پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => واژگان)
مثل کلمه ی آلامد دیگه چی میتونه باشه
فکر تو نقش است و فکر اوست جان نقد تو قلبست و نقد اوست کان ✏ «مولانا»
چشم آخُربین ببست از بهر حق چشم آخِربین گشاد اندر سبق ✏ «مولانا»
در داستان " هنگام" از " شهریار مندنی پور" کلمه ی زار زیاد به کار رفته و به نظر میرسه معنی متفاوتی با تمام معانی گفته شده در فرهنگ لغت ها برای این کلمه داشته باشه، کسی معنی اون رو میدونه؟
آیا کلمه(مهم) وقتی به تنهایی نوشته شود،تشدید دا رد؟
در اوستا : sata: مجموعه -گروه -دسته(مانند کلمه set انگلیسی ) sata vaesa : نام ستاره sato.darva: دارنده سات نوک-دسته لبه یا پره (صد تیغ = مجموعه از تیغه ها) sato.kara: کلّه گوسفند sato.stuna: دارای مجموعه (سات) ستون ... در پهلوی نو- فارسی نو sad: ساد ... لذا "صد" در اصل "ساتا" هست وبا عدد 100 ارتباطی نداشت. حالا کی عدد 100 شد؟ در پارثی چی بود؟ متن را ذکر کنید.
نام دیگر ناس نجس و نحس است.چرا؟ سوالات من فوق تخصصی است که خودم جوابشو دارمو این صرفا یک چالشه جهت متخصصین امر. ممنونم
معنی واژه های "تجدد و تحجر"