کریم

/karim/

مترادف کریم: بخشنده، بدیل، جواد، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، شریف، گشاده دست، مکرم، واهب

برابر پارسی: بخشنده، دهشگر، دلجو، مهربان، دست و دل باز

معنی انگلیسی:
generous, great, noble, great or generous person, masculine proper name, benefactor, charitable

فرهنگ اسم ها

اسم: کریم (پسر) (عربی) (تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: karim) (فارسی: کريم) (انگلیسی: karim)
معنی: بخشنده، سخاوتمند، جوانمرد، از نام ها و صفات خداوند، از صفات قرآن، ( در قدیم ) گران بها و ارزشمند و بزرگوار، ( اَعلام ) کریم خان زند، شاه ایران [، قمری] و بنیانگذار سلسله ی زند، که خود را وکیل الرعایا لقب داده بود و در پایتختش شیراز، بناهای زیبایی ( ارگ، بازار، حمام و مسجد ) به وجود آورد، از نامهای خداوند
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم پسر، اسم عربی، اسم تاریخی و کهن، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

کریم. [ ک َ ] ( ع ص ) جوانمرد. بامروت. ج ، کُرَماء، کِرام. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). جوانمرد. ( برهان ) :
هر آن کریم که فرزند او بلاده بود
شگفت باشد و او از گناه ساده بود.
رودکی.
احمد گفت : خداوند من حلیم و کریم است و اگرنی سخن به چوب و شمشیر گفتی. ( تاریخ بیهقی ). از وی دریافته تر و کریمتر و حلیمتر پادشاه کسی ندیده بود. ( تاریخ بیهقی ). و بوالقاسم خلیک که ندیم امیر یوسف بود مردی ممتع و بکارآمده هم خدمت کسی نکرد و کریم بود. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 254 ). اکنون کارها یک رویه شد و پادشاهی کریم و حلیم... بر تخت نشست.( تاریخ بیهقی ).
وگر کریم شود آرزوت نام و لقب
کریم وارت فعل کرام باید کرد.
ناصرخسرو.
مر مرا در میان قافله بود
دوستی مخلص و عزیز و کریم.
ناصرخسرو.
یا دینداری بود که از عذاب بترسد یاکریمی که از عار اندیشد. ( کلیله و دمنه ). || درگذرنده از گناه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بخشاینده. بخشنده. باکرم. سخی. ج ، کرماء، کرام. ( فرهنگ فارسی معین ). بارحم. رحیم. آمرزنده. ( از ناظم الاطباء ). صاحب کرم. گفته اند که کریم اطلاق شود بر جواد کثیرالنفع و همچنین اطلاق شود بر نیکوترین هرشیئی کما قیل : الکریم صفة مایرضی و یحمد فی بابه. صفوج. ( از اقرب الموارد ). مقابل لئیم. ( یادداشت مؤلف ) : لئیم را از دیدار کریم... ملال افزاید. ( کلیله و دمنه ).
پادشاها تو کریمی و رحیمی و غفور
دست ماگیر که درمانده بی بال و پریم.
خاقانی.
چون کریمان کز عطای داده نسیانشان بود
عفو حق را از خطای خلق نسیان دیده اند.
خاقانی.
پیش ما بینی کریمانی که گاه مائده
ماکیان بر در کنند و گربه در زندان سرا.
خاقانی.
ترا از حیات کریمان چه سود
که از مردن بخل ورزان بود.
خاقانی.
خدای تعالی فضل عظیم و صنع جسیم و لطف کریم خود را شامل حال و کافل روزگار خیرآثار او فرماید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 46 ). درویشی را شنیدم که در آتش فاقه می سوخت... کسی گفتش چه نشینی که فلان در این شهر طبعی کریم دارد و کرمی عمیم. ( گلستان ).
کریمان را به دست اندر درم نیست
درم داران عالم را کرم نیست.
سعدی.
ور کریمی دوصد گنه داردبیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بخشنده، صاحب کرم، سخیکریم النفس:بزرگ منش
( صفت ) ۱ - بخشنده با کرم سخی جمع : کرمائ کرام : ( بوزجانی ... کریم عهد خویش و ممتاز از جمل. اکفا و اقران ... ) . (سلجوقنام. ظهیری ) ۲ - در گذرنده از گناه بخشاینده . ۳ - از صفات خدای تعالی است : ( آری بر در گاه کریم هر چند خود را ذلیلتر داری عزیز تر شوی ) . ( کشف الاسرار ) یا زق کریم . روزی بسیار و طیب . یا قول کریم . سخن سهل و نرم .

