abroad

/əˈbrɔːd//əˈbrɔːd/

معنی: خارج، خارجه، خارج از کشور، بیرون، وسیع
معانی دیگر: برون مرز، خارج از منزل، به طور گسترده، در همه جا، در سفر، پهن، گسترش یافته، بیگانه، ممالک بیگانه

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: in or to a country that is not one's own.
مترادف: overseas

- Born and raised in England, he had never travelled abroad before.
[ترجمه HEHE] توی انگلستان متولد و بزرگ شده بود و هرگز به خارج از کشور سفر نکرده بود
|
[ترجمه مهناز مهرابی 💩] در انگلستان بدنیا امده بود و هیچ وقت به خارج نرفته بود
|
[ترجمه گوگل] او که در انگلستان به دنیا آمد و بزرگ شد، پیش از این هرگز به خارج از کشور سفر نکرده بود
[ترجمه ترگمان] او که در انگلستان متولد شده و بزرگ شده بود، هرگز قبلا به خارج سفر نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in wide circulation.
مشابه: in public, publicly

- There is a rumor abroad that the company will file for bankruptcy.
[ترجمه محسن] شایعه گسترش یافته ای وجود دارد که شرکت به خاطر ورشکستگی ضبط خواهد شد.
|
[ترجمه Mos] شایعه ای در خارج از کشور مبنی بر اعلام ورشکستگی این شرکت وجود دارد
|
[ترجمه گوگل] شایعه ای در خارج از کشور مبنی بر اعلام ورشکستگی این شرکت وجود دارد
[ترجمه ترگمان] در خارج از کشور شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه این شرکت ورشکسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: outside of one's home.
مترادف: outdoors
مشابه: forth

- He's somewhat of a recluse and rarely ventures abroad.
[ترجمه گوگل] او تا حدودی گوشه گیر است و به ندرت به خارج از کشور سفر می کند
[ترجمه ترگمان] او اندکی منزوی است و بندرت در خارج از کشور سرمایه گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: in a country outside of one's own.
مترادف: overseas

- Our products are being sold in major cities abroad as well as in U.S. cities.
[ترجمه یاسر] محصولات ما در شهرهای بزرگ خارج از کشور به همان خوبی شهرهای ایلات متحده فروخته می شوند .
|
[ترجمه گوگل] محصولات ما در شهرهای بزرگ خارج از کشور و همچنین در شهرهای ایالات متحده به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان] محصولات ما در شهرهای اصلی خارج از کشور و همچنین در شهرهای ایالات متحده فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. innocents abroad
ساده لوحانی که به خارج رفته اند

2. blaze abroad
(قدیمی) برملا کردن،اعلام کردن،فاش کردن

3. from abroad
از برون مرز،از خارج

4. go abroad
به برون مرز رفتن،به خارج رفتن

5. he lives abroad
در خارج از کشور زندگی می کند.

6. a report is abroad that he has died
چنین شایع شده که مرده است.

7. it was noised abroad that he has died
همه جا شایع شده بود که مرده است.

8. the enemy is abroad in the land
دشمن در همه جای این سرزمین وجود دارد.

9. after lunch, we walked abroad
بعد از نهار در خارج از منزل پیاده روی کردیم.

10. a tree spreading its branches abroad
درختی که شاخه های خود را به اطراف گسترده است

11. both in this country and abroad
هم در این کشور و هم در خارج

12. i was getting weary of living abroad
داشتم از زندگی در خارجه خسته می شدم.

13. in one of his infrequent trips abroad
در یکی از سفرهای نادر خودش به برون مرز

14. merchants who are planning to vend abroad
بازرگانانی که در نظر دارند در برون مرز دست به فروش بزنند

15. the inevitable incursion of new ideas from abroad
ورود اجتناب ناپذیر اندیشه های نو از برون مرز

16. he exhumed his father's body and took it abroad with him
او نعش پدرش را از گور درآورد و با خود به برون مرز برد.

17. he left his wife and children and went abroad
او زن و بچه اش را ترک کرد و رفت خارج.

18. she received overtures from film directors here and abroad
او از جانب کارگردانان داخل و خارج از کشور پیشنهاداتی دریافت کرد.

19. the girl was schooled both at home and abroad
آن دختر هم در داخل (کشور) و هم در خارج به مدرسه رفته بود.

20. for years, she had nourished the thought of a trip abroad
سال ها آرزوی سفر خارج را در سر پرورده بود.

21. the spanish government tried to block out new ideas from abroad
دولت اسپانیا کوشید جلو پخش اندیشه های نوین خارجی را بگیرد.

22. They were domiciled abroad for tax purposes.
[ترجمه گوگل]آنها برای مقاصد مالیاتی در خارج از کشور اقامت داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای اهداف مالیاتی به خارج از کشور وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We can't afford to go abroad this summer.
[ترجمه NZA] ما این تابستان توان مالی رفتن به خارج از کشور را نداریم.
|
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم تابستان امسال به خارج از کشور برویم
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم این تابستون بریم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. I shall decide for going abroad later.
[ترجمه سوسن] من تصمیم دارم بعدا به خارج بروم.
|
[ترجمه گوگل]بعدا برای رفتن به خارج تصمیم میگیرم
[ترجمه ترگمان]بعدا تصمیم خواهم گرفت که بعدا به خارج بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The exhibition reflected concurrent developments abroad.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه منعکس کننده تحولات همزمان در خارج از کشور بود
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه منعکس کننده پیشرفت همزمان در خارج از کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Someday I'd like to travel abroad .
[ترجمه سارینا] دوست دارم بک روزی به خارج از کشور سفر کنم
|
[ترجمه گوگل]روزی دوست دارم به خارج از کشور سفر کنم
[ترجمه ترگمان]یه روزی دوست دارم که به خارج سفر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The interests of British citizens living abroad are protected by the British Embassy.
[ترجمه گوگل]منافع شهروندان بریتانیایی مقیم خارج از کشور توسط سفارت بریتانیا محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]منافع شهروندان بریتانیایی که در خارج از کشور زندگی می کنند توسط سفارت انگلیس محافظت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. She was seriously contemplating working abroad.
[ترجمه گوگل]او به طور جدی به کار در خارج از کشور فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]او جدی فکر می کرد که در خارج از کشور کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. They evade paying taxes by living abroad.
[ترجمه گوگل]آنها با زندگی در خارج از کشور از پرداخت مالیات فرار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها با زندگی در خارج از پرداخت مالیات فرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. Since 1954 Japan has never dispatched military personnel abroad.
[ترجمه گوگل]از سال 1954 ژاپن هرگز پرسنل نظامی را به خارج از کشور اعزام نکرده است
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۵۴، ژاپن هرگز پرسنل نظامی را به خارج اعزام نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خارج (اسم)
abroad, overseas, exteriority

خارجه (اسم)
abroad, overseas, foreign countries

خارج از کشور (قید)
abroad

بیرون (قید)
abroad, out, outside, away, outdoors, without

وسیع (قید)
abroad, wide

انگلیسی به انگلیسی

• in another country; outside, out of doors; widely, broadly
if you go abroad, you go to a country that is not the one you normally live in..

پیشنهاد کاربران

خارج از کشور، در خارج
مثال: She studied abroad for a year.
او یک سال در خارج از کشور تحصیل کرد.
1. سرِ زبان ها، شایع؛ همه جا
2. بیرون، بیرون از خانه ( کهنه )
خارج، خارج از کشور
overseas
معنای: خارج، بیرون از، وسیع
کد رمز : آب رود
آب رودهای ایران به خارج میره.
Example: We always go abroad in the summer.
1. در فضای باز
2. در یک منطقه وسیع
3. باستانی
در اشتباه
4. به طور گسترده; دور و گسترده
5. بیرون از خانه; بیرون از خانه
6. خارج از کشور خود؛ به یا در کشورهای خارجی
شایع شدن
( formal ) being talked about or felt by many people
•There was news abroad that a change was coming.
In or to a forgien country
خارج کشور
کانون زبان ایران
😎
همه جا، سر زبان ها، شایع
In or to another country
کانون زبان ایران ، ممنون میشم لایک کنید
Adverb
In or to another country
خارج ، خارج از کشور، بیرون مرز
He lives abroad. او در خارج کشور زندگی میکند
کانون زبان ایران
A meaning of this word is
خارج از کشور
That we can useing for this sentences
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
. . . . . . . . In or to another country
😎😎😎😎
خارج
some families usually go abroad for their holiday 😊
بعضی از خانواده ها معمولا برای تعطیلاتشان به خارج می روند
خارجه. خارج
در سطح کنکور : به خارج - در خارج ( کتاب شهاب اناری )
خارجه
خارج از کشور
شایع، همه گیر ( چیزی که غالب مردم آن را می دانند و درباره آن صحبت می کنند )
There was news abroad that a change was coming.
There’s a rumour abroad that he will be forced to resign.
ممالک بیگانه
I am hardworking to study abroad
next year in 2020.
فراگیر
به خارجه، در خارج
In or to another country

خارج رفتن باری تعطیلات
Foreign country
خارج از کشور
برون مرز
خارج از کشور/ خارجی
به خارج از کشور
معنی اصلی ؛ خارجی / معنی دیگر ؛ پیکان ، فلش
خارج کشور
In or to another country
Out of country

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)

بپرس