adventive


(بیشتر در گیاه شناسی و جانور شناسی) غیر بومی، تازه وارد، بومی نشده، نابومی، اتفاقی، عارضی، خودرو

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not native to or fully established in a locale or environment, as a plant or animal.
اسم ( noun )
مشتقات: adventively (adv.)
• : تعریف: a plant or animal introduced into a new locale or environment and not yet fully established.

جمله های نمونه

1. European goosefoot with strong - scented foliage; adventive in eastern North America.
[ترجمه گوگل]پای غاز اروپایی با شاخ و برگ قوی - معطر؛ ماجراجویی در شرق آمریکای شمالی
[ترجمه ترگمان]goosefoot اروپایی با شاخ و برگ های خوشبو؛ adventive در شرق آمریکای شمالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A sharp demarcation of adventive embryos from zygotic embryos cannot be drawn.
[ترجمه گوگل]نمی توان مرزبندی دقیق جنین های فرعی از جنین های زیگوت را ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]تعیین حدود دقیق جنین از جنین zygotic را نمی توان رسم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The process itself is referred to as adventive embryogenesis.
[ترجمه گوگل]این فرآیند به خودی خود به عنوان جنین زایی اتفاقی نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]این فرآیند خود را adventive embryogenesis می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. European weed having a winged stem and hairy leaves; adventive in the eastern United States.
[ترجمه گوگل]علف هرز اروپایی دارای ساقه بالدار و برگهای کرکدار پیشرو در شرق ایالات متحده
[ترجمه ترگمان]علف های هرز اروپایی ساقه دار و برگ های پشمالو دارند؛ adventive در شرق آمریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The paper also reports, for the first time, a phenomena of direct formation of adventive shoots from hypocotyl explant of sunflower.
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین، برای اولین بار، یک پدیده تشکیل مستقیم شاخه های فرعی از ریزنمونه هیپولپه آفتابگردان را گزارش می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین برای اولین بار، پدیده شکل گیری مستقیم of از hypocotyl explant از گل آفتابگردان را گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It can enhance the availability of support, lower the anxious level of patients and change patients' cognition, so as to enhance psychological health level of bone fracture adventive worker patients.
[ترجمه گوگل]این می تواند در دسترس بودن پشتیبانی را افزایش دهد، سطح اضطراب بیماران را کاهش دهد و شناخت بیماران را تغییر دهد، به طوری که سطح سلامت روانی بیماران کارگر ماجراجوی شکستگی استخوان را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا می تواند در دسترس بودن پشتیبانی، کاهش سطح استرس بیماران و تغییر شناخت بیماران را افزایش دهد، به طوری که سطح سلامت روانی مبتلایان به شکستگی استخوان را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] غیر بومی در آتشفشان شناسی : وابسته به آتشفشان ثانویه یا دهانه آتشفشان ثانویه، که در کنار آتشفشان اصلی بوجود می آید .

پیشنهاد کاربران

بپرس