فرهنگ معین

(کَ ) [ ع . ] (ص . ) جوانمرد، بخشنده . جِ. کرام .

فرهنگ عمید

۱. بخشنده، صاحب کرم، سخی.
۲. از نام ها و صفات خداوند.
۳. از صفات قرآن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این واژه ی قرآنی، در این دو مورد به کار رفته است :

[ویکی اهل البیت] کریم (اسامی و اوصاف قرآن). «کریم» از «کرم» به معنای شرافت، گرانمایگی، بخشندگی و بزرگی است؛ بنابراین، کریم یعنی شریف، نفیس و عزیز و قرآن کریم یعنی قرآن شریف، گرانقدر و محترم.
در آیه 77 سوره واقعه آمده است: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ». طبرسی ذیل این آیه می نویسد: کریم به معنای عام المنافع و کثیر الخیر است؛ زیرا هر کس آن را تلاوت و به آن عمل کند، به اجر بزرگ و خیر زیاد می رسد.
برخی گفته اند اتصاف قرآن به «کریم» به لحاظ مقام والا و ارجمند آن نزد پروردگار یا به لحاظ این است که با تکرار تلاوت، تازگی و طراوت خود را از دست نمی دهد.

[ویکی اهل البیت] کریم (اسم الله). این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
این اسم و صفت خداوندی، صفت مشبّهه به معنای خالی از پستی و نقایص، زیاد بخشنده و نیکی کننده، گرامی شدن، کرامت و بخشش داشتن است. اسم کریم دو بار در قرآن آمده است:
فرهنگ قرآن، جلد 24، ص 103.

[ویکی فقه] کریم (قرآن). کریم یکی از اوصاف قرآن می باشد.
«کریم» از نام ها و صفات قرآن است. «کریم» از «کرم» به معنای شرافت ، گرانمایگی، بخشندگی و بزرگی است؛ بنابراین، کریم یعنی شریف، نفیس و عزیز ، و قرآن کریم یعنی قرآن شریف، گرانقدر و محترم.
کریم در قرآن
در آیه ۷۷ سوره واقعه آمده است: (انه لقرآن کریم). طبرسی ذیل این آیه می نویسد: کریم به معنای عام المنافع و کثیر الخیر است؛ زیرا هر کس آن را تلاوت و به آن عمل کند، به اجر بزرگ و خیر زیاد می رسد.
وجه نامگذاری قرآن به کریم
برخی گفته اند اتصاف قرآن به «کریم» به لحاظ مقام والا و ارجمند آن نزد پروردگار یا به لحاظ این است که با تکرار تلاوت، تازگی و طراوت خود را از دست نمی دهد.

دانشنامه عمومی

کریم (ترانه). «کریم» ( به انگلیسی: Kream ) یک ترانه ضبط شده توسط رپر استرالیایی ایگی آزیلیا با همراهی رپر آمریکایی تایگا است.
عکس کریم (ترانه)

کریم (گروه موسیقی). کْریم ( به انگلیسی: Cream ) نام ابرگروه موسیقی راک انگلیسی متشکل از جک بروس ( نوازنده بیس و خواننده ) ، جینجر بیکر ( درامر ) و اریک کلپتون ( خواننده و نوازندهٔ گیتار ) بود. آثار موسیقی این گروه به طور معمول دارای ترکیبی از سبک هایی چون سایکدلیک راک، بلوز راک و هارد راک بود.
• Fresh Cream :۱۹۶۶
• Disraeli Gears :۱۹۶۷
• Wheels of Fire :۱۹۶۸
• Goodbye :۱۹۶۹
• Live Cream :۱۹۷۰
• Live Cream Volume II :۱۹۷۲
• Royal Albert Hall, London, May 2 - 3, 5 - 6, 2005 :۲۰۰۵
عکس کریم (گروه موسیقی)عکس کریم (گروه موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

