antidepressant

/ˌæntidəˈpresənt//ˌæntidɪˈpresnt/

(داروسازی - روان پزشکی) ضد افسردگی، غم زدا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various drugs used to relieve emotional depression and elevate the spirits.

جمله های نمونه

1. She's been taking/on anti-depressants since her baby died.
[ترجمه گوگل]او از زمان مرگ نوزادش داروهای ضد افسردگی مصرف می‌کند
[ترجمه ترگمان]او از زمانی که بچه اش مرد، قرص های ضد افسردگی خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's been on anti-depressants ever since her husband died.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که شوهرش مرده است داروهای ضد افسردگی مصرف می کند
[ترجمه ترگمان]از وقتی شوهرش مرد، ضد افسردگی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "I see anti-depressants as a lifestyle drug," says Dr Charlton.
[ترجمه گوگل]دکتر چارلتون می گوید: «من داروهای ضد افسردگی را یک داروی سبک زندگی می دانم
[ترجمه ترگمان]دکتر چارلتون می گوید: \" من داروهای ضد افسردگی را به عنوان یک داروی سبک زندگی می بینم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The physician must exercise caution when prescribing anti-depressants.
[ترجمه گوگل]پزشک باید هنگام تجویز داروهای ضد افسردگی احتیاط کند
[ترجمه ترگمان]پزشک باید هنگام تجویز داروهای ضد افسردگی احتیاط کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many anti-depressants are non-addictive and your doctor will advise you on this.
[ترجمه گوگل]بسیاری از داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند و پزشک در این مورد به شما توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از قرص های ضد افسردگی غیر اعتیاد آور هستند و پزشک شما به شما توصیه می کند که این کار را بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The psychiatrist prescribed anti-depressants.
[ترجمه گوگل]روانپزشک داروهای ضد افسردگی تجویز کرد
[ترجمه ترگمان]روان پزشک داروهای ضد افسردگی تجویز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do you know of an antidepressant that can be used in pregnancy / nursing or where I can get more information?
[ترجمه گوگل]آیا داروی ضدافسردگی را می شناسید که بتوان از آن در بارداری / شیردهی استفاده کرد یا از کجا می توانم اطلاعات بیشتری کسب کنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا از یک ضد افسردگی می شناسید که می تواند در حاملگی \/ پرستاری مورد استفاده قرار گیرد یا در جایی که من اطلاعات بیشتری کسب کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The use of antidepressants in children under 12 is unusual.
[ترجمه گوگل]استفاده از داروهای ضد افسردگی در کودکان زیر 12 سال غیرعادی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از داروهای ضد افسردگی در کودکان زیر ۱۲ سال غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now Richard was stabilized on tricyclic antidepressants.
[ترجمه گوگل]حالا ریچارد با داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای تثبیت شده بود
[ترجمه ترگمان]اکنون ریچارد در داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای ثابت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first effective antidepressants evolved from discoveries in a quite different field.
[ترجمه گوگل]اولین داروهای ضدافسردگی مؤثر از اکتشافات در زمینه‌ای کاملاً متفاوت به وجود آمدند
[ترجمه ترگمان]اولین داروهای ضد افسردگی بعد از کشفیات در یک زمینه کاملا متفاوت رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tricyclic antidepressants are very effective prophylactic medications for muscle-contraction headaches.
[ترجمه گوگل]داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای داروهای پیشگیری کننده بسیار موثری برای سردردهای انقباض عضلانی هستند
[ترجمه ترگمان]داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای از داروهای ضد افسردگی بسیار موثر برای سردردهای انقباض عضلانی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are two main classes of antidepressant used for treating cataplexy - the Tricyclic antidepressants and the Selective Serotonin Reuptake Inhibitors.
[ترجمه گوگل]دو دسته اصلی از داروهای ضد افسردگی وجود دارد که برای درمان کاتاپلکسی مورد استفاده قرار می گیرند - ضد افسردگی های سه حلقه ای و مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین
[ترجمه ترگمان]دو طبقه اصلی برای داروهای ضد افسردگی وجود دارد که برای درمان ضد افسردگی تجویز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After a vet and taking antidepressant drugs, Chico is a lovely bird again.
[ترجمه گوگل]پس از دامپزشکی و مصرف داروهای ضد افسردگی، چیکو دوباره پرنده دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]چیکو پس از گرفتن داروهای ضد افسردگی و ضد افسردگی یک پرنده دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Object : To assess the antidepressant effect of the water decoction of Rhizoma acori tatarinowii.
[ترجمه گوگل]هدف: برای ارزیابی اثر ضد افسردگی جوشانده آب Rhizoma acori tatarinowii
[ترجمه ترگمان]شی: برای ارزیابی اثر ضد افسردگی عصاره آب عصاره Rhizoma acori tatarinowii
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• medication used to relieve depression, stimulant

پیشنهاد کاربران

antidepressant ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: ضدِافسردگی
تعریف: دسته ای از داروها که برای درمان افسردگی تجویز می شود
the first country to ban the use of antidepressants in children
داروی ضدافسردگی

بپرس