air bag

/ˈerˈbæɡ//eəbæɡ/

(اتومبیل) کیسه ی باد، کیسه ی ایمنی (که در داشبرد نصب شده و هنگام تصادم باز و پر باد می شود و سرنشین را از صدمه محفوظ نگه می دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a bag in the front of some automobile interiors that inflates automatically in a collision and prevents the passengers from being thrust forward.

جمله های نمونه

1. There is no air bag on the passenger side.
[ترجمه گوگل]در سمت سرنشین کیسه هوا وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ کیسه هوایی در طرف مسافر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A computer controls the activation of an air bag.
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر فعال شدن کیسه هوا را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]یک کامپیوتر فعال سازی یک کیسه هوا را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The air bag in the steering wheel will protect the head and torso.
[ترجمه گوگل]کیسه هوا در فرمان از سر و تنه محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]کیف هوا در فرمان اتومبیل و نیم تنه را حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The air bag landing scheme, designed to save money, had never been used in space exploration.
[ترجمه گوگل]طرح فرود کیسه هوا که برای صرفه جویی در هزینه طراحی شده بود، هرگز در اکتشافات فضایی استفاده نشده بود
[ترجمه ترگمان]طرح فرود چمدان، که برای صرفه جویی در پول طراحی شده بود، هرگز در اکتشاف فضایی به کار نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jennifer better make sure an air bag is handy.
[ترجمه گوگل]جنیفر بهتر است مطمئن شوید که کیسه هوا در دسترس است
[ترجمه ترگمان]جنیفر بهتر است مطمئن شود که یک کیسه هوا دم دست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each air bag module contains an inflator, an igniter, and the folded air bag.
[ترجمه گوگل]هر ماژول کیسه هوا شامل یک باد کننده، یک جرقه زن و یک کیسه هوا تا شده است
[ترجمه ترگمان]هر کیسه حاوی کیسه حاوی an، an و کیسه هوای بسته بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As a result, the air bag absorbs the energy of the forward motion of the occupants with little or no injury to them.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، کیسه هوا انرژی حرکت رو به جلو سرنشینان را با آسیب کم یا بدون آسیب به آنها جذب می کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، کیسه هوا انرژی حرکت رو به جلو ساکنان را با کمی یا عدم آسیب به آن ها جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Air bag is deployed in two stages according to the strength of impact received.
[ترجمه گوگل]کیسه هوا با توجه به قدرت ضربه دریافتی در دو مرحله باز می شود
[ترجمه ترگمان]مطابق با قدرت تاثیر دریافت شده، کیسه هوا در دو مرحله به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The electric heating air bag is used to heat and solidify thermosetting resin of the lining material added in the pipeline.
[ترجمه گوگل]کیسه هوای گرمایش الکتریکی برای گرم کردن و جامد کردن رزین ترموست مواد پوشش اضافه شده در خط لوله استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کیسه هوای گرم در گرما به منظور گرم کردن و استحکام رزین thermosetting ماده در خط لوله مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Which means our guy would have air bag burns on his face or his arms.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که پسر ما روی صورت یا بازوهایش دچار سوختگی کیسه هوا می شود
[ترجمه ترگمان]که یعنی طرفمون یه کیسه هوا داره روی صورتش و دستاش میسوزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Now, air bag and ABS(the brake defends to embrace dead) etc. safety the equipage have already become the standard furnished of majority of passenger cars.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، کیسه هوا و ABS (ترمز دفاع می کند تا مرده را در آغوش بگیرد) و غیره ایمنی تجهیزات در حال حاضر تبدیل به استاندارد مبله اکثر خودروهای سواری شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون، کیف هوا و ABS (ترمز برای پذیرفتن کشته شدن دفاع می کند)و … ایمنی در حال حاضر به استانداردی تبدیل شده است که اکثر خودروهای سواری را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This vedio shows how the Easy filling air bag fill a backpack.
[ترجمه گوگل]این ویدو نشان می دهد که چگونه کیسه هوای Easy Filling یک کوله پشتی را پر می کند
[ترجمه ترگمان]این vedio نشان می دهد که چگونه کیسه هوای پر کننده آسان یک کوله پشتی را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The structure of the air bag system on HONDA CR-V is introduced here with the method of fault code reading and clearing and the diagnostic ways of each fault code.
[ترجمه گوگل]در اینجا ساختار سیستم کیسه هوا در HONDA CR-V با روش خواندن و پاک کردن کد خطا و راه های عیب یابی هر کد عیب معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار سیستم کیسه هوای روی CR - V در اینجا با روش خواندن کد خطای خواندن و پاک سازی و روش های تشخیصی هر کد خطا معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An air bag is not a soft cushion.
[ترجمه گوگل]کیسه هوا یک بالشتک نرم نیست
[ترجمه ترگمان]کیسه هوا بالش نرم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the event of a collision, the airbag stops the driver of the car from hitting his or her chest on the steering wheel.
[ترجمه گوگل]در صورت برخورد، کیسه هوا مانع از برخورد راننده خودرو با قفسه سینه به فرمان می شود
[ترجمه ترگمان]در صورت برخورد، ایربگ، راننده خودرو را از ضربه زدن به سینه خود بر روی فرمان متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The car comes equipped with a driver's airbag.
[ترجمه گوگل]این خودرو مجهز به کیسه هوای راننده است
[ترجمه ترگمان]خودرو به ایربگ و کیسهی هوا مجهز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The rapid force of airbag inflation saves adult lives.
[ترجمه گوگل]نیروی سریع باد شدن کیسه هوا جان بزرگسالان را نجات می دهد
[ترجمه ترگمان]نیروی سریع تورم ایربگ جان افراد بزرگ سال را نجات می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Most new cars now come with a driver's airbag as standard.
[ترجمه گوگل]اکثر خودروهای جدید اکنون به صورت استاندارد دارای کیسه هوای راننده هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر ماشین های جدید در حال حاضر ایربگ و کیسهی هوا به عنوان استاندارد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Suitable for making lifejacket, airbag, air bed, air cushion and water bag.
[ترجمه گوگل]مناسب برای ساخت جلیقه نجات، کیسه هوا، تخت بادی، بالشتک هوا و کیسه آب
[ترجمه ترگمان]مناسب برای ساخت lifejacket، کیسهی هوا، رختخواب هوا، کو سن و کیسه آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. We cannot be completely certain the airbag inflator will perform as designed.
[ترجمه گوگل]ما نمی‌توانیم کاملاً مطمئن باشیم که بادکننده کیسه هوا مطابق طراحی عمل می‌کند
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم کاملا مطمئن باشیم که ایربگ و کیسهی هوا آنطور که طراحی شده است عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. A mechanical system for cutting error detection in airbag production is described.
[ترجمه گوگل]یک سیستم مکانیکی برای تشخیص خطای برش در تولید کیسه هوا توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم مکانیکی برای تشخیص خطا در تولید ایربگ و کیسهی هوا توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. This paper puts forward an algorithm for airbag actuation.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک الگوریتم برای فعال سازی کیسه هوا ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک الگوریتم را برای تحریک ایربگ ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Airbag system consists of sensors, microprocessors, gas generator and air bag and other major parts.
[ترجمه گوگل]سیستم کیسه هوا متشکل از سنسورها، ریزپردازنده ها، ژنراتور گاز و کیسه هوا و سایر قطعات اصلی است
[ترجمه ترگمان]این سیستم شامل حسگرها، microprocessors، ژنراتور گاز و کیسه هوا و دیگر بخش های مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Safety airbag is the main unit of automotive passive safety system.
[ترجمه گوگل]کیسه هوای ایمنی واحد اصلی سیستم ایمنی غیرفعال خودرو است
[ترجمه ترگمان]کیسهی هوا واحد اصلی سیستم ایمنی غیرفعال خودرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. In order to improve the reliability of airbag deployment, it is very necessary to study the ignition control theory.
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود قابلیت اطمینان باز شدن کیسه هوا، مطالعه تئوری کنترل احتراق بسیار ضروری است
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود قابلیت اطمینان کاربرد ایربگ، بسیار ضروری است که نظریه کنترل احتراق را مورد مطالعه قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. So they Airbag Reset Tool got married immediately.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها ابزار تنظیم مجدد کیسه هوا بلافاصله ازدواج کردند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها فورا ابزار را راه اندازی می کنند و فورا ازدواج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Establishes an airbag deployment system used for airbag structure design and improvement, which has no effect on environment condition and saves the experiment cost.
[ترجمه گوگل]یک سیستم بازکردن کیسه هوا را برای طراحی و بهبود ساختار کیسه هوا ایجاد می کند که تأثیری بر شرایط محیطی ندارد و در هزینه آزمایش صرفه جویی می کند
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک سیستم آرایش ایربگ مورد استفاده برای طراحی و بهبود ساختار ایربگ، که هیچ تاثیری بر شرایط محیط ندارد و هزینه آزمایش را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Objective To investigate the airbag midwifery breech delivery in the clinical application.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تحویل بریچ مامایی کیسه هوا در کاربرد بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق و بررسی ایربگ ایربگ و تحویل را در برنامه بالینی ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. A Pennsylvania state appeals court also has said a state airbag lawsuit can proceed despite federal safety rules.
[ترجمه گوگل]یک دادگاه استیناف ایالتی پنسیلوانیا همچنین گفته است که شکایت ایالتی برای کیسه هوا علی رغم قوانین ایمنی فدرال می تواند ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]دادگاه استیناف ایالت پنسیلوانیا نیز گفته است که یک دادخواست ایربگ و هوایی دولتی علی رغم قوانین ایمنی فدرال می تواند ادامه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] کیسه هوا. در برخوردها و تصادفات حداکثر محافظت و ایمنی را برای سرنشینان تامین میکند.وقتی تصادف روی میدهد با اعلام سنسورها کیسه های هوا باز شده و جلوی وارد آمدن ضربات ناشی از تصادف را به سرنشینان میگیرند.

انگلیسی به انگلیسی

• safety device used in automobiles (plastic bag that fills with air during a crash and prevents passengers from hitting the window and dashboard)

پیشنهاد کاربران

قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

air bag ( مهندسی بسپار - مجموعة بسته بندی )
واژه مصوب: کیسة هوا ۱
تعریف: نوعی کیسة خودبادشونده ( outomatically inflating bag ) کــه در جــلــوی سرنشینان خودرو در محفظه ای تعبیه می شود تا در هنگام تصادف از سرنشین محافظت کند

بپرس