articular

/ɑːrˈtɪkjələr//ɑːˈtɪkjʊlə/

وابسته به مفصل، مفصلی، بندگاهی، بندی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to body joints.

جمله های نمونه

1. articular capsule
پوشند مفصلی

2. an articular inflammation
آماس بندگاهی

3. Ankle fractures are intra - articular fracture. The mechanism of injury is usually complicated.
[ترجمه گوگل]شکستگی مچ پا شکستگی داخل مفصلی است مکانیسم آسیب معمولاً پیچیده است
[ترجمه ترگمان]شکستگی های چندگانه شکستگی درون استخوان هستند مکانیزم آسیب معمولا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Articular cartilage, which is composed with a solid phase of collagen fibers and proteoglycan and a pore fluid phase, can be depicted with two-phase porous medium model based on mixture theory.
[ترجمه گوگل]غضروف مفصلی که با فاز جامد فیبرهای کلاژن و پروتئوگلیکان و فاز مایع منفذی تشکیل شده است، می‌تواند با مدل محیط متخلخل دو فازی بر اساس تئوری مخلوط به تصویر کشیده شود
[ترجمه ترگمان]غضروف articular، که با یک فاز جامد از فیبرهای کلاژن و proteoglycan و یک فاز سیال حفره تشکیل شده است، می تواند با مدل محیط متخلخل دو فازی براساس نظریه ترکیبی به تصویر کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Surgery: Chronic articular rheumatism joint deformation disease, arthritis, neuralgia, back pain, frozen shoulders.
[ترجمه گوگل]جراحی: بیماری تغییر شکل مفصل روماتیسم مفصلی مزمن، آرتریت، نورالژی، کمردرد، شانه های یخ زده
[ترجمه ترگمان]جراحی: روماتیسم مزمن، بیماری تغییر شکل مفاصل، ورم مفاصل، ورم مفاصل، درد کمر، شانه های منجمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. MRI can delineate normal meniscus and articular cartilage.
[ترجمه گوگل]MRI می تواند منیسک طبیعی و غضروف مفصلی را مشخص کند
[ترجمه ترگمان]MRI می تواند meniscus نرمال و غضروف ناپذیر را تعیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study the geometric characteristics of inferior articular facets of the atlas in patients with occipitalization of atlas.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی‌های هندسی وجه‌های مفصلی تحتانی اطلس در بیماران مبتلا به اکسیپیتالیزاسیون اطلس
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های هندسی of های پائین تر از اطلس در بیماران با occipitalization از اطلس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Complications may occur from spinal and articular disease or extra-articular manifestations.
[ترجمه گوگل]عوارض ممکن است ناشی از بیماری ستون فقرات و مفصلی یا تظاهرات خارج مفصلی باشد
[ترجمه ترگمان]مشکلاتی ممکن است ناشی از بیماری های نخاع و articular و یا ظهور extra باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Osteochondrosis is a common articular disease in swine.
[ترجمه گوگل]استئوکندروز یک بیماری مفصلی شایع در خوک است
[ترجمه ترگمان]osteochondrosis یک بیماری شایع طبیعی در گراز ماهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After the lateral condyle of the articular surface following one, then fibular, . . .
[ترجمه گوگل]بعد از کندیل جانبی سطح مفصلی به دنبال یک، سپس فیبولار،
[ترجمه ترگمان]بعد از the جانبی سطح articular بعد از یک، بعد fibular، …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion The therapeutic effect of Sodium Hyaluronate on articular genu osteoarthritis is preferable.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اثر درمانی هیالورونات سدیم بر استئوآرتریت ژن مفصلی ارجح است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اثر درمانی Hyaluronate سدیم بر آرتروز articular بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The invention relates to a substitute material for rehabilitating articular cartilage and a preparation method thereof.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به یک ماده جایگزین برای بازسازی غضروف مفصلی و روش آماده سازی آن است
[ترجمه ترگمان]این اختراع به یک ماده جایگزین برای بازسازی غضروف articular و روش آماده سازی آن مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pluronic group : 25 % Pluronic F - 127 was poured into the articular cartilage defects.
[ترجمه گوگل]گروه Pluronic: 25% Pluronic F-127 در عیوب غضروف مفصلی ریخته شد
[ترجمه ترگمان]گروه Pluronic: ۲۵ % Pluronic اف - ۱۲۷ به the غضروف articular ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is preliminarily concluded that subchondral bone drilling is feasible for repairing full-thickness articular cartilage defects.
[ترجمه گوگل]ابتدا به این نتیجه رسیدیم که حفاری استخوان ساب غضروفی برای ترمیم نقایص غضروف مفصلی با ضخامت کامل امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که حفاری استخوان subchondral برای تعمیر و تعمیر عیوب cartilage - thickness کامل امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Result: Cellular proliferation and ground substance were secreted of the superficial layer articular cartilage by passive movements, and the new fillers were close to the normal articular cartilages .
[ترجمه گوگل]نتیجه: تکثیر سلولی و ماده زمینی از لایه سطحی غضروف مفصلی با حرکات غیرفعال ترشح شد و پرکننده های جدید به غضروف های مفصلی طبیعی نزدیک شدند
[ترجمه ترگمان]نتیجه: تکثیر سلولی و محتوای زمین توسط غضروف لایه سطحی بوسیله حرکات انفعالی، و fillers جدید به the معمولی articular نزدیک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] مفصلی و بندی صفت: مربوط به یک یا چند مفصل. مثلا: شیار مفصلی و شکاف مفصلی که بر روی حاشیه های پوسته استخوانی وصفحه پشتی متراکم سخت پوستان cirripede دیده می شوند و با هم تشکیل بندگاه بین این کفه ها را می دهند؛ اسم: یک استخوان جانشین- غضروف در بعضی از مهره داران مثل دوزیستان وخزندگان، که تمام و یا بیشتر آرواره پایین را می سازد.
[بهداشت] مفصلی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the joints

پیشنهاد کاربران

articular ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: مفصلی
تعریف: مربوط به مفصل

بپرس