autoclave, hot - air steriliser and IR heater, etc.
[ترجمه گوگل]تجهیزات تمیز اولتراسوند، اتوکلاو، استریل کننده هوای گرم و بخاری IR و غیره
[ترجمه ترگمان]تجهیزات تمیز درمانی، اتوکلاو، steriliser هوای داغ و بخاری IR و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An autoclave is usually necessary for preparation of the culture media.
[ترجمه گوگل]برای تهیه محیط کشت معمولاً اتوکلاو لازم است
[ترجمه ترگمان]یک اتوکلاو برای آماده سازی رسانه های فرهنگ ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Air entrance - brick Autoclave: it is mainly applied to produce air - entrance brick.
[ترجمه گوگل]اتوکلاو ورودی هوا - آجری: عمدتاً برای تولید آجر هوا - ورودی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ورودی هوا - آجر: عمدتا برای تولید آجر ورودی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The technology of autoclave moulding was studied to eliminate the ditches on the inner surface of extendible nozzle exit cone for some tactical missile engine in this paper.
[ترجمه گوگل]فناوری قالب‌گیری اتوکلاو برای از بین بردن گودال‌های سطح داخلی مخروط خروجی نازل قابل گسترش برای برخی از موتورهای موشک تاکتیکی در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فن آوری شکل گیری اتوکلاو برای از بین بردن چاله ها در سطح داخلی مخروط خروج extendible نازل برای برخی موتور تاکتیکی تاکتیکی در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pectic oligosaccharide produced by microwave and autoclave extraction were observed with higher degrees of polymerization than those by an ultrafiltration membrane enzyme reactor.
[ترجمه گوگل]الیگوساکارید پکتیک تولید شده توسط مایکروویو و استخراج اتوکلاو با درجات پلیمریزاسیون بالاتری نسبت به راکتورهای آنزیمی غشایی اولترافیلتراسیون مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]pectic oligosaccharide تولید شده توسط سنجنده های مایکروویو و اتوکلاو، با درجات بالاتر پلیمریزاسیون در مقایسه با رآکتور آنزیم membrane ultrafiltration مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The company also licenses autoclave technology for producing LDPE.
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین مجوز فناوری اتوکلاو برای تولید LDPE را صادر می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین به فن آوری autoclave برای تولید LDPE مجوز می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Autoclave : Assist in burning 8 enemies with a single uber - charge on a pyro.
[ترجمه گوگل]اتوکلاو: به سوزاندن 8 دشمن با یک بار شارژ در یک pyro کمک می کند
[ترجمه ترگمان]autoclave: کمک به سوزاندن ۸ دشمن با یک اتهام ویژه واحد بر روی یک pyro
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lewis estimates that 40 to 80 percent of dentists actually autoclave their instruments as they should.
[ترجمه گوگل]لوئیس تخمین می زند که 40 تا 80 درصد دندانپزشکان در واقع ابزار خود را آنطور که باید اتوکلاو می کنند
[ترجمه ترگمان]لوییس تخمین می زند که ۴۰ تا ۸۰ درصد از dentists در واقع ابزار خود را به نحوی که باید در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Make sure all instruments used during the procedure are autoclaved.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که تمام ابزارهای مورد استفاده در طول عمل اتوکلاو شده اند
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که تمام ابزار مورد استفاده در طی این فرآیند autoclaved هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Silicone grease is insoluble in water and can be autoclaved.
[ترجمه گوگل]گریس سیلیکون در آب نامحلول است و می توان آن را اتوکلاو کرد
[ترجمه ترگمان]روغن گریس در آب حل نشدنی است و می تواند autoclaved باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابلمه (اسم)
autoclave, pot, saucepan

دیگ زودپز (اسم)
autoclave, pressure cook

با دیگ زودپز پختن (فعل)
autoclave

تخصصی

[شیمی] 1- (ظرف مخصوص سترون سازى و پختن و غیره توسط بخار آب پر دما و پر فشار) اتوکلاو، دیگ زودپز، دم فشار 2- (با اتوکلاو)سترون کردن، پختن
[عمران و معماری] اتوکلاو
[زمین شناسی] اتوکلاو مخازن استوانه ای قایم، افقی، کروی یا لوله ای- افقی میباشد که عملیات لیچینگ تحت فشار در داخل آنها انجاممی شود .
[بهداشت] اتوکلاو
[نساجی] اتوکلاو - گرمخانه - خشک کن

انگلیسی به انگلیسی

• pressure cooker; boiler with an automatic closing mechanism

پیشنهاد کاربران

autoclave ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: دَم فشار
تعریف: دستگاهی که مواد خوراکی و اشیا را با بخار پرفشار سترون کند
وسیله ای برای استریل کردن ابزار و لوازم پزشکی - آزمایشگاهی در فشار و دمای بالا می باشد. ضدعفونی در یک منبع، تحت فشار بیش از حد و با استفاده از بخار آب اتفاق می افتد. در صنایع شیمی و غذایی این دستگاه را �قرع� نیز می نامند.
دستگاهی قوی که به کمک گرما و فشار وسایل پزشکی را زد عفونی می کند.

بپرس