راد

مترادف ها

merciful (صفت)
مهربان، کریم، بخشنده، رحیم، غفور، بخشایشگر، رحمت امیز

benevolent (صفت)
خیراندیش، نیکخواه، خوشدل، کریم، خیریه، پاک بین

munificent (صفت)
کریم، سخاوتمند، بخشنده

فارسی به عربی

رحیم , سخی , محسن

پیشنهاد کاربران

کریم =جوابش میشه ( فتی )
فعیل=> کاردار، کارمند، دارنده کار
پس:
کریم: ارزشمند
🇮🇷 همتای پارسی: بزرگوار 🇮🇷
ذوالطول. [ ذُطْ طَ ] ( ع ص مرکب ) خداوند افزون کردن نعمت. ( مهذب الاسماء ) . واهب. وهاب. کریم. || ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی.
سلام به همه ی کاربران گرامی . بله در سته کَریم کلا یعنی بخشنده
اما تو کارتون سونیک یه دختر ۶ ساله هست که اسمش کِریم خرگوشه ( به انگلیسی:cream the rabbit/به فارسی:خامه خرگوشه ) هستش او دختر بسیییارر شجاعیه که با این سن کمش شجاعتش همه رو به حیرت در اورده!او بدون ترس یا نگرانی عصبانیتش رو به رو میاره اما خعیلی مودبانه. او هیچ وقت ادب رو کنار نمیزاره و با همه مودبانه صحبت میکنه مثلا وقتی سونیک اورو نجات داد و در برابرش تعظیم ( ! ) کرد سونیک شوکه شد!از نزدیکترین دوستان او امی رز و چیز ( چیز در انگلیسی به معنای پنیر هستش ) cheese ( انگلیسیش ) و به فارسی پنیر هستند. تو همه ی عکسا و فیلما ما کریم و چیز را هرگز از هم جدا ندیدیم . او اخلاقش شبیه مادرش وانیلا ( vanila ) شده و این همه عظمتش و شجاعتش و با ادب بودنش با این سن کمش به خاطر تمرکز شدیدیه که مادرش رو تربیت او گذاشته. او پدر نداره و کسی نمیدونه برای پدر ا و چی شده حالا یا طلاق کاری کردند یا به رحمت خدا رفته کسی اینو نمیدونه
...
[مشاهده متن کامل]

کریم یعنی بخشنده
مترادف کریم: بخشنده، بدیل، جواد، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، شریف، گشاده دست، مکرم، واهب
کریم و کرم و کرام و مکرم و اکرم از گرام و گرامیک پارسی و پهلوی است و عربی شده ( معرب )
کریم از ماده کرامت به معنی مفید فایده است ، و لذا در میان عرب معمول است که وقتی می خواهند شخص یا چیزی را غیر مفید معرفی کنند می گویند : لا کرامة فیه .
کریم از دشمنان سرسخت کاسه ، کوزه ، نی نی فر کبتا ، نماف ، زی زی گلو ، اسکی ، استاد خیکی ، اوس ممد ، محمد چله و نیز طاطا بود بنابر عقیده کوزه ، نی نی فر کبتا، محمد چله و اوس ممد او بزرگترین دشمن است او
...
[مشاهده متن کامل]
به قدری بد بود که طرفداران اسکی به خصوص محمد چله که نسبتا با کوزه میانه بهتری داشت را ناچار کرد برای جنگ با او با کاسه و کوزه متحد شوند!

کریم از صورت سماعی "کرم" ( karam ) به دست آمده است
کرم از کلمه ترکی "kara"به معنی "بزرگ" ریشه گرفته است از کلمه "kara" کلمه "karam" ( صورت دیگر karalık ) به یک معنا "بزرگی" به دست می آید که صورت نرم کلمه یعنی "kerem"به شکل "کرم"به عنوان یک صورت سماعی که از طریق سماعی یا شنیداری به دست آمده و اقتباس شده وارد عربی شده است و با چرخش در وزن های مختلف عربی اشکالی مانند :
...
[مشاهده متن کامل]

اکرم ، کرامت ، کرام ، تکریم ، مکرم ، مکارم ، اکرام و. . . رابه خود گرفته است.

ارزشمند_گران قدر
بخشنده، بدیل، جواد، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، شریف، گشاده دست، مکرم، واهب، راد
کریم به بخشنده ای گفته میشود که بدون اظهار نیاز در مقابلش میبخشد. و سخی به بخشنده ای که وقتی از او چیزی بخواهی میبخشد.
با ارزش و ارجمند همراه با خیر رسانی مثلا قرآن، کریم است اما طلا با آنکه با ارزش است کریم نیست.
کریم یکی از لقب های امام دوم یعنی امام حسن ( ع ) کریم یعنی بخشنده
بزرگوار
در پارسی " دهشمند "
کریم به کسی میگویند که مانند امام دوم ما امام حسن مجتبی ( ع ) باشد یعنی همه چیز تمام باشد به نیازمندان کمک و یاری کند
کریم به کسی یا چیزی گویند که فوق العاده و فراتر از انتظار باشداین کلمه در قرآن در مورد خداوند ، فرشتگان ، انسان ، و رزق به کار رفته است و در همه موارد فوق معنای فوق الذکر صادق است.
شاید تعبیری چون فراسر معادل خوبی برای این کلمه باشد.
یکی از القاب امام دوم حسن بن علی ( ع )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس