adsorbate


معنی: مادهء جذب شده
معانی دیگر: رونشین، روچگالیده، روچگال شده، برکشنده

جمله های نمونه

1. Experimental results show that the equilibrium adsorbate uptake we of composite adsorbent can reach to 0.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می‌دهد که جذب تعادلی جاذب جاذب کامپوزیت می‌تواند به صفر برسد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که جذب سطحی جذب ما از جاذب کامپوزیت می تواند به صفر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adsorbate bacterins can vary in potency, which affects the level and duration of protection.
[ترجمه گوگل]باکتری های جذب کننده می توانند از نظر قدرت متفاوت باشند که بر سطح و مدت زمان محافظت تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]Adsorbate bacterins می تواند با قدرت متفاوت باشد، که بر سطح و مدت حفاظت تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The principles for selection of adsorbate are discussed.
[ترجمه گوگل]اصول انتخاب جاذب مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اصول انتخاب of مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interaction energy between the adsorbent and the adsorbate was obtained by the Solid - Liquid interaction equation.
[ترجمه گوگل]انرژی برهمکنش بین جاذب و ماده جاذب توسط معادله برهمکنش جامد - مایع به دست آمد
[ترجمه ترگمان]انرژی تعامل بین جاذب و the به وسیله معادله اندرکنش مایع - مایع بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The behavior of adsorbate in solid - liquid adsorption system was observed - line, by the experimental technology of conduction.
[ترجمه گوگل]رفتار جاذب در سیستم جذب جامد - مایع - خطی با استفاده از فناوری تجربی هدایت مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]رفتار of در سیستم جذب مایع - مایع به وسیله تکنولوژی تجربی هدایت مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The adsorbed gas is the adsorbate.
[ترجمه گوگل]گاز جذب شده همان جاذب است
[ترجمه ترگمان]گاز جذب شده برابر با adsorbate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The adsorbate geometries are understood in the light of the frontier orbital theory.
[ترجمه گوگل]هندسه های جذبی در پرتو نظریه مداری مرزی درک می شوند
[ترجمه ترگمان]هندسه adsorbate در پرتو تئوری اوربیتال مرزی درک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The equivalent circuits for the nonfaradaic adsorption for both the coadsorption of two adsorbates and the reorientation of an adsorbate in two positions have been introduced.
[ترجمه گوگل]مدارهای معادل برای جذب غیرفارادایی هم برای جذب همزمان دو جاذب و هم جهت گیری مجدد یک ماده جاذب در دو موقعیت معرفی شده اند
[ترجمه ترگمان]مدار معادل برای جذب nonfaradaic برای both دو adsorbates و جهت گیری مجدد یک adsorbate در دو موقعیت معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During the surface adsorption and reaction process, the dynamic varieties of the electronic state and local atomic structure for adsorbate and substrate are unveiled by the NEXAFS studies.
[ترجمه گوگل]در طول فرآیند جذب سطحی و واکنش، انواع پویا حالت الکترونیکی و ساختار اتمی محلی برای جذب و بستر توسط مطالعات NEXAFS پرده‌برداری می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در طول جذب سطحی و واکنش، انواع پویای حالت الکترونیکی و ساختار اتمی محلی برای adsorbate و زیر لایه توسط مطالعات NEXAFS رونمایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therewas a linear interaction ship between the adsorption apparent rate constant and adsorbent - adsorbate interaction energy.
[ترجمه گوگل]یک کشتی برهمکنش خطی بین ثابت سرعت ظاهری جذب و انرژی برهمکنش جاذب - جاذب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Therewas یک کشتی تعامل خطی بین جذب نرخ ثابت و انرژی تعامل adsorbent - adsorbate را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Microcalorimetric adsorption technique the relation between adsorbed and heat the adsorbate was adsorbed the sorbent suface.
[ترجمه گوگل]با روش جذب میکروکالریمتری، رابطه بین جذب و حرارت ماده جاذب جذب سطح جاذب شد
[ترجمه ترگمان]برای جذب Microcalorimetric، رابطه بین جذب شده و گرمایی the the suface جذب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One may also adjust the conditions to monitor the desorption of adsorbate from the catalyst.
[ترجمه گوگل]همچنین می توان شرایط را برای نظارت بر دفع جذب از کاتالیزور تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است شرایط برای نظارت بر واجذبی برنامه ریزی شده از کاتالیست را تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مادهء جذب شده (اسم)
adsorbate

تخصصی

[مهندسی گاز] ماده جذب شده
[نساجی] جذب سطحی شده - مجذوب
[معدن] جذب شونده (فلوتاسیون)
[پلیمر] جذب شونده

پیشنهاد کاربران

adsorbate ( شیمی )
واژه مصوب: برجذبیده
تعریف: ماده ای که جذب سطح مادۀ دیگر می شود

بپرس