aerodynamics

/ˌeəroʊdaɪˈnæmɪks//ˌeərəʊdaɪˈnæmɪks/

معنی: مبحی حرکت گازا و وا
معانی دیگر: (علم شناخت فشار هوا و گازها بر اجسام - به ویژه هواپیما و اتومبیل) آیرودینامیک، هوا پویایی شناسی، مبحک حرکت گازها و هوا، علم مربوط به حرکت اجسام درگازها و هوا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: aerodynamic (adj.), aerodynamically (adv.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) a science that deals with the dynamics of air and other gases and with the forces acting on objects that move through them.

جمله های نمونه

1. Research has focused on improving the car's aerodynamics.
[ترجمه گوگل]تحقیقات بر روی بهبود آیرودینامیک خودرو متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بر روی بهبود آیرودینامیک خودرو متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But back then, he says, aerodynamics were poorly understood.
[ترجمه گوگل]اما در آن زمان، او می گوید، آیرودینامیک درک ضعیفی داشت
[ترجمه ترگمان]می گوید: اما برگردیم سر اصل مطلب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In particular, aerodynamics are a major preoccupation.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، آیرودینامیک یک دغدغه اصلی است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، آیرودینامیک یک مشغولیت عمده محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bike also relies heavily on race-proven aerodynamics.
[ترجمه گوگل]این دوچرخه همچنین به شدت به آیرودینامیک اثبات شده در مسابقه متکی است
[ترجمه ترگمان]این دوچرخه همچنین به آیرودینامیک شناخته شده نژاد تکیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He also says it improves aerodynamics.
[ترجمه گوگل]او همچنین می گوید که آیرودینامیک را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]او همچنین می گوید که آیرودینامیک را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Changes in aerodynamics, lighter alloys in engines and leaner fuel consumption will be the main features.
[ترجمه گوگل]تغییرات در آیرودینامیک، آلیاژهای سبک تر در موتورها و مصرف سوخت کمتر از ویژگی های اصلی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تغییرات در آیرودینامیک، آلیاژهای سبک تر در موتورها و کاهش مصرف سوخت ویژگی های اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We attended ground-school classes in aerodynamics, weather, and maintenance.
[ترجمه گوگل]ما در کلاس های مدرسه زمینی در زمینه آیرودینامیک، آب و هوا و تعمیر و نگهداری شرکت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در کلاس های مدرسه - مدرسه در آیرودینامیک، آب و هوا و نگهداری شرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aerodynamics of the Vocal Tract, Turbulence Noise, Abrupt Release, Bursts.
[ترجمه گوگل]آیرودینامیک تراکت صوتی، نویز آشفتگی، رها شدن ناگهانی، انفجار
[ترجمه ترگمان]ترانه \"آواز آوازی\"، آلودگی صوتی، انتشار Abrupt، انفجار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All Clio RS models get the same aerodynamics package, complete with functional front-wing air extractors, a functional rear diffuser and a front splitter for added downforce.
[ترجمه گوگل]همه مدل‌های Clio RS از بسته آیرودینامیک یکسانی برخوردارند، همراه با استخراج‌کننده‌های هوای بال جلو، یک دیفیوزر عملکردی عقب و یک تقسیم‌کننده جلو برای نیروی رو به پایین
[ترجمه ترگمان]تمامی مدل های RS همان بسته aerodynamics مشابه را دریافت می کنند که با extractors هوایی بال اصلی عملکردی، یک دیفیوزر عقب عملکردی و یک شکاف دهنده جلویی برای downforce اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Aerodynamics: The study of airflow over and around an object.
[ترجمه گوگل]آیرودینامیک: مطالعه جریان هوا بر روی یک جسم و اطراف آن
[ترجمه ترگمان]Aerodynamics: مطالعه جریان هوا بر روی یک شی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Improved aerodynamics due to the transfer of moving parts (swash plate, control rods) into the transmission results in an increase in efficiency.
[ترجمه گوگل]آیرودینامیک بهبود یافته به دلیل انتقال قطعات متحرک (صفحه سواش، میله های کنترل) به گیربکس باعث افزایش راندمان می شود
[ترجمه ترگمان]آیرودینامیک بهبود یافته با توجه به انتقال قطعات متحرک (صفحه لغزنده، میله های کنترل)به نتایج انتقال منجر به افزایش بهره وری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The principle of aerodynamics can be used in many ways.
[ترجمه گوگل]اصل آیرودینامیک را می توان در بسیاری از موارد مورد استفاده قرار داد
[ترجمه ترگمان]اصول ایرو دینامیکی می تواند به روش های زیادی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Using this scheme, the dispenser - submunition aerodynamics interference experiment was carried out.
[ترجمه گوگل]با استفاده از این طرح، آزمایش تداخل آیرودینامیک تلگراف - مهمات فرعی انجام شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این طرح، the aerodynamics - submunition - interference انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the bowlers work on it, the scar becomes deeper and wider with every sneaky scratch altering the aerodynamics.
[ترجمه گوگل]همانطور که بولرها روی آن کار می کنند، جای زخم عمیق تر و گسترده تر می شود و هر خراش یواشکی که آیرودینامیک را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که توپ گیران بر روی آن کار می کنند جای زخم عمیق تر و پهن تر می شود و با هر scratch موذیانه که آیرودینامیک را تغییر می دهد، بزرگ تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبحث حرکت گاز و هوا (اسم)
aerodynamics

تخصصی

[عمران و معماری] ایرودینامیک
[ریاضیات] آئرودینامیک
[سینما] قواعد ایرو - دینامیک

انگلیسی به انگلیسی

• study of the relationship between air and solid objects moving through it (physics)

پیشنهاد کاربران

هوادینامیک
آیرودینامیک
هواپویش
هوا پویایی ، هواشکافی
هوا جنبش شناسی ، جنبش شناسی هوا ، پویایی شناسی هوا

بپرس