arrested development

جمله های نمونه

1. The nature of the stimulus for arrested development and for the subsequent maturation of the larvae is still a matter of debate.
[ترجمه گوگل]ماهیت محرک برای رشد متوقف شده و برای بلوغ بعدی لاروها هنوز موضوع بحث است
[ترجمه ترگمان]ماهیت انگیزه برای رشد متوقف شده و برای بلوغ پس از آن، هنوز موضوع بحث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The secret of eternal youth is arrested development.
[ترجمه گوگل]راز جوانی ابدی توسعه دستگیر شده است
[ترجمه ترگمان]راز جوانان ابدی در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results CHL was caused by the arrested development of hepatic sinusoids at the embryonic stage.
[ترجمه گوگل]ResultsCHL توسط توسعه متوقف سینوس های کبدی در مرحله جنینی ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]نتایج CHL توسط توسعه arrested کبدی در مرحله جنینی ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please tell me you've signed up for the "Arrested Development" movie.
[ترجمه گوگل]لطفاً به من بگویید که برای فیلم "توسعه دستگیر شده" ثبت نام کرده اید
[ترجمه ترگمان]لطفا به من بگویید که این فیلم \"توسعه توقیف شده\" را امضا کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arrested Development is one of the funniest and most clever shows ever to have appeared on network TV.
[ترجمه گوگل]Arrested Development یکی از خنده دارترین و هوشمندانه ترین برنامه هایی است که تا به حال در تلویزیون شبکه ظاهر شده است
[ترجمه ترگمان]توسعه دستگیر شده یکی از funniest و دقیق ترین برنامه های تلویزیونی است که تاکنون در تلویزیون شبکه ظاهر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Are you still hopefully for an Arrested Development movie?
[ترجمه گوگل]آیا هنوز برای فیلم Arrested Development امیدوار هستید؟
[ترجمه ترگمان]آیا هنوز امید دارید که یک فیلم توسعه دستگیر شده پیدا کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mental deficiency, or feeBle - mindedness, is an arrested development of the Brain.
[ترجمه گوگل]نقص ذهنی یا ضعف ذهنی، رشد متوقف شده مغز است
[ترجمه ترگمان]نقص ذهنی، یا feeble ذهنی، یک پیشرفت دستگیر شده مغز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Better Off Ted" (ABC) The wittiest, most absurdist and risk-taking new sitcom since "Arrested Development" never attracted the audience it deserved.
[ترجمه گوگل]«Better Off Ted» (ABC) شوخ‌ترین، پوچ‌ترین و پرخطرترین کمدی کمدی جدید از زمان «Arrested Development» هرگز مخاطبی را که شایسته آن بود جذب نکرد
[ترجمه ترگمان]Better، (ترین و risk ترین کمدی های موقعیت جدید از زمان \"پیشرفت توقیف شده\" هرگز مخاطبان را جلب نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jason Bateman won the award for best actor in a musical or comedy series for FOX's show, "Arrested Development. "
[ترجمه گوگل]جیسون بیتمن برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در یک سریال موزیکال یا کمدی برای نمایش FOX، "Arrested Development" شد
[ترجمه ترگمان]جیسون بیتمن در یک سریال موزیکال یا کمدی برای برنامه فاکس نیوز، \"پیشرفت توقیف شده\" جایزه بهترین بازیگر را کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As used on Arrested Development.
[ترجمه گوگل]همانطور که در توسعه دستگیر شده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]همان طور که در توسعه توقیف شده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Warnie, though he was by all accounts a most delightful and courteous companion, was a clear case of arrested development.
[ترجمه گوگل]وارنی، اگرچه او به هر حال دوست‌داشتنی‌ترین و مودب‌ترین همراه بود، اما یک مورد آشکار از توسعه بازداشت‌شده بود
[ترجمه ترگمان]با این همه، با وجودی که از نظر همه چیز بسیار دلنشین و مودب بود، یک مورد کاملا واضح از توسعه بازداشت وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some strains of nematodes have a high propensity for arrested development while in others this is low.
[ترجمه گوگل]برخی از سویه های نماتد تمایل زیادی به توقف رشد دارند در حالی که در برخی دیگر این تمایل کم است
[ترجمه ترگمان]برخی نژاده ای nematodes تمایل بالایی به توسعه دستگیر شده دارند در حالی که در برخی دیگر این موارد پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now from Collider comes the latest twist in the creation of the Arrested Development movie.
[ترجمه گوگل]اکنون از Collider جدیدترین تغییر در ساخت فیلم Arrested Development می آید
[ترجمه ترگمان]حالا از Collider، آخرین تغییر در ایجاد فیلم توسعه توقیف شده به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. While his classmates are bombarding the Psych professor with last-minute questions, he's watching the second season of Arrested Development on Netflix.
[ترجمه گوگل]در حالی که همکلاسی هایش در حال بمباران استاد روان با سوالات لحظه آخری هستند، او در حال تماشای فصل دوم Arrested Development در نتفلیکس است
[ترجمه ترگمان]در حالی که هم کلاسی هایش استاد Psych را با سوالات آخرین دقیقه بمباران می کنند، او فصل دوم توسعه توقیف شده در نت فلیکس را تماشا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• delayed development, development which was stopped prematurely

پیشنهاد کاربران

پیشرفت متوقف شده؛ پیشرفت نا تمام
مانند ساخت یک ساختمان که کامل نشده و ناتمام است که در این صورت از arrested development استفاده میشود
در علم پزشکی نیز این ترکیب برای جسم انسانی به کار میرود که از لحاظ فیزیکی رشد کامل نداشته است؛ توقف رشد جسمی و فیریکی

بپرس