مرموز

/marmuz/

مترادف مرموز: اسرارآمیز، رازآلود، رازناک، رمزآلود، رمزی، ابهام آمیز، مبهم، معمایی، مشکوک، تودار، موذی، مار زیر کاه

برابر پارسی: رازدار، تودار، پوشیده

معنی انگلیسی:
mysterious, secret, secretive, uncanny, close, confidential, cryptic, dark horse

لغت نامه دهخدا

مرموز. [ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رمز. رجوع به رمز شود. بیان شده به رمز. ( ناظم الاطباء ). به رمز. دارای رمز : وی بر این سخن مرموز آن خواست که پدر با امیر ماضی ملک خراسان به مرو یافت که سامانیان را بزد و خراسان از دست ما اینجا بشد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 653 ).
رقمهایی که مرموز است اندر خرقه از بخیه
رقوم لوح محفوظ است اگر خوانی به ایقانش.
خاقانی.
نامبردار شرق و غرب توئی
که حدیثت چو غیب مرموز است.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

رمزدار، پوشیده، چیزی که بین دونفربه اشاره معین شده باشد
( اسم ) چیزی و مطلبی که در آن رمزی باشد پوشیده : و سخنها آورده است مرموز ومثلها بالفاظ فصیح و عجیب که مردم بر آن واقف نمی شوند.

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) رمزدار، پوشیده .

فرهنگ عمید

رمزدار، پوشیده، مبهم.

جدول کلمات

اسرار امیز

مترادف ها

mystic (صفت)
رمزی، مرموز، عرفانی، متصوف

weird (صفت)
غریب، مرموز، خارق العاده، عقبایی

cryptic (صفت)
پنهان، رمزی، سری، مرموز

enigmatic (صفت)
مبهم، مرموز، معمایی

secretive (صفت)
سری، مرموز، پنهان کار، ترشحی، تراوشی

mysterious (صفت)
مبهم، سری، اسرار امیز، مرموز

orphic (صفت)
دلکش، اسرار امیز، مرموز، دلنواز

occult (صفت)
رمزی، سری، نهانی، اسرار امیز، پوشیده، مرموز، غیبی

recondite (صفت)
پیچیده، نهان، پوشیده، مرموز

inscrutable (صفت)
مرموز، نفوذ ناپذیر

hinted (صفت)
مرموز

unco (صفت)
غیر عادی، بسیار، عجیب، مرموز، خارق العاده، ناشناس، جالب توجه

unaccountable (صفت)
مرموز، عاری از حس مسئولیت، غیر مسئول، غیر قابل توصیف، توضیح ناپذیر

فارسی به عربی

غامض , غربة , غیر قابل للتفسیر , قریب , مظلل

پیشنهاد کاربران

راز رمز
رازآلود، رازناک، رمزآلود، رمزناک، رمزی، رازدار، گنگی، پوشیده ناک پوشیده آلود، پیچیده ناک، پیچیده آلود، سربسته ناک، سربسته آلود ، تیره آلود، تیره ناک
تودار. هم همین معنیو میده تقریبا ولی چون تو جهت مثبت و چیزیست آشکار بهتره دز این معنی ازش بکارگیری نکنیم
قیر تبیعی
رازدار. تودار
بنظر من مرموزیعنی ی آدم رمزالودکه لونمی ده چیزرویارازی رو، رمزالود، رمزی، پرازرمزورازبعضی هامرموزنداماخطرناکندامابعضی مرموزندوخطرناک نیستندکلمه ی هولناکی نیست!معنیش میشه تودار، رمزی، پرازرازهای نگفته، شایدهم مشکوک وشکاک
پیچیده
راز نگه دار که باید باشه ولی معنیش یعنی موزمار واقعا خیلی وحشناکه
در اصل مرموز معنی پیچیده و رمز آلود هست ولی کلمه ای که از دهن مردم می شنویم چیزی دیگری هست یعنی همیشه مردم میگن موز مااااار که این چیزی که اکثر در ذهنشان هست مطابقت میکنه معنیشم میشه رمز مار ( مار خطرناک
...
[مشاهده متن کامل]
که هزاران نقش زیبا و جلب توجه داره ولی در سینه خود چیزی به نام زهر داره که با نزدیک شدن به طمع خود زهر خودرا پخش میکنه و در یک لحظه عیبش میزنه و کسی دیگر آن را نمیبیند

انسان سخت و نفوذناپذیر ، ادم سفت ذهن با راز هایی بسیار که میداند ولی هیچ وقت رو نمیکند ، از نظر من دو نوع مرموز داریم گروه اول ادم هایی که راز ها را جوری فاش میکند که هیچ وقت پای خودش گیر نباشد و گروه
...
[مشاهده متن کامل]
دوم ادم هایی هستند که با وجود ابهامات ، توهینها، حرف های زور ، حرف های زور مخصوصا از جانب کسی که از آن شخص رازی در سینه دارد ، ایستادگی میکنند و هیچ وقت رازی را فاش نمیکنند ، البته گروه اول همیشه دوروبرشان شلوغ هست ، اما گروه دوم یکی مثل خودم همیشه تنها هستند چون اغلب افراد فکر میکنند من به طور عجیبی خطرناک هستم

رمز آلود
مشکوک
راز دار
تو دار
پوشیده
فردی که در ظاهر ساده است ولی در باطن مار
منزوی و آگاه
خود خواه
مشکوک
موذی

موزی
فضول
پر رمزو راز، مظنون برانگیز
تاقال، موزمار!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس