موگویی

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ( ت ) کهیش؛ ( ط ) کیانرسی
از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ط ) ؛ یکی از طوایف چهار لنگ که شامل تیره های خواجه؛ باجول؛ شیخ آقا سعید؛ بیرَوگووی؛ حونه خویی؛ شیخ صالح کوتاه ( الیگودرز ) ؛ حسامی؛ شـیاس؛ دی ویسی؛ کیماسـی؛ مهدور؛ شیرازی؛ سَرلَک؛ محمد وند؛ مری؛ چیوانی؛ رواری؛ سوادکوی؛ طال؛ عیوضی؛ گزی؛ لیری؛ میسا؛ هلیل

پیشنهاد کاربران

سلام و درود
امیدوارم هر خانهء لُر هر خانهء بختیاری یک شاهنامه در منزل داشته باشند
اگر فرزندان شجاع و با شهامت و با سخاوت و ایران دوست می خواهید شاهنامه را هر شب یا هر هفته برای فرزندانتان بخوانید
...
[مشاهده متن کامل]

کتاب گلستان سعدی و حافظ و عبیدزاکانی را حتما" با تعقل و تفکر بخوانید.
ملتی که از بزرگان و فرهیختگان و هنرمندان و اسطوره های خودش فاصله بگیرد در روزگاری تحت سیطرهء قوم بیگانه خواهد رفت و دشمنان ایرانیان را بعنوان اسطوره و الگو برخواهد گُزید.
ملتی که بزرگان و فرهیختگان قومی دیگر را بر فرهیختگان و بزرگان و اسطوره های قوم خودش ترجیح دهد چنین ملتی گرفتار بی هویتی و بی فرهنگی شده است.

امیدوارم کلیهء نویسندگان و فرهیختگان و هرهنگیان و هنرمندان بختیاری بتوانیم اصالت و هویت بختیاری خومان را که همان شهامت و شجاعت و سخاوت و غیرت ایلی است حفظ کنیم
دوستان عزیز کمتر بر طبل چهارلنگ و هفت لنگ بکوبیم
زمانی که بختیاریها را ب اعداد ۴ یعنی کم و ۷ یعنی زیاد تبدیل کردند تفرقه و فتنه انداختند.
بختیاری را ب دو جبهه یا دو سنگر ۴ و ۷ تبدیل نکنیم
ما بختیاری لباسمان یکیست ، زبانمان یکیست ، فرهنگ و سخاوتمان یکیست.
امیدوارم در مجالسی که گرفته میشود ب مداح ها تذکر بدهید کمتر بر طبل چهار لنگ و هفت لنگ بکوبند.
از همین دو جبهه شدن اختلافات شروع شد.
بختیاری ها یک سنگر و یک جبهه واحد هستند باید بر محور وحدت و همبستگی بیشتر تلاش کنیم و از فرهیختگان و هنرمندان و نویسندان و سخنگویان ایل بزرگ بختیاری حمایت و پشتیانی کنیم اجازهء ندهید صدای بزرگ بختیاری خاموش شود.
اجازه ب بیگانگان ندهیم ب بزرگان و فرهیختگان ایل بزرگ بختیاری توهین و هتاکی شود.
عزیزان از یکدیگر حمایت کنیم.
راه نفوذ بیگانگان ب ایل بختیاری را مسدود کنیم.
اجهزه ندهیم فرزندانمان
از همه جا زن بگیریند
دخترانمان را ب کس شوهر ندهیم
نژاد خیلی مهم است
شیر خیلی مهم است

سلام به همه ی لر زبانان عزیز بنده هم مال روستای وستگان فریدونشهر هستم خیلی هم پیشینه این روستا را برسی کردم فقط می دونم قدمت ۴۰۰ساله داره چنان قدیمی این روستا زرکه بوده و خیلی دوست دارم که اطلاعات بیشتری داشته باشن
با سلام ودرود خدمت همتباران به گفته بزرگان مگویی مثل مرحوم خواجه نظر خان مگویی فرزند خواجه شکرالله خان و حاج یاور خان باجول که هردو نفر دایی پدر بزرگوارم میباشند ایل وطایفه خاجه و بهتر بگوئیم خوانین خواجه
...
[مشاهده متن کامل]
مگویی سکونتگاه اصلی آنها در شهر طوس در مشهد مقدس بوده است مرحوم خواجه نظر علی خان جد پدری مرحوم خواجه شکرالله خان باجول مگویی وزیر دربار فتحعلی شاه قاجار در پایتخت ان زمان در خراسان بود به همراه چند تن از برادران و عمو زاده ها در دربار حضور داشته اند با مطالعاتی که این جانب در مورد طائفه مگویی در کتابهای مختلف تاریخی داشته ام این احتمال را میدهم به دلیل اینکه پادشاهان قاجار از طرف ایل وطوایف بختیاری احساس خطر میکرده اند عده ای از خوانین و سر کردگان بختیاری من جمله بزرگان مگویی را نزد خود برده وبه عنوان تظمین حکومتنگهداری میکرده اند و این به خاطر قدرت ونفوز فوق العاده ای است که بختیاری در سرا سر ایران دارد ولی خوانین خواجه مگویی عمده خانوارشان در منطقه پیشکوه و پشتکوه حضور داشته اند که در آن زمان عده ای از حضرات مگویی به پایتخت نامه می نویسند به خاجه نظر علی خان و تقاضا میکنند که یکی از برادرانش را به عنوان سرکرده مگویی به منطقه مگویی بفرستد بعد از مدتی خواجه نظر علی خان خواجه خان جان را به عنوان خان و بزرگ مگویی با سوار و سپاه روانه منطقه مگویی میکند و سرپرستی ایل را به او وا گزار میکند از ان تاریخ تا به امروز طائفه بزرگ مگوی از استان خوزستان تا اصفهان چهارمحال گسترش پیدا کرده و چه بسیار مردان وزنان آزاده ای که در این طائفه بزرگ پرورش پیدا گرداند و کارهای بزرگ وخدا پسندانه برای همه کشور عزیزمان ایران انجام داده اند طائفه مگویی از قدیم الایام به صلح دوستی وابرو داری سفره اندازی معروف بوده است همچون دیگر طوایف بختیاری سربلند وسرافراز

درسال ۷۲۹ قبل از میلاد مسیح در ایذه دختری به جای پدر وارث پادشاهی ایلیمایی میشود وهمزمان با پادشاهی سلیمان نبی دربیت المقدس. اگرعاشق اصالت خودتی ادامه می دهم
موگویی یک سرزمین است نه یک طایفه یا نژاد یا قوم اگر نمی دانید اظهار نظر نکنید از موگویی می خواهید با سند اثبات کنید نه با طایفه نژاد خود رازهای موگویی در سینه جابجا میشود
در مورد کیماسی ها چیزی میدونید بهم بگید.
بیران وباجول، بهرام وباجول، بیرانوند وباجولوند از طایفه امارد ممسنی در بلوک تیرمردان بودن واز سکاهای مماسن واتحادیه پارس، از تبار رستم وکورش ماردی، بیرانوند بومی ممسنی قبل از هر طایفه بوده وتا بیشتر املاک
...
[مشاهده متن کامل]
نوراباد متعلق به بیرانوند بوده ( اینو من نمیگم بلکه تاریخ میگه، ریش سفیدان وبزرگان ممسنی گفتن ) گویا در گذشته های دور حالا دلیلش نمیدونم بعضی میگن با حمله مغول بیرانوند از ممسنی به خوزستان میره ( ایذه، مال امیر ) ودر زمان صفوی به لرستان کنونی میره واملاک طوایف دیگه تصرف میکنه به همراه باجولوند ، در حمله تیمور به لرستان ( قرن هشتم ) اتابک افراسیاب بن یوسف شاه با حمایت طایفه بیرانوند به جنگ با تیمور میره و چنان جنگ سختی با تیمور میکنن که تیمور به وحشت میندازن واون لرهایی که تیمور اونهمه ازشجاعت ودلاوریشون گفته طایفه بیرانوند بوده ( سند ما کتاب منم تیمور جهانگشا ) ، متن این کتاب فصل حمله به لرستان وشرح اون نبرد در فضای مجازی موجود ( یوتیوب کتاب منم تیمور جهانگشاه فصل بیستم حمله به لرستان، کتاب بصورت صوتی موجوده، ، ، گوگل، ، ، تیمور یه گردش در لرستان، ، صفحه بنام مولی باز شود متن کامل موجوده، ، یه نکته خدمت هم تباران گل لرم بگم، منظور لرستان آنزمان لرستان امروز نبوده بلکه پشت کوه ایلام تا بخشی از خوزستان بوده که لرستان نام داشته که مرکز آن ایذه امروزی بوده ومنطقه جغرافیایی لر بزرگ بوده واتابکان هزاراسپ در حمایت کامل طایفه بیرانوند بوده، ، امروزه بخاطر وجودی ایل بیرانوند در لرستان به اشتباه بیرانوند لر کوچک خوانده شده که این درست نیست ومال امیر ایذه وحسین اباد املاک بیرانوند بوده وبا حمله نوادگان تیمور در قرن 9تا 11ایذه نابود شده وساکنان ان به مناطق دیگه کوچ میکنند، یکی از سنت و وجه مشخصه سکاها در جنگ ها استفاده از تبر وفلاخن بوده وتیمور گفته لرهای بیرانوند با فلاخن مارو سنگباران کردن وبا شجاعت تمام با گرز وتبر به ما حمله کردن، ( شرح کامل نبرد در کتاب ذکر شده اومده ) یکی دیگه از نشانه های سنت سکاها ریش بلند وکلاه بلند بوده که تیمور بیرانوندها رو اینگونه تعریف میکنه همانگونه که کورش، رستم هم این سنت داشتن، ریشه همه لر یکیه از لک تا بختیاری و ممسنی وبویری اما تاریخ واقعی گم شده آنچه هم گفته شده کامل نیست همانطور که شاهنامه نامی از هخامنشی وماد ، ، ، وغیره در اون نیست حتی اعیلام واشور وکاسیت، حکومت های گذشته مهاجم مثل مغول تیمور و، ، ، ، ، ، ریشه اقوام اصیل مثل لر کتب شون ازبین بردن، شاید قضاوت امروز ما از ریشه جغرافیایی بعضی قومیت ها یا طوایف زیاد هم درست نباشه من ریشه ایل بیرانوند خدمتتون شرح دادم تا به یک موردش متذکر شده باشم، لطفا منتشر کنید با تشکر از مدیر محترم

خواجه باجولها از نژاد تیر مردان قدیم
ممسنی بوده اند
طایفه ی خواجه باجول از تیرمردان مماسنی بوده که به خوزستان وسیستان وکرمان وبختیاری ولرستان پراکنده شده اند
درود بر همتباران عزیز تبره ایمری زراسونداولاد زینال خان هم در اصل خواجه موگویی و از نوادگان خواجه باجول بزرگ میباشند. . زینال خان پسر محمد خان و با چند واسطه به خواجه ایمر پسر خواجه جمالدین پسر خواجه باجول بزرگ میرسند
ببخشید زندگی نامه طایفه خواجه احمدی بدونم
درود فراوان به همه شما ارییایی های اصیل که به اصلو اصالتتون میبالین به نظر من همون موقان درسته چون در مناتق پیش کوی موگویی دفینه ها ومقبره هایی دیده ودر اطراف انها علائمی به زبان لاتین مثل Mزیاد استفاده
...
[مشاهده متن کامل]
شده ولی نه برای رمز گشای از این کلمات نمادی استفاده کردن مثل این که فامیل اون تراح که اون مقبره یا دفینه رو ساخته رو روی کارش حک کرده البطه من از سواد بالایی برخوردار نیستم ولی روی تجربه واستعدادی که توی کار خودم دارم نظرم اینه برید موقان یا موگویی رو به لاتین باستان یا میخی و عوستایی ترجمه کنیدچیزای زیادی دسگیرتون میشه ( یزدان پاک حمراحتان )

باسلام بعدازکلی تحقیقات بنده توانستم ازطایفه خود تعدادی ازاجداد م رابیابم بنده فرزندعلی صالح ، بختیار، ملکی ، علی دوست، علی نقی، شاهرخ هستم ازطایفه موگویی که هم اکنون اقوامم درروستای وستگان ازتوابع فریدونشهراصفهان
...
[مشاهده متن کامل]
ساکن هستند عزیزانی که ازاین طایفه اطلاعات درستی دارند به اشتراک بگذارند ای کاش می شد به راحتی شجره نامه خودرابیابیم

باسلام خدمت عزیزان ؛
بنده شاهرخی هستم از ایل بختیاری که اصالتا موگویی هستم پدرم بزرگ شده روستای وستگان ازتوابع فریدونشهر بودندمتاسفانه پدربزرگ ومادربزرگ پدری من درسن جوانی فوت شده پدر من تنها وارث آنها بوده ودرنوجوانی آن محل راترک کرده وبه شهرهای اطراف مهاجرت می کندتنها چیزی که ازپدرعزیزم دررابطه باطایفه موگویی یادم می آید این است که می گفت موگویی یعنی چه می گویی وبه خوش زبانی مهربانی معروف بودندواین به بنده که هم اکنون ازطایفه پدری ام باخبرم ودررفت وآمدهستم اثبات شده است ممنون از عزیزانی که مطلب های بسیارجالب توجهی قراردادند
...
[مشاهده متن کامل]


خلاصه کلام موگویی یعنی قلب
روستای اورگان واقع درچغاخور از طایفه اورگونی هستند که این طایفه از اورک ها میباشد و اورگون یا همان اورکون ( اورک ها ) هستند که غریب به400سال درکنار خوانین زراسوند زندگی میکنن و اکنون یکی از تیره های زراسوند شناخته شده اند
اختلافات نظر شدید درمورد کلمه موگویی اثبات می کند که اصل موضوع برهمه عزیزان روشن نیست به این دلیل که کلمه موگویی یک پسوندی است که اقوام دیگر به برخی از بختیاریها نسبت می دادند وبه مرور زمان جزئی ازفامیل
...
[مشاهده متن کامل]
آنها شد بنابراین اصالت کلمه ( ( موگویی ) ) به این برمی گردد که در زندگی ما باریکتر از موی زُلف نداریم و ( ( مو ) ) دراینجا مجازاً حکایت از نرمی دارد و ( ( گویی ) ) حکایت ازگفتار وزبان دارد بنابراین موگویی یعنی کسی که زبان بسیار شیرین ونرمی دارد وبه قول امروزی موگویی یعنی کسی که بسیار مهربان وخوش گفتار ومهمان نواز وخونگرم است واین خوش خویی طایفه موگویی یک امراثبات شده در گذشته است گرچه چرخش زمانها شاید خیلی ازآدمها را تغییر داده باشد وبحث ما ریشه یابی ویافتن اصل موضوع است که البته موگویی ها اگر شرایط مالی حتی عادی داشته باشند ازهیچگونه مهرومحبتی به آشنایان وحتی بیگانگان وغریبه ها درهمین زمان سخت اقتصادی هم مضایقه نمی کنند بنابراین موگویی یعنی مهربان و دوست داشتنی.

آقای حسومی از خوانسار مطمئن ریشه واصالت شما میگویید هست و ممکنه بزرگان شما در پشتکوه فریدن دفن شدن آن زمان اکثر دادوستد مردم بختیاری خوانسار بود
باجول ها از ممسنی هستند و از طایفه ماردی ( مردی ) ممسنی هستند از خاندان ابونصر تیرمردان و از ممسنی به خوزستان و همچنین لرستان رفته اند. . . باجولوند، بیرانوند، سنجابی، مکاوند، ممصالح شبانکاره، بامدی، عکاشه، ممبئی، جاوند، کوراوند، کیانی، کیانرسی و. . . ممسنی هستند.
خواجه، کاید همه ممسنی هستند.
طایفه منجزی بهداروند۸تیره دارد
هلیل وندگندلی۱۲تیره دارد
هلیلوندیاخلیل یاهلیل های گندلی جمعیتی چندبرابرطایفه منجزی بهدارونددارند، بنابراین
هلیل های گندلی وهلیل های منجزی قابل
مقایسه باهم نیستند.
...
[مشاهده متن کامل]

بخش بزرگ ایل گندلی راهلیلوندهاتشکیل
می دهند، همچنین هلیلوندهابنیاگذاران ایل
بزرگ گندلی هستند
هلیل وندگندلی
۱تیره خواجه وند۲تیره نورعلی وند۳تیره جمالوند۴تیره شهریاروند۵تیره سلطان علی وند۶تیره بازی وند
۷تیره سبزعلی وند۸تیره گولوند۹تیره جلیل وند
۱۰تیره مدولی۱۱تیره سرقلی۱۲تیره سادات علی کول
طایفه منجزی بهداروند
۱تیره روا۲تیره لوخرده۳تیره بُولحسنی۴تیره هلیلی
۵تیره مال احمدی۶تیره لملمی۷تیره نیم بنیچه
۸تیره تاجنالایی
درقدیم طایفه منجزی دارای۶تیره بود
مثلاتیره روایک تش ازتیره هلیلی منجزی
بود

موگویی شانزده تیر دارد 1باجول2مهدور3شیاس4سور5مری6کیماس7شیرازی8بورگون باب9هلیل10عیسا11چروم12دوستی13سرلک چیوا14شیخ سعید 15صالح کوتاه 16باب شمس الدین این اطلاعات توسط عبدالعلی خسروی یاقائدبختیاری درکتاب تاریخ و فرهنگ بختیاری ها آمده است نشرحجت اصفهان چاپ 1357
با سلام من از ریش سفیدان و بزرگان طایفه بصورت شفاهی سوالاتی درمورد طایفه طرح کردم که ب نکات جالبی رسیدم. گویا ما به موگویی کوچ کردیم و اصالتا چهارلنگ ممصالح باب هستیم و از طایفه ممزایی باب. که در طی جنگی
...
[مشاهده متن کامل]
کع درطایفه رخ داد مجبور به ترک و کوچ ب پشت کوه خمینی شهر شدیم و به طایفه بزرگ موگویی پناه اوردیم.

فامیل نوروزی چلیچه از جمله اولاد قلی از طایفه منجزی بهداروند هستند و ربطی به موگویی ندارند.
طایفه موگویی لر بختیاری است نه سید
سادات از نژاد قوم عرب هستند
چند اولاد با فامیل نوروزی ( اولاد قلی و . . . ) در چلیچه شهرستان فارسان اجدادشان در شجره نامه به طایفه دادور ( سادات سراقا سید ) موگویی میرسد.
موگویی از ریشه مو گدوم میاد به معنای من میگم.
این باب به دستور یکی از ایلخانان بختیاری با جدا کردن چند طایفه که شورش میکردند درست شده و خان گفته مو گهدوم. یعنی من گفتم که اینکار رو بکنند.
موگهی مشتق شده از موگه=بهانه یا عذا
در نتیجه موگه ای =بهانه گیر یا غمگین
طایفه موگویی ( مغویی ) ایل بزرگ چهارلنگ
بیش از ده تیره بزرگ دارد
*****
چندین روایات داریم
اولین::
تیره موری از طایفه مش مرداسی ایل بختیاروند
تش بردی
تش بوری
دومین روایت
...
[مشاهده متن کامل]

در زمان بهرام خان منجزی دو تیره موری و گندلی از ایل بختیاروند جدا شدند و به ایل دورکی کوچ کردند ( بهرام خان منجزی پسر احمد خان منجزی جدا طایفه مال احمدی منجزی بختیاروند )
هم اکنون تیره صالح بابری در طایفه گندلی خود را بهداروند می داند و با تیره صالح بابری طایفه روا ایل منجزی از نسل بختیاروند هستند
تیره هلیل وند گندلی
طایفه هلیلی پلنگ ایل منجزی بختیاروند
سومین روایت
از طایفه بلیوند ایل بختیاروند جدا شدند
چهارمین روایت
گروهی از ایل منجزی بهداروند بودند که به شیراز کوچ داده شدند که دوباره به ایل بختیاری بازگشتند
باقیمانده جنگجویان رموری ایل منجزی
در این چهار روایت تیره موری از ایل بزرگ بختیاروند *بهداروند * جدا شده

دوستان عزیز لطفا هر نام بومی و ریشه دار محلی را به زور به دوران باستان ربط ندهید. این خیلی سطحی نگری هست که بگوییم موگویی یا موگهی ربطی به مغ های زرتشتی دارد
باید فرمول های تغییر و تبدیل کلمات در طول زمان در زبان لری بختیاری را بلد باشیم تا به ریشه واقعی کلمات نزدیک بشویم. باید از مقایسه تغییر و تبدیلها در طول زمان استفاده کنیم، نه اینکه با خیالپردازی سعی کنیم هر واژه ای رو بچسبانیم به یک داستان تاریخی و باستانی.
...
[مشاهده متن کامل]

نظر بنده اینه که واژه موگهی احتمالا نام منطقه ای بوده است چون اکثر نامهای طوایف براساس محل زندگیشان نامگذاری شده
موگهی از چند قست تشکیل شده ( مو ) ( گه ) ( ی ) که موگه یا موگاه احتمالا نام منطقه ای بوده و طایفه مذکور به طایفه موگاهی و کم کم موگهی شهرت یدا کرده.
مو گاه. و یا مور گاه. که مور به نوعی زمین اطلاق میشده. و طوایف دیگری هم به همین نام داریم ( مثلا طایفه موری ساکن مور بازفت )
موگهی احتمالا مورگاهی بوده یعنی طایفه ای اهل منطقه ای به نام مورگاه که به مرور زمان مورگاه تبدیل به مورگه و موگه شده است

خواجه لقب بوده نه طایفه و هر طایفه شجرنامه جد خود رامیداند
باسلام خدمت همتباران بختیاری. باتوجه به تحقیقاتی که اینجانب درمورد خواجه ها انجام داده ام به این نتیجه رسیدهام که اصولا همه خواجه ها ی هفت لنگ جز موگویی محسوب می شوند. ازجمله خواجه های اورک شهنی گله گندلی
...
[مشاهده متن کامل]
اسیوندوخانواده هایی که در طایفه منجزی وبابااحمدی حضوردارند. ضمنا خانواده های سلیمانی . رئیسی . عباسی ونوروزی ساکن دشتک چهارمحال هم خواجه باجول موگویی هستند. ضمنا هرکدام از خواجه ها وموگویی تباران سوالی در خصوص موگویی وخواجه دارند می توانند به صفحه شخصی مهندس خواجه علی هدایتی باجول مراجعه وسوال خود را از ایشان بپرسند ومطالب تاریخی ایشان را پیگیری نمایند . چون ایشان از چهره های نام اشنای قوم بزرگ بختیاری هستند

باعرض سلام وخسته نباشید
جناب احمد پورحمزه حمید قربانپوردشتکی هستم یکی از نوادگان خواجه درعلی موگویی که درحال حاضر سه فامیل بزرگ بنام عباسی سلیمانی واولاد
محمدعلی که عبارتند ( از رئیسی قربانی
قربانپور نوروزی. . . . . ) براتی امانی و. . . که
...
[مشاهده متن کامل]

در شهر دشتک شهرستان اردل استان چهارمحال
وبختیاری سکونت دارندفرمایشی داشته باشید درخدمتم

جناب زاگرس
تیره ممزایی معلوم نیست از کدام طایفه جدا شده و به طایفه محمد صالح چهارلنگ کوچ کرده
در تیره ممزایی، فقط اولاد هلیل وجود دارد
مراتب ایلی لر بختیاری
قوم
ایل
طایفه
...
[مشاهده متن کامل]

تیره
تش
اولاد
****
در طایفه موگویی چند تیره با نام هلیل شناخته می شوند
تیره هلیلی موگویی
تیره شمسی هلیلی موگویی
تیره خواجه وند هلیلی موگویی
*****
در ایل هفت لنگ نیز هلیلی زندگی می کند
تیره هلیل وند طایفه گندلی
طایفه هلیلی پلنگ منجزی ایل بختیاروند *حلیلی. خلیلی *
نام های مشترک بین هلیل های هفت لنگ و هلیل های چهارلنگ
وجود کوه سر قل در دشت شیاس خلیلی منجزی در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
تش سرقلی تیره هلیل وند طایفه گندلی
طایفه شیاس بختیاروند از ایل منجزی مستقل شده
تیره شیاس موگویی
تیره حسام الدینی طایفه مال احمدی
تیره حسومی موگویی
تیره شمسی هلیلی موگویی
تیره شمس هلیلی پلنگ منجزی
تیره خواجه وند طایفه مال احمدی منجزی

طایفه مال احمدی منجزی از نسل احمد خان بختیاروند ایلخان پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ
تیره خواجه وند مال احمدی هلیلی منجزی
تیره خواجه وند هلیلی موگویی
ایل منجزی و طایفه آسترکی دو طایفه قدیمی در ایل بختیاری هستند
تاجمیر خان آسترکی ایلخان اولین ایلخان لر بزرگ
جهانگیر خان منجزی بختیاروند ایلخان اولین ایلخان لر بختیاری
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی ( حلیلی. هلیلی )
به نظر بنده تمام بختیاری ها از یک نژاد هستند و همه با هم فامیل هستند

سلام:بله بااینکه همه ازیک نژادبودیم آنچنان بین مان تفرقه انداختندکه به ریختن خون همدیگرتشنه بودیم کشتن یکدیگررا افتخاری بزرگی می دانستیم درجنگ های دورکی وبهدارونددراندیکاانسان های بیگناهی به ناحق کشته شدندزخم های که هنوزهم برپیکره ی این ایل نمایان است
با سلام خدمت هم تباران محترم وبزرگ و سترگ، عزیزان بیایید از لر بودن و بختیاری بودن بگوییم و بیندیشیم وبرای چندمین بار اشتباه نکنیم، وبه اسم وعنوان های جعلی وساختگی ومنیت وغرور خود را سرگرم نکنیم. زنده باد قوم لر. بختیاری.
جناب ستار هلیلی. هلیل به معنای بزرگ عست. هلیل گویاهمان خلیل است. لازم ب ذکر است که هلیل های محمدی و گنجلی و هلیل های خواجه موگویی اصالتا ممصالح باب و ممزایی هستند. و به دلایلی مجبور ب ترک طایفه خود شده و به موگویی رفتند و ماندگار شدند
اینجانب علی صالحی از طایفه خواجه موگویی اسمه جدمان هم محمد صالح از طایفه خواجه موگویی است خواستم ببینم ایا کسی میداند کجا زندگی میکنند خواجه موگویی ها
سلام و دورود ، برادران و خواهران بختیاری و لرزبان اززمانیکه بختیاریها را به دو جناح یا دوجبهه تقسیم کردند چقدربرادرکشی و خواهرکشی به خاطر دوشقه و دوسنگر کردن بختیاری کشته شدند؟ دشمنان هفت و چهارت کردند
...
[مشاهده متن کامل]
# آب درچاله ایل و تبارت کردند. دشمنان عده ای را ۴لنگ و عده ای را۷لنگ خواندند اختلافات قومی و طایفه ای گسترش دادند دشمنان انگلیس خبیث بعلت همین تفرقه سیاسی نگذاشتند بختیاری رشد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بنمایندبعضی از مداح های بیسواد و فرهنگی ها و بعضی افرادی که فقط سوادخواندن ونوشتن داشتند ولی سوادسیاسی و حقوقی و اجتماعی نداشتند یعنی جامعه شناس نبودند درمجالس و محافل همه اش به گرز و تفنگ ۴ و۷ اشاره کردند متاسفانه به تمدن و قلم و علم بختیاری اشاره نکردند. همه اش بختیاری را به دوسنگر ۴ و۷ تقسیم کردند. ما را مشغول گرز و تفنگ کردند و تمام سرمایه های ملی مناطق ما را به تاراج بردند الان بهترین منابع معادنی درمناطق لرنشین اما متاسفانه فقیرترین مردم هم در کنار چاه تفت و چشمه های شیرین معدنی و جنگلهای خدادادی زندگی میکنند. کنارآب و غذای خدادادی هستیم ولی درتشنگی و گرسنگی گرفتار هستیم. تفرقه بینداز و حکومت کن ، کریم خان زنددرفتح اصفهان و نادرشاه درفتح قندهار و دیگر حاکمان هرکجا به بختیاریها ولرها نیاز داشتند به دست و پای بختیاریها افتادندو با القاب شیر و پلنگ ما بجنگها فرستادند ولی متاسفانه مناصب سیاسی و اقتصادی را خودشان گرفتند. فقط جنگ کردنش و فتح کردن مال بختیاری و لرها بود. اگرتاریخ را بروند مطالعه کنندحکام وقت برای به قدرت سیاسی و اقتصادی رسیدن به بختیاریها پناه می آوردند وقتی بختیاریها ولرها مناطق موردنظر را فتح میکردند اجازه تخت نشینی را به بختیاری نمی دادند با دسیسه کاری میکردند که بختیاریها ولرهابجان یکدیگر می انداختند تا بختیاری فکر مناصب سیاسی و اقتصادی را نکنند دقیقا مثل زمانی که سردار اسعد بختیاری تهران را فتح کردند بهش گفتند آقا بنشین بر تخت، فتح مال شماست ، متاسفانه این فتح بنام ستارخان و باقرخان تمام شدالان ستارخان و باقرخان هرساله بزرگداشت و یادواره برایشان گرفته میشود اما برای میهن دوستان و بزرگان بختیاری هیچگونه همایشی برگزار نشده و نمیشود مگر خیلی محدود. ما بختیاریها و لرها سرزمین ایران را هم ردیف باشرف و آبروی خود میدانیم ، سردار اسعد گفت الان پیغام از هم تبارانم به من رسید اگر برتخت بنشینم اولین کسانی که به جنگم می آیند برادران و همزبانان خودم هستندعزیزان دشمنان از این تفرقه چهارلنگ و هفت لنگ سوءاستفاده کردند خودشان به مقام و آب و نان رسیدندولی متاسفانه جنگ کردنهایش برای ما لرها و ما بختیاریها ماند الان که الان است تمام منابع بزرگ خدادادیمثل نفت و گاز خوزستان و معادن سنگ لرستان و معادن خاک وسرزمین هزارچشمه درچهارمحال بختیاری و منابع ملی بزرگ در استان های یاسوج و ایلامو سرزمین لرهاست اما متاسفانه آوره ترین قوم به اطراف شهرهای تهران و اصفهان وغیره ما لرها و بختیاریها هستیم ما مردم سرزمین لرنشین و بختیاری نشین باید برویم عسلویه و تهران کارکنیم برای دیگران ، مقصر خودمان هستیم چون درحق یکدیگر حسودیم ، آب مناطق خودمان را می برند داخل قوطی میکنند بخودمان می فروشند لیتری ۲هزارتومان ، همه اینها نشان از تفرقه همین چهارلنگ و هفت لنگ شروع شده بیائید این تفرقه انگلیسی و این تفکر انگلیسی که ما را به دوجبهه ۴لنگ و ۷لنگ تقسیم کردند کناربگذاریم ، سیاستمدارانگلیسی چرچیل خبیث درمهاجرت به سرزمین بختیاری و دیدار با بعضی از بزرگان طوایف بختیاری بین ما بختیاریها تفرقه انداخت و تا زمانیکه بختیاریها به ۴لنگ و ۷لنگ دامن میزنند و تبلیغ آنرا میکنند خاطرتون جمع به هیچ کجا نخواهیم رسید. امیدوارم بزرگان بختیاری و نویسندگان و جامعه شناسان بختیاری با گردهمائی و همنشینی هم فکری بکنند وحدت و یکپارچکی ایجادکنند و در یک خط واحد قرار گیریم به یک ریسمان دست یابیم و ازتفرقه و اختلاف بپرهیزیم. وقتی زبان و لباس و کلاه و هویت وسخاوت یکیست لزومی نداردیکدیگر را به دوجبهه ۴لنگ و ۷لنگ تقسیم کنیم ، عزیزان بهترین مناطق گردشگری در مناطق لرنشین و بختیاری نشین است اما از سادگی و صداقت ما سوءاستفاده کرده و سوءاستفاده میکنند. آب از مناطق ما بداخل شهریشان میرود اما سوارقایق پلاستکی آنها بشی کلی پول ازت میگیرند. خودی کش و بیگانه پرست شدیم. برای حفظ منابع طبیعی و ملی درمناطق خود چکارکردیم ، غیربومی ها گیاهان دارویی مناطق ما می چینند بعد بخودمان باقیمت گزاف می فروشند. نتوانستیم از این منابع خدادادی به نحو احسن استفاده کنیم. فقط برای مردن پول خوب خرج میکنیم. بعضی افراد۲۰میلیون می دهند به یک خواننده تا زمان مردن فردی تا اشعار شمشیر و گرز و تفنگ برای او بخوانند اون فردی که تا زمانیکه زنده بود حتی ازسایه خودش هم می ترسید ولی برای ترقی فکر واندیشه وایجاد کتابخانه و پیشرفت مناطق هیچی خرج نمیکنند. بینی و بین الله چندتا انجمن فرهنگی وهنری در مناطق لرنشین و بختیاری نشینو روستاهای خود تشکیل دادیم ؟ انجمن پزشکان بختیاری کجاست؟انجمن مهندسان یامعلمان یا فرهنگیان یا انجمن حقوقدانان بختیاری کجاست؟انحمن هنرمندان بختیاری کجاست؟ آیا توانستیم چندتا انجمن برای ایجاد انسجام و همبستگی تشکیل بدهیم. آیا توانستیم از کسانیکه برای پیشرفت مناطق ما حرف بزنند و بنویسند حمایت کنیم ؟ آیا ازفعالین مدنی و فرهنگی و نویسندگان بختیاری حمایت کرده ایم و حمایت میکنیم؟ در کشور دهها حزب و انجمن وجود داردبرای پیشرفت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حقوقی ، امامتاسفانه درسرزمین بختیاری نشین و لرنشین صفر و هیچ هیچ کاری برای توسعه اقتصادی و فرهنگی و حقوقینکردندو نکردیم. از رودخانه های پر ازماهی ما غیربومی ها توانستندمیلیونها تومان ماهی بفروشندو کسب درآمدبکنند ولی خودمان توان اینکار را نداشتیم واجازه دادیم غیربومی ها که دلسوز مناطق نبودندباموادغیرمجاز و برق نسل ماهی در رودخانه ها و باتفنگ نسل حیوانات و و با بیل وکلنگ نسل بوته ها و گیاهان و با اره نسل درختان را منقرض کنند. بدستان خودمان و بعلت بی توجه ای و ندانم کاری و نداشتن سواد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ریشه خودمان را نابود کردیم ، غیربومی ها از مناطق لرنشین و بختیاری نشین بهتر به نوا وبه آب و نان و مقام سیاسی و اقتصاد رسیدنداما خودمان چون نسبت به یکدیگر حسادت کردیم نگذاشتیم یکدیگر و همسایه و همزبانمان و هم لباسمان رشدکنند. حمایتی و پشت بانی از فعالین مدنی و سیاسی و فرهنگی خودمان هم نکردیم. بعصی هم هرکجا سخنی گفتند اولین به بدگویی گفتند دیگه نگفتیم پیش دشمن بدگوئی هم تبارانمان را نکنیم ، عده ای همزبان و هم لباس خودمان را کوبیدند تا خودشیرینی کنند. البته این جمله کلی و شامل همه همزبانان و هم تباران نبوده بلکه شامل کوته فکران بوده است. چون آدم با اصالت و با ریشه و آدم پدرو مادردار هیچگاه حسادت و بدگوئی و آدم فروشی نمیکند. حرف این است عزیزان مناطق خود را به غریبه ها بهتر می فروختند ومی فروشند تا به خودی ها و هم ولایتی ها ، الان در فریدونشهراصفهان پول اینکه سربرف سرسره بازی بکنند از مردم میگیرند پول رفتن و دیدن آبشار پونه زار را از گردشگران میگیرند ولی مناطق لرنشین و بختیاری نشین ماهی طبیعی مناطق آنها توسط غیربومی ها به حراج میرود. جنگلهایشان و گیاهان داروئیشان توسط غیربومی ها به تاراج میرود بعضی بومی ها هم برای نابودی مناطق خود به غیربومی ها کمک کردند. میوه های درختانشان مثل زرشک و غیره رابحراج گذاشتند. آنوقت همان گیاه داروئی و همان خشک بارمنطقه خودشان را از مغازه های غیر بومی ها خریداری میکنند. مثلا یک بوته کلفس کوهی و موسیر کوهی را رشد نکرده ریشه کن کردند سودش را غریبه برد ضرر و خسارتش را بومی ها کشیدند. بارها اینجانب ستارهلیلی موگوئی دستگرد فریادکشیدم درمجالس و محافلبه آبادی مناطق خود بیندیشیدو کوهها و مناطق را لخت و عریان نکنید اما یک عده کوته فکر وسودجو تمسخرمیکردند. عده ای فریب خورده و شکم پرست برای دوریال پول با افرادغیربومی همکاری کردندبا بوته کنی و نابودی جنگلها و ریشه مناطق سرسبز بختیاری را نابودکردندو سوختند. ای سرزمین بختیاری ای مردم عزیز بختیاری شما را بخدا نگذارید مناطق زیبای شما توسط دشمنان و غیربومی ها نابودشوند. بخدا درشهرها اگر بخواهی یک ساعت بری داخل باغ یک شهری بنشینید پول کلانی ازتون میگیرند. شما که خداوند باغ طبیعی هزارمیوه و هزارچشمه برایتان آفریده است. درشهرها پول آب منطقه خودتون را ازتون میگیرند. پول نان را ازتون میگیرند عزیزان سخاوت درست مال بختیاری است. اما جاده سخاوت دوطرفه است. آقائی که برای غیربومی گوسفند وبوقلمو ذبح میکنی و کباب میکنی، وقتی توهم به شهر می آئی همان آقای شهری باید اینکار را انجام بدهد ومهمان پذیری کند. بخدا من فردی را به منطقه خودم بردم سه روز کباب و پذیرائی کردم وقتی به شهربرگشتیم ایشان بنگاه داشت از ۵هزارتومان قرارداداجاره که کم بود گذشت نکرد. بعدفهمیدم و این شعرا سرودم ( ( گل مکن کاه گل مکن دیوار بی بنیادرا # خدمت از سگ را بکن نه آدم بی ذات را ) ) آقای بختیاری شمائیکه برای اون کارمندیا اون مسول یا آن مدیر ( گوسفند و بوقلمو ) می کشی ، عزیز م وقتی هم شما آمدی داخل شهر همان کارمند و همان مدیر یا همان مسول باید پاسخ احترامت و پاسخ پذیرائیت و پاسخ سخاوتت را به هرنحوی بدهد. عزیزم نانت را به آدم بی بنیاد و بی ریشه و بی ذات ندهید. نگذارید ازصداقتان سوءاستفاده شود. نانت را بخورند و تیشه به ریشه ی منطقه ات بزنند . عزیزان جاده محبت دوطرفه است. بلی بختیاریها یا لرها صداقت و سخاوت و شجاعت و شهامت دارند اما اجازه ندهید ازاین صفاتان سوءاستفاده کنند مثلا درزمان حکومتها گفتند بختیاریهاشجاع هستند تا وقتی که بختیاریها سرزمین ها بزرگ و قندهارهارا فتح کردند آنوقت پول و مقامش مال آنهاشد و جنگ و خونریزی وفتحش مال ما لرها وبختیاریها شد. عزیزان تاکی می خواهیم عده ای از صداقت و شجاعت و شهامت و سخاوت ما سوءاستفاده کنند؟ ( درخانه اگر کس است# یک حرف هم بس است ) . ایجنانب ستارهلیلی موگوئی دستگرد ارادتمند شما لطفا" و خواهشمندم به #اشتراک بگذارید.

عزیزان خود کلمه موگوئی دارد داد میزند میگوید مفهوم من مو گویی است. موگوئی سرزمینی را میگویند که مدام زیباست. دراین منطقه چون درختان مو زیاد بوده و سرسبزی و نشاط به منطقه میدادند و درحال حاضر در بسیاری
...
[مشاهده متن کامل]
ازاین مناطق درختان مو ( انگور ) در بیشه ها و کناررودخانه بصورت خودرو وجود دارد. ساکنین این منطقه را موگوئی خواندند مردمی که در درسرزمین یا منطقه سبز زندگی میکنند. دومین مفهوم موگوئی ، مردمی که زیبا و سرسبز سخن میگفتند و مانند ( مو ) ( انگور ) گوئی هستند خوش طعم و سرسبزی و زیبائی را موگوئی خوانده اند. نمیدانم چرا بعضی افراد چه به حاشیه ها میروند. مفهوم کلمه واضح و گویاست. قبلا" این منطقه مملو از انگور طبیعی بوده و درزبان لری به درخت انگور میگفتند ( مو ) که همان انگور کوهی و خودرو است الان در تنگ آب پازنان و سورگه و تیم بیان و تنگ خوشمیوه و نزدیکهای پیررجب و اطراف روخانه پراز درخت ( مو ) انگورکوهی است. به همین خاطر این منطقه را ممنطقه مو گوئی نامگذاری کردند. لطفا، ریشه یابی کنید چون ریشه موگوئی به موغوئی چه ربطی دارد هرکس ضرب ، ضربا خوانده باشد. میداند ریشه کلملات از کجا برگرفته شده است. مثل کلمه ( هلیلی ) که از هلیله و هلال گرفته شده است. و یا نسبت به آن اضافه شده شده هلیلی ، و وقتی بزرگی دراین منطقه سخن به نیکی میزد و به اصلاح و عدالت سخن میگفت بهش میگفتند موگوئی ، یعنی مانند سرسبزی و زیبائی درخت انگور سخن گفتی ، به زیبادرخت انگور کشیده و زیبا سخن گفته ای ، انگور یا درخت مو تنهادرختی است که با رشد خود دیگردرختان را دربر میگیرد و سایه زیبایی خود و چترخودش را بر روی دیوار و درختان پهن میکند. لطفا" ادبیات فارسی را پاس بداریم. تا ریشه کلمات را دریابیم. هرکس زبان عرب را خوانده باشد. هیچگاه به زید ، احسان نمیگوید. به امید دیدار روزجمعه ۷تیرماه ۱۳۹۸ همه شمابخیر وشادی باشد. لطفا" اشتراک یادتون نرود. حاج ستارهلیلی موگوئی کارشناس ادیان و مذاهب وجامعه شناس /دستگرد

لقب جد طایفه چهاربری ایل دور کی
خواجه بوده او بانی منطقه خواجه آباد اندیکا بود.
در اندیکا ایل دور کی و ایل بختیاروند زندگی می کنند
اندیکا محل سکونت شاخه ی هفت لنگ بختیاری است
طوایف ساکن اندیکا
...
[مشاهده متن کامل]

چهاربری دورکی
گندلی
زراسوند
موری
بامدی دورکی
منجزی بختیاروند
سهراب
گندایی
للری
کیارسی
احمد بلد
حسنکی بختیاروند
صالح ابراهیم
تیره تاجدی وند شهنی راکی بابادی
فقط تیره کتکی چهارلنگ به اندیکا کوچ کرده

منطقه ی موگویی با داشتن آب وهوای معتدل کوهستانی که آب ریز آن به سمت رودخانه ی دز وباپوشش گیاهان از جمله کرفس کوهی وبلوط ودر قسمتی از شهرستان فریدونشهر وشهرستان کوهرنگ قرار دارد وبرخی هم درنقاط دیگر از
...
[مشاهده متن کامل]
جمله شهر دشتک ساکن ومقیم شدندوقبرهای زرتشتی وارامنه فراوانی با مفرقات قدیم در این منطقه یافت میشود . در قدیم فراوانی محصول ولی با کوچ مردم به سمت شهر نشینی ونبود نیروی جوان چهره ی فقر ومحرومیت به شدت نمایان شده البته ظرفیت های زیادی از جمله آب زیاد ومعدن سنگ بخصوص زغال سنگ و. . . . یافت می شود

فامیل من پورحمزه هست از فامیل رییسی های دشتک واز طایفیه بزرگ خواجه دورعلی موگویی ایا کسی مطلبی یا دانستهایی از این طایفه دارد
باسلام خدمت همتباران موگویی . درجواب سوال برادر زمان پور، ازانجایی که خواجه های موگویی قبلا در قلعه خواجه اندیکا سکونت داشتند وبعد به دلایلی از ان منطقه مهاجرت نمودند، اما تعدادی ازانها که باسایرطوایف
...
[مشاهده متن کامل]
ان منطقه وصلت داشته اند درهمان جا ساکن شدند وتعداد از انها ظاهرا در روستایی در حوالی اندیکا می باشند وبا فامیلی قلی نیا هستند . ضمنا طایفه خواجه ساکن لالی وخواجه اباد هم اصالتا موگویی تبارهستند، ما خودمان الان فامیل داریم در چهارمحال با نام خانوادگی خواجه وند . البته در طایفه بابااحمدی هم الان تعدادی از خانواده های خواجه موگویی حضوردارند. درسردشت خوزستان هم خواجه هایی هستند با نام های خانوادگی خواجوی وجمال وند در روستای لب سفید

خواجه آباد لالی محل سکونت تیره خواجه
طایفه اسیوند ایل دورکی
خواجه لقب یا اسم شخص است و کسی از شجرنامه این تیره ها خبر ندارد
خواجه موگویی
تیره خواجه طایفه شهنی
تیره خواجه وند طایفه مال احمدی منجزی
خواجه طایفه گندلی
خواجه آباد اندیکا محل سکونت ایل
...
[مشاهده متن کامل]

دور کی
خواجه آباد مسجدسلیمان طایفه شهنی
خواجه آباد لالی
***
مانند
سرلک موگویی ایل چهارلنگ
سرلک آسترکی ایل دورکی
شاخه ی سالک ( سلک ) ایل بختیاروند

من در مورد خواجه وند ک گویا الان جز طایفه گندلی محسوب میشه . سوال دارم ک ایا خواجه وند از طایفه خواجه موگویی هستش یا ن ؟. ممنون میشم ک اگر اطلاعاتی دارید . بگید .
دروود ما طایفه سلیمانی جمعیت زیادی در ایل چهارلنگ محمود صالح هستیم و از انجا ک محمودصالح ملکی در میانکوه بختیاری نداشته عده ای از بزرگان ما مدعی هستن ک ما اصالتن
موگوهی هستم و از پشت کوه موگویی ب میانکوه امدیم و در جوار ایل ممصالح سکنی گزییده ام. . . طایفه ما ک الان ب اسم شیخ سلیمان احمد معروف است و همانطور ک از اسمش پیداست فامیلمون رو از روی امامزاده ای ک در محل سکونتمون بوده گرفتیم و در شجره این امامزاده ک ب سن بلوغ هم نرسید ب شهادت رسیده هیچ چیزی دال بر اینک ما از ورثه ایشون هستیم وجود ندارد. اما از انجا ک طرح شیعه سازی دولت صفوی بخوبی کار خودش را انجام داده اکنون از اصالت واقعی خود دور افتاده ایم. . . هرچندسال ایل محمودصالح الان طایفه ما رو جز خودبحساب میارد اما چیزی ب یقین نزدیک است اینست ک ما اصالتن موگویی و ب سرلک ها میرسیم
...
[مشاهده متن کامل]

واژه کهن موگویی که در تاریخ نشات گرفته شده از واژه مغان یا مغ یا موگ زرتشتی میباشد و بسا واژه مجوس از همان ماگوس یا ماگویی برگرفته شده چرا که موگویی ها روحانیون و دانایان زرتشتی ایران بودن و خواجه باجول
...
[مشاهده متن کامل]
که اکثر خوانین و حاکمان ایل موگویی با فامیل باجول شناخته و معرفی شدند. و در معنی واژه باجول بقول فردوسی بزرگ باژول بوده و ژول به معنای زمزمه ای که در کنار آتش میخواندند و افرادی که این زمزمه یا دعای ربانی را اجرا میکردند بنام باژول و بعدها در زبان عربی به باجول تغییر پیدا کرده . . و مانند اسقف های اعظم ایل باژول ها هنگام فتوحات پادشاهان این عشای ربانی را انجام میدادند و بقول استاد مهراب امیری ایل موگویی و باجول ها دومین جامعه بعد از پادشاهان ایرانی بودند از نظر ثروت و زمین و املاک که محله موگهی یا موگویی در شوشتر از آن اعصار هنوز باقی مانده و این نیز اصالت و کهن بودن تاریخ ایل لر بختیاری را نیز رقم میزند . . روایات دیگر باز میگویند که باجول نام منطقه تاریخی ۷ هزار ساله ایست درکنار کول فرح و منطقه باجول که نام باجول از آنجا نشات گرفته . . منطقه باجول در نزدیکی ایذه و دهدز حداقل از ۵ تا ۷ هزار سال تاریخ و تمدن دارد و باز مورخین در معنی باجول روایات متعدد دارند اما روبات اصلی و نزدیک به یقین همان روایت فردوسی بزرگ است حاکمان و بزرگان ایل موگویی اکثرا با نام خانوادگی خواجه باجول میباشند . . و نام موگویی و باجول بسیار نزدیک به هم و برگرفته از واژه های زرتشتی و اصیل ایرانیست همانطور که هردوت در کتابش نگاریده است موگویی ها جزو اولین ایلات کهن در ایران میباشند و البته چند ایل دیگر همچون آستروکاتیان ( آسترکی ) گت ها یا گتوندی ها و ایلاات دیگری نیز اشاره میکند همایون باجول موگویی

خواجه شمس الدین مگو ( شمس الدین پسر محمد خون::ممخو. ممگو )
موگویی در کتاب هردوت به عنوان یکی از شش طایفه ماد یا در قلمرو ماد ذکر شده است ، این طایفه در طی تاریخ چند هزار ساله خود در کتب به نامهای ماگویی ، مغویی و موگویی ذکر شده است در هزاره قبل از میلاد قسمتی
...
[مشاهده متن کامل]
از این طایفه به هندوستان مهاجرت کرده و ساخت یکی از تقویمهای باستانی در هندوستان به نام انان است این طایفه باستانی در کشورهای هندوستان ، افغانستان ، پاکستان و ایران حضور داشته و در این به نیر میرسد سر منشا تعدادی از ایلات این کشور باشد به گونه ای که علاوه بر بختیاری در ایلات ترک زبان نیز موگویی وجود دارد ، در قرن سوم هجری قمری ابوطاهر پدر خواجه احمد عبدالصمد شیرازی میمندی ( وزیر سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی ، تاریخ بیهقی و عتبی ) پدر بو نصر جد باجول ( فارسنامه ابن بلخی ) از خانواده ای است که تا تاریخ معاصر به نام خواجه باجول در بختیاری شناخته میشوند با توجه به نام باجول و تحقیقات دکتر نوریان استاد دانشگاه تهران در گاتهای اوستا نیز نام مغان به گونه ای ذکر شده است که ثابت میشود حضور انان در ایران به قبل از زردتشت بر میگردد و حضور دژ باجول در ایذه با قدمتی در حدود هشت هزار سال و تپه خواجه محمدی و همچنین تپه خواجه مهدی در سیستان گواه بر تاریخ و قدمت این طایفه کهن ایرانی است اثار به جای مانده از دورانهای گذشته همچون قلعه خواجه در خوزستان و تاریخ کهن دژ ملکان اشکانیان که بعد از اسلام با تاریخ بزرگان این طایفه هم سو گشته گواه بر حضور این طایفه کهن در ایران است

عدهای بر این باورند که موگویی یعنی میگویم ومی گفت می گویم میگویم اخر هم نگفت علی دوستی
موگوئی: در اصل موغویی بوده که در گذر زمان به موگوئی تبدیل شده است. موغو: محلی منسوب به مغان؛
مغان: جمع مغ؛
مغ: بزرگان و روحانیون زرتشت؛ ( کتاب استاد محمد مهریار؛ نام آبادیهای کهن اصفهان )
موگویی در اصل به معنی موگ ( مغ ) و مغان آمده است ، و به عنوان بزرگان زرتشتی و ترویج آیین خدا پرستی و پیروی از زرتشت به این نام مشهور گشته اند و حال آنکه سیطره این خاندان در ایران قدیم به صورت طول جغرافیایی
...
[مشاهده متن کامل]
از شهرستان های ایذه ، شوشتر، دزفول ، در استان خوزستان تا شهرستان فریدونشهر در استان اصفهان را شامل شده است هر جا اثری از این خاندان بوده گور دخمه های زرتشتی نمایان است، امروزه به عنوان یک باب از شاخه چهارلنگ بختیاری معروف و مشهور گشته اند بزرگان این طایفه عنوان درباری خواجه را از پادشاهان هخامنش و ساسانیان دریافت کرده اند که نشانی دال بر بزرگ منشی آنها بوده است و در این راستا به حکومت خوانین خواجه نائل آمده اند - دژ باجول ایذه، روستای باجول شهر دهدز، دژ مَلکان مسجد سلیمان، قلعه خواجه اندیکا، محله موگویی ( موگهی ) شهرستان شوشتر که از محلات قدیمی این شهرستانِ بنیادین و اولیه می باشد ، ( قلعه های روستای آبید در کنار شهرستان گتوند، طبق گفتار ایلخانی بختیاری، ) متعلق و نشان دار و نامی شده با نام این طایفه بزرگ است، بنیاد شهرستان گتوند را به خاندان خواجه باجول موگویی نسبت می دهند که کتب تاریخی و مشاهیر بزرگ نیز به آن اشاره کرده اند

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٣)

بپرس