مترادف مطالبه: ادعا، بازجست، بازخواست، تقاضا، طلب، جستن، خواستن، طلب کردن، بازجستن برابر پارسی: دادخواست، درخواست، هم خواهی معنی انگلیسی:
claiming, demanding, claim
لغت نامه دهخدا
مطالبه. [ م ُ ل َ ب َ / ل ِ ب ِ ] ( از ع ، اِمص ) مطالبة. خواستن چیزی یا حق خود را از کسی. طلب نمودن چیزی از کسی. خواستن چیزی از کسی : آدم ز حرص گندم نان ناشده چه دید با آدمی مطالبه نان همان کند.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 860 ).
- مطالبه کردن ؛ طلب کردن و خواستن چیزی یا حقی را از کسی : بقالی را درمی چند بر صوفیان گردآمده بود در واسط و هر روز مطالبه کردی. ( گلستان ).
فرهنگ فارسی
چیزی ازکسی طلب کردن، خواستن، حق خودراخواستن ۱ - ( مصدر ) طلب کردن چیزی یا حق خود را از کسی . ۲ - ( اسم ) طلب چیزی از کسی شخصی که از قبل خوان سالار بمطالب. اغنام میرفت بر ایشان تعدی و زور میکرد . جمع : مطالبات . خواستن حق خود را از کسی و باز جست کردن طلب نمودن و باز جستن .
فرهنگ معین
(مُ لَ بَ یا بِ ) [ ع . مطالبة ] (اِمص . ) خواستن ، طلب کردن . ج . مطالبات .
فرهنگ عمید
۱. چیزی از کسی طلب کردن، خواستن. ۲. حق خود را خواستن.
طلب حق وحقوق که در عناوین مختلف شخصی و گروهی کاربرد دارد
دریافت طلب
"مطالبه"، تنها شکل اعتراض است که جمهوری اسلامی به آن علاقه دارد و آن را به رسمیت می شناسد. این واژه مورد علاقه ی: بسیجی ها، ارزشی ها، ساندیسی ها، حزب اللهی ها، و جوانان تراز گام دوم انقلاب است. مطالبه، نسخه ی بی خطرِ "اعتراض" است. یک بسیجی، مطالبه گر است، نه معترض. چرا که مطالبه گر، معتقد است که تمام این افتضاحات تاریخی، کار چند مسئول و کارگزار است، و از این رو خطری را متوجه "ساختار" نمی کند. ... [مشاهده متن کامل]
"مطالبه" معمولا برخلاف "اعتراض"، نوعی کاسه ی داغ تر از آش است؛ در جهت تقویت و تحکیم بنیان های قدرت است، نه در جهت نقد و زیر سؤال بردن آن: مثلاً از مطالبات بسیجی ها این است که: چرا بی حجابی در فلان شهر بیشتر شده، چرا سلبریتی ها اینطوری لباس می پوشند، یا چرا "لیبرال های غرب زده" ( ؟ ) وارد دولت شده اند. در واقع مطالبه، نوعی "ضد اعتراض" است. و جدیداً به آن "نقد درون گفتمانی" هم میگویند. جالب است بدانید در جمهوری اسلامی چیزی وجود دارد تحت عنوان "معاونت مطالبه گریِ ستاد امر بمعروف و نهی از منکر"! هر کدام از این ستادها و معاونتهایشان، یک آخوند در رأسش نشسته، هرروز جلسات هم افزایی با مدیران منطقه ای برگزار میکند، بودجه های کلانی را می بلعد و به ریش مردم سیاه بخت ایران می خندد.
تلب خواهی = مطالبه تلب= طلب
بِستانخواهی با بدیده گرفتنِ ریشه ی واژه ی �مطالبه� ( طلب ) ، کاربرد آمیخته واژه ی بِستانخواهی را بجای آن پیشنهاد می کنم.
جهت درو
در پارسی " یوزش ": از بن یوزیدن به معنای طلب کردن است . یوزش ها = مطالبات