مدینه

/madine/

مترادف مدینه: بلد، شهر، ولایت

برابر پارسی: شهر

معنی انگلیسی:
city, medina, [geog.] medina

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

( مدینة ) مدینة. [ م َ ن َ ] ( ع اِ ) شهر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). شهرستان. ( دستور اللغة ) ( منتهی الارب ). شهر بزرگ. ( دستور الاخوان ). شارستان. ( مهذب الاسماء ). ج ، مداین ، مدائن ، مُدُن :
نگه کن تا کجا بودی و اینجا
که آوردت در این بی در مدینه.
ناصرخسرو.
در بود مر مدینه علم رسول را
زیرا جز او نبود سزای امانتش.
ناصرخسرو.
آمدن صاحب اجل به سرایش
بر همه اصحاب کوی و قصر و مدینه.
سوزنی.
در مدینه قدس مریم یافتم
در حظیره انس حوا دیده ام.
خاقانی.
سعدی به عشقبازی خوبان علم نشد
تنها در این مدینه که در هر مدینه ای.
سعدی.
|| پرستار. ( مهذب الاسماء ). داه. ( منتهی الارب ). تأنیث مَدین. رجوع به مدین شود. || قلعه. رجوع به معنی اول شود. || شهر مبنی بر معظم زمین. ( منتهی الارب ). رجوع به معنی اول شود.

مدینة. [ م َ ن َ ] ( اِخ ) شهری است [ به عربستان ] خوش ومردم بسیار و روضه مقدس پیغمبر ( ص ) با بسیار صحابه آنجاست و از نواحی وی سنگ فسان خیزد که به همه جهان ببرند. ( حدود العالم ). از شهرهای مهم عربستان سعودی است. این شهر پس از مهاجرت پیغامبر اسلام از مکه بدانجا، موقعیت خاصی پیدا کرد و نامش از یثرب به مدینة النبی تبدیل یافت مرقد حضرت رسول در این شهر است و مطاف و زیارتگاه مسلمانان جهان است. شهر مدینه 50 هزار تن جمعیت دارد. فاصله آن تا بحر احمر 175 کیلومترو با جده 425 کیلومتر است. مدینه در واحه ای قرار گرفته که آب آن نسبةً فراوان است. بدین جهت میوه و غلات فراوان در آنجا کاشته میشود. در عصر پیغمبر و ابوبکر و عمر و عثمان و آغاز خلافت امیرالمؤمنین علی ( ع ) پیش از آنکه آن حضرت کوفه را مقر حکومت سازد، مرکز خلافت اسلامی بود. در حکومت امویان حکام مدینه از جانب خلیفه تعیین می شدند و در عصر عباسی نیز تا سال 248 هَ. ق. که محمد بن عبداﷲ طاهر از جانب المستعین به حکومت آن شهر تعیین شده بود جزء متصرفات عباسیان بشمار می آمد از سال 250 تا سال 923 که حکومت عثمانی آن شهر را تصرف کرد علویان از خانواده بنوالاَحیضِر و بنومهنا حکومت آنجا را بدست گرفتند. در سال 1219 وهابیان آن را تصرف کردند لکن محمد علی والی مصر به سال 1227 آن شهر را از ایشان پس گرفت. در سال 1335 هَ. ق. نیروهای شریف مکه بر آنجا دست یافتند و در سال 1343 هَ. ق. ( 1924 م. ) ابن سعود آن را تصرف کرد و جزو دولت عربستان سعودی گردید. نام های دیگر مدینه عبارت است از: مدینةالسماء. مدینه مشرفه. مدینةالرسول. مدینةالنبی. مدینه منوره. مدینه طیبه. مدینه مکرمه. حرم الرسول. دارالهجرة. قریةالانصار. اثرب. یثرب. یندد. تید. نیدد. نیدر. موفیه. بحیرة. طیبة. مسکینه. طابة. محبة. محبوبه. مجببة. حبیبه. مرحومه : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یکی از شهرهای عمده کشور عربستان سعودی و دومین شهر اسلامی از جهت عظمت و تقدس واقع در شمال شرقی مکه درناحیه حجازمیباشد نام اصلی این شهر ( یثرب ) بوده ولی پس از هجرت رسول اکرم ( ص ) از مکه باین شهر بنام مدینه النبی و یا مدینه طیبه و یا بالاختصار مدینه خوانده شده است . این شهر بیش از ۱۹۸٠٠٠ نفر جمعیت دارد و مدفن حضرت رسول اکرم و عده ای از اهل بیت رسول و سه تن از خلفای اول اسلام ( ابوبکر عمر عثمان ) در این شهر است و پس از رحلت رسول اکرم تا سال ۳۵ هجری مرکز خلافت بوده است مدینه منوره.۲ - بطور عام بمعنی مطلق شهر است .
شهر، مدن و مدائن جمع
( اسم ) شهر بلد : چون مهد خواهر بمدین. تبریز رسید شهر را آیین و کله بستند و نثارهای فراوان ریختند . جمع: مداین ( مدائن ) . یا مدین. فاضله. مدینهای که ساکنان آن کوشش کنندکه سعادت حقیقی را بدست آورند .ادار. چنین مدینهای بدست حکیمان و فاضلان باشد .

فرهنگ معین

(مَ نِ ) [ ع . مدینة ] (اِ. ) شهر. ج . مدن ، مداین . ، ~ی فاضله آرمان شهر.

فرهنگ عمید

شهر.
* مدینهٴ فاضله: شهری خیالی که مردم آن جهت به دست آوردن سعادت حقیقی کوشش کنند و ادارۀ چنین مدینه ای در دست فاضلان و حکیمان باشد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مدینه یکی از شهرهای اصلی کشور عربستان هست.
مدینه (مدینة النبی) یکی از شهرهای اصلی کشور عربستان سعودی، در شمال شرقی مکه در ناحیه حجاز است و تا مکه ۴۵۰ کیلومتر فاصله دارد.
اسامی دیگر مدینه
نام اصلی این شهر «یثرب» بود ولی پس از هجرت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم از مکه به این شهر، «مدینة النبی» یا «مدینه طیبه» یا صرفا «مدینه» خوانده شد.غیر از این چند نام، برخی مورخین برای این شهر، نزدیک به صد نام ذکر کرده اند.
مهمترین نکته در جغرافیای داخلی مدینه
مهمترین نکته در جغرافیای داخلی مدینه این است که شهر در میان دو رشته حره(منطقه سنگلاخی که سنگ هایی شبیه به سنگ های آتشفشان و داغ شده دارد.)واقع شده که یکی در شرق با نام حرّه واقم و دیگری در غرب با نام حرّه وبره است.در جنوب یثرب، حرّه جنوبی قرار دارد که به آن حره شَوْران نیز می گویند. این حره نیز بخش جنوب را از حره شرقی تا غربی پوشانده و آنها را به یکدیگر متصل کرده است.
معنای حره
...

[ویکی شیعه] مدینه یا مَدینَةُ النَّبی، به معنای شهر پیامبر، دومین شهر مهم مذهبی مسلمانان که در عربستان واقع است. هجرت پیامبر اکرم(ص) به این شهر، مبدأ تاریخ مسلمانان گشت. مسجد و مرقد پیامبر اکرم(ص)، قبرستان بقیع، مدفن چهار امام شیعه و بسیاری از بزرگان اسلام و نیز مکان های مقدس دیگری در آن جای گرفته است. با هجرت پیامبر اسلام(ص) به این شهر، نام آن از یثرب به مدینة النبی تغییر کرد و تا سال ۳۶ق پایتخت نخستین حکومت اسلامی بود. جنگ های مسلمانان با مشرکان، نبرد پیامبر با یهودیان مدینه، شورش علیه خلیفه سوم مسلمانان و کشته شدن او، واقعه حره، قیام نفس زکیه و قیام شهید فخ از حوادث بسیار مهم در تاریخ این شهر به شمار می روند. اکثر امامان شیعه در مدینه ساکن بوده اند.
سفر به مدینه و زیارت مکان های مقدس آن و نمازگزاردن در مسجد النبی جزء جدانشدنی سفر مسلمانانی است که عازم حج یا عمره هستند.
مدینه (نام پیش از هجرت : یثرب) از شهرهای اصلی کشور عربستان است و در ۴۵۰ کیلومتری شمال شرقی مکه در ناحیه حجاز قرار دارد.

[ویکی اهل البیت] کلید واژه: مدینه، مدینة النبی، هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، تاریخ مدینه، مکان های مدینه، حکومت اسلامی
مدینه، هجرتگاه پیامبر صلی الله علیه و آله مرکز تأسیس حکومت اسلامی و نام آورترین شهرهای اسلامی پس از مکه معظمه است. که قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اسلام و عده ای از اهل بیت علیهم السلام و یاران او در آن قرار دارد. در قبرستان بقیع نیز چهار تن از امامان (امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام باقر، امام صادق علیهم السلام) و بنابر روایتی، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام مدفون اند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مکه را حرم خدا و مدینه را حرم رسول الله شمرده اند.
مدینه به معنی شهر. و مدون به معنی اقامت است «مَدَنَ بِالْمَکانِ و مُدوناً: اَقامَ» ظاهرا شهر را از آن مدینه گویند که مردم در آن اقامت دارند اما تمدن که به معنی خروج از جهل و دخول به راه انسانیت و ترقی است ظاهرا از معانی مستحدثه است. بعضی مدینه را از «دان» دانسته و میم آن را زاید گرفته اند. در نهج البلاغه، خطبه: 180 آمده «اَیْنَ الَّذینَ... مَدَّنُوا الْمَداِئنَ» کجایند آن ها که شهرها بنا کردند.
مدینه یکی از شهرهای اصلی کشور عربستان سعودی می باشد که در شمال شرقی مکه در ناحیه حجاز است و تا مکه 450 کیلومتر فاصله دارد. مدینه منوره در 39 سی و نه درجه و 50 پنجاه دقیقه طول شرقی و 24 بیست و چهار درجه و 32 سی و دو دقیقه عرض شمالی است . ارتفاع این شهر از سطح دریا بین 597 تا 639 متر است. این شهر در شوره زار و سنگستان واقع است و بقدر نصف مکه آبادانی دارد.
مهمترین نکته در جغرافیای داخلی مدینه این است که شهر در میان دو رشته حره منطقه سنگلاخی که سنگ هایی شبیه به سنگ های آتشفشان و داغ شده دارد واقع شده که یکی در شرق با نام «حرّه واقم» و دیگری در غرب با نام «حرّه وبره» است.
در جنوب یثرب، حرّه جنوبی قرار دارد که به آن «حره شَوْران» نیز می گویند. این حره نیز بخش جنوب را از حره شرقی تا غربی پوشانده و آنها را به یکدیگر متصل کرده است.
حره به طور معمول به سنگ های سیاهی اطلاق می شود که به صورتی خشن سطح زمین را پوشانده و پستی و بلندی تپه ای دارد و به صورت کوه نیست. در فاصله های دورتری از مدینه حره های دیگری نیز وجود دارد.

[ویکی الکتاب] معنی مَدِینَةِ: شهر- مدینه ( در آیه شریفه 8 سوره مبارکه منافقون : "یَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَی ﭐلْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ ﭐلْأَعَزُّ مِنْهَا ﭐلْأَذَلَّ ..." )
معنی یَثْرِبَ: نام قدیم شهر مدینه (کلمه یثرب نام قدیمی مدینه طیبه است ، قبل از ظهور اسلام این شهر را یثرب میخواندند ، بعد از آنکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به این شهر هجرت کردند نامش را مدینة الرسول نهادند ، و سپس کلمه رسول را از آن حذف کرده و به مدینه مشهور ...
معنی مَدَائِنِ: شهرها (جمع مدینة)
معنی إِمَامٍ: پیشوا-راه اصلی(در جمله"إِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِینٍ "یعنی منزلگاه قوم لوط و قوم ایکه ، هر دو بر سر بزرگ راهی قرار داشت . مقصود از این راه ، آن راهی است که مدینه را به شام وصل میکند)
معنی أَیْکَةِ: کلمه ایکه به معنای درخت به هم پیچیده است ، و جمع آن ایک است ، و به طوری که گفته شده قوم ایکه در سرزمینی پر درخت چون جنگل زندگی میکردهاند که درختهایش سر به هم داده بود . این مردم طایفه ای از قوم حضرت شعیب (علیهالسلام) بودند چون در جمله" انهما لبامام...
معنی یَسْتَفْتِحُونَ: طلب و آرزوی پیروزی می کنند (عبارت "کَانُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی ﭐلَّذِینَ کَفَرُواْ " یعنی : به خودشان مژده پیروزی بر کافران میدادند . قبل از بعثت ، کفار عرب متعرض یهود میشدند ، و ایشان را آزار میکردند ، و یهود در مقابل ، آرزوی رسیدن بعث...
تکرار در قرآن: ۴(بار)

دانشنامه آزاد فارسی

مسجدالنبی و مقبره پیامبر اسلام (ص)، (یا: یَثرِب) شهری در منطقۀ حجاز و از شهرهای مهم عربستان و دومین شهر مقدس جهان اسلام. نام پیشین آن یثرب بود. پس از هجرت پیامبر (ص) این شهر مدینة النبی یا به اختصار مدینه نام گرفت. امروزه در غرب کشور عربستان و با فاصلۀ ۲۵۰ کیلومتر در شمال مکه و با فاصلۀ ۱۶۰ کیلومتر در شرق دریای سرخ است. ارتفاع آن از سطح آب های آزاد ۶۲۰ متر، مساحت آن ۲۷هزار هکتار و جمعیت آن ۶۰۸هزار نفر (۱۹۹۹) است. از غرب به کوه حجاج، از شمال غرب به کوه سلع از جنوب به کوه عیر، و از شمال به کوه اُحُد منتهی می شود. چند وادی از واحۀ مدینه، از جنوب به شمال، می گذرد که در کنار سفره های آب زیرزمینی، باعث شده این شهر از دیرباز خاکی حاصل خیز و سرسبز داشته باشد. گمان می رود که ساکنان اولیۀ آن عمالیق بوده باشند اما تاریخ مدینه از هجرت یهودیان به آن جا و آغاز کشت و زرع در آن شهر شروع می شود. سه گروه اصلی یهودیان مدینه بنی قُریظه، بَنی نَضیر، بَنی قَیْنُقاع بودند. پس از ویرانی سدّ مَأرب و پراکندگی قبایل یمن در شبه جزیرۀ عربی، قبیلۀ اوس و خزرج به یثرب آمدند. نخست زیر سلطۀ یهودیان بودند و سپس که قدرت یافتند بر سر تصاحب اراضی مرغوب پیوسته باهم در نزاع بودند که مهم ترین این نزاع ها جنگ بُعاث بود (ح ۶۱۷م) که آن را از بزرگ ترین جنگ های عرب جاهلی دانسته اند و همین نزاع ها از عوامل دعوت پیامبر اسلام به این شهر بود. پس از هجرت پیامبر، مهاجران مسلمان نیز بر این جمعیت افزوده شدند و مدینه مرکز نخستین حکومت اسلامی به رهبری پیامبر شد و تا دوران خلافت علی بن ابی طالب بر همین موقعیت ماند. بعد از آن اهمیت سیاسی خود را از دست داد اما همواره از مرکزهای مهم فکری و فرهنگی جهان اسلام بود. از مهم ترین حوادث در این دوره مخالفت اهل مدینه با حکومت یزید بود که یزید با ارسال لشکری به فرماندهی مسلم بن عقبه آن شهر را غارت کرد و بسیاری را کشت (۶۳ق). قیام محمد نفس زکیه (۱۴۵ق) و قیام صاحب فَخ (۱۶۹ق) از دیگر حوادث مهم تاریخ مدینه است. مالک بن اَنَس مؤسس مذهب مالکی، امام صادق (ع)، ابن قعقع مخزومی، مفسر بزرگ، و ابن زَباله، نخستین تاریخ نویس مدینه، همگی در این شهر می زیسته اند. در ۳۶۴ق عضدالدولۀ دیلمی باروی مرکزی شهر را ساخت و نورالدین محمد زنگی در ۵۵۷ق حصاری بزرگ تر برای آن بنا کرد. به علت آن که اکثر زایران خانۀ خدا برای زیارت مزار پیامبر اسلام (ص) به این شهر هم می آیند، همواره مورد توجه مسلمانان و حاکمان بوده است. اقتصاد مدینه در آغاز بر پایۀ کشاورزی و تجارت بوده است که گردشگری را نیز در دوران جدید باید به آن اضافه کرد. مهم ترین محصول کشاورزی آن خرماست و بیش از بیست نوع خرما تولید و صادر می کند. ساکنان کنونی آن، اعراب سنی و بیشتر حنبلیِ وهّابی اند و اقلیت کوچک شیعه (معروف به نخلاوی) نیز در آن زندگی می کنند. در قرآن یک بار نام یثرب (احزاب، ۱۳) و چهار بار نام شهر مدینه (توبه، ۱۰۱؛ ۱۲۰؛ احزاب، ۶۰؛ منافقون، ۸) آمده است.

پیشنهاد کاربران

Yasrab با تلفظ یاس رب دو معنا داشته است ؛ یکی رب مئیوس ( مایوس به معنای ناامید ) و دیگری رب گُل یاس . نوشتن این نام به شکل یثرب برای من ایرانی بی معنا می باشد.
من دین یا من دینیان: قومی که به خود و خدای خود باور داشته اند و نه به دیگران و خدای دیگران یا بیگانگان.
...
[مشاهده متن کامل]

Arab : بصورت مفرد با تلفظ آرب به معنای رب آغازین؛ اولی ؛ آخری ؛ ازلی و ابدی . و به شکل جمع با تلفظ آراب به معنای رب های آغازین؛ اولین و آخرین ؛ ازلی و ابدی .
این احتمال شاید قریب به یقین و یا نزدیک به حقیقت باشد که قوم عرب ( یا حد اقل بزرگان این قوم از قبیل سران قبایل و حکیمان و عارفان و شاعران و ادیبان و هنرمندان ) قبل از میلاد پیامبر و ظهور و پیدایش دین اسلام، خودرا را بصورت مفرد رب و به شکل جمع رب های آغازین می پنداشته و بطور جدی به آن پنداشت واهی باور داشته اند. پیامبر اسلام بر علیه این باور اشتباه و این پنداشت واهی قیام می کند و با بیان آیات مربوط به پیمان یا عهد و بزم و روز الست ( جشن قبل از آغاز سفر نزولی صعودی ) بطور پنهانی و غیر مستقیم آنان را مورد خطاب قرار می دهد و می پرسد : مگر رب العالمین در طی آن بزم فرزندان آدم را از ذریه یا صلب او ( منجمله من و شما ) را بیرون نکشید و از آنها اقرار نگرفت که آیا من رب شما هستم یا نه ؟ و مگر آنان و منجمله من و شما یک دل و همصدا پاسخ ندادیم ؛ بله تو رب ما هستی . بنابراین به شما توصیه می کنم که از این باور پنداشتی دست بر دارید و این گمراهه روی را خاتمه دهید و به روی صراط مستقیم یا به راه راست برگردید و از این به بعد دیگر ادعا ننمایید که شما رب هستید و بدانید و آگاه باشید که فقط الله رب من و تو و همه ما و رب العالمین و خالق سماوات سبع و الارض است و نه من و شما.
نام خدا در زبان قوم عرب رب بوده است و کلمات عبری رابی و ربی به معنای معلم و آموزگار ریشه در رب اعراب دارند و نه بر عکس . نام خدا به زبان عبری به شکل یاهوَه و یا یَهوَه با اطلاق لقب آقا یا سرور بوده است و کلمات اله و اِلی در زبان اقوام آرامی منجمله مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجدادشان دو نام برای آفریدگار کائنات بوده است. کلمه الله بعدا از ترکیب و پیوند حرف تعریف و تعَیُن اَل در زبان عربی و اله آرامی ساخته شده است . در همین زمینه محوری و اصلی و مرکزی ترین آیه قرآن یعنی آیه توحید و شهادت به شکل . . . . لا اله الا الله. . . . به معنای؛ خدای دیگری غیر از خدا وجود ندارد ، نبوده است بلکه معنای این آیه در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه و در زبان خود پیامبر اسلام به شکل زیر بوده است : نه اله بلکه الله.
منظور پیامبر اسلام از بیان این آیه این بوده است که مسلمانان از آن به بعد بطور واحد برای نامگذاری رب العالمین و خالق سماوات سبع و الارض دیگر از کلمه آرامی اله استفاده نکنند بلکه از واژه عربی الله تا به تدریج عام و جهانی شود.
هو نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان ایلام ( Elam : با تلفظ اِل یا ایل آم یا عام ) مخترع یکی از خطوط سه گانه میخی و مقر فرمانروایی زمینی وی در پانتئون ها یا مجامع خدایان در شهر های باستانی شوش و اشان بوده است. قوم اکّد ( اک کد به زبان قوم سومر به معنای کوتاه قد ) وارث فرهنگ و تمدن قوم سومر و بخشی از فرهنگ قوم ایلام و بنیانگذار اولین امپراتوری روی کره زمین حدود چهار هزار و دویست پنجاه سال پیش ، واژه هو را اقتباس و پیشوند یا را به آن می افزاید و آنرا به یاهو تبدیل می کند که بعدا در زبان عبری به شکل های یاهوَه و یَهوَه در می آید. هوم گیاه جوانی بخش و بازدارنده حرکت زمان که پادشاه سومر بنام گیلگامیش پس از مرگ دوست اش ، در پی یافتن آن دل به دریا می زند، ریشه در هوَم قوم ایلام داشته است که دارای دو معنا بوده است ؛ یکی از زبان خود هو به معنای من هو هستم و دیگری از زبان پیرو هو به معنای هوِ من یا خدای من . گیاه هوم موبدان و موبدانان ( باریک دانان یا نکته سنجان ) پیرو آئین زرتشت هم ریشه در آن دارد. اَهو پارسی به معنای هو اولی و ازلی و ابدی ریشه خود را در هو خدای پدر قوم فارسی زبان ایلام ( عیلام ) داشته و لذا از آسمان به دامن و دست زرتشت نیافتاده است.
اهو را مَزِدا : در اصل و ریشه به معنای زیر بوده است : هو اولیه و آغازین و ازلی و ابدی را پاک نکن ؛ آنرا از یاد نبر بلکه همیشه اورا بخاطر داشته باش.
اوستا هم در اصل و ریشه یعنی قبل از میلاد زرتشت به شکل هوسِتا بوده و دارای دو معنا ؛ یکی خبری به معنای ستاینده هو و دیگر امری به معنای هو را ستایش کن.
قُل هوَّ اللهُ اَحَد : اولین آیه سوره معروف ۱۱۲ که بفرموده پیامبر اسلام هر مسلمان که در طول روز سه بار آنرا بخواند انگار کل محتوای قرآن یعنی کل معرفت وحیانی را از بهر یا حفظ کرده است، به معنای بگو او احد و واحد است، نبوده است بلکه این آیه از طرف پیامبر اسلام خطاب به نمایندگان اقوام مختلف بخصوص اقوام یهود و عرب و عجم در جهت رفع اختلافات و نزاع ها و دعوا های کودکانه آنان بر سر الفاظ و آرامش خاطر آنان و به معنای زیر بوده است :
بگوئید که الله و هو هم معنا یا یکی اند و در زبان بعضی اقوام به یک موجود واحد و احد اطلاق می شده و می شود.
ای انسان آئینی و دینی دست بر دار ، زمین بگذار، رها کن ، بگذر از این سد و مانع عظیم باز دارنده یعنی آئین یکتا پرستی/ زیرا که نبوده و نمی باشد چیز دیگری غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی/ گر نمی توانی ترک کنی این عادت یا اعتیاد کهنه و دیرنه را به تنهایی/ به آن تن در ده شبانه روز تا می توانی در چاردیواری کوخ گلی خویش که داری و از آن برخورداری / اما به مرام و طریق و سنت و رسم و روش قدیمی ضحاک مار بر دوش / نکن آنرا همه جانبه بر دیگران و همگان تحمیل بطور اجباری/ مپندار و نگیر و نیانگار آن طنین را به شوخی و بازی/ یعنی پژواک صدای نازنین شعار زن و زندگی و آزادی/ در گوشین سر و دل نگران حاجیان پس کوچه ها و خیابان و خورده بازاری / در پایان یک پند کودکانه به شیوخ خوب وان اینکه دست بردارند از این همه مردم آزاری/ تا که انشاء الله شاید باشد الله از دست و زبان دنیوی شان در آخرت و قیامت خشنود و راضی/ تاکه رب العالمین یا خالق سماوات سبع و الارض نکند حرام بلکه شیر مادر را در زبان و کام و طبع شان حلال / حافظا به ملازمان سلطان مطلق کی رساند این سفارش را خدایا / تاکه بابت روئیت جمال و جلال بی مثال ش نراند زدرگاه این کبوتران آزادی و طوطیان شکر خا را/ جان معنا عشق ست و زندگی و لذت و شادی و بازی و آزادی/ نیست دیگر هنگامه ستم بر زن و مرد و ادامه بردگی و طاعت و بندگی به ولی و والی / گیانا بهر دریافت و فهم و درک این معنا بی درنگ آماده شو خروشان/ شو خطر کن جان معنا را بجوی ز کام گربه کان و روبه هان و شی رکان/ سیاست حجاب و جدایی زن و مرد زهمدیگر از دوران کودکی تا پیروی و کهولت و فرسودگی و مرگ و مردن/ ندارند ریشه در حکمت و امر و کلام و کار و هنر خداوند / الا یعنی مگر یا بلکه در وسوسه های ابلیس و شیطان و یا اهریمن/ شیخ بزرگوار و پاکزاد و نیک نام سعدی بگفتا روزی / خر ایسا را گر به مکه یا مِکّا برند و چون باز آرند باز همان خر سا / من امروز گویم که خوشا به سعادت آن خر که ایسا بسوی معبد اورشلیم لحظاتی گذرا بر پشت آن سوار بود/ کز لحاظ هوش و زکاوت و بیداری بسی زین شیوخ بشری بر تر و هوشیار و بیدار تر بود/ زیرا به دروازه معبد که رسید ایستاد آنجا و نرفت درون آن پشت سر و به پیروی از ایسا / شاید می دانسته که گر چنیین کند آنگاه شود اغفال و خورد گول شیطان مانند ایسا/
در پایان یک سوال کودکانه خدمت موئمنین و آن اینکه آیا در احداث این همه معابد یا عبادت گاه های ریز و درشت که در طول تاریخ تاکنون روی کره زمین ساخته شده اند، انگشتان مبارک یک رهبر و پیشوا و مرجع تقلید آئینی و دینی و یک فرمانروا و حکمران خاکی و زخمی شده اند ؟

Madina با تلفظ ماد اینه به معنای ؛ این شهر اثر ماد است . Medina با تلفظ مِه دینه به معنای این دین من است. در این نام کلمه دین نقش مهمی را بازی میکند. این احتمال شاید قریب به یقین باشد که در عصر دولت ماد آن شهر بنیاد نهاده شده بوده باشد و یا اینکه پس از تصرف اکباتان پایتخت دولت ماد و سرنگونی آخرین پادشاه آنان توسط هخامنشیان خیل وسیعی از اقوام ماد از طرف غرب بسوی سرزمین های شام و حجاز و کنعان مهاجرت کرده و در آنجا سکنا گزیده و مهاجرین ماد در حجاز آن شهر را احداث نموده بوده باشند. در همین زمینه نام پیامبر اسلام با حروف لاتین به شکل زیر نوشته می شود که دارای دو تلفظ و دو معنای مختلف می باشد : Mohammad
...
[مشاهده متن کامل]

الف - Mo hamm ad با تلفظ مو همّ آد یعنی من هم آد هستم یا به قوم عاد تعلق دارم.
ب - Mo ham mad با تلفظ مو هم ماد یعنی من هم ماد هستم یا به قوم ماد تعلق دارم.
بهر حال این نام یعنی محمّد در اوایل پیدایش خود در زبان قوم عرب ( در اصل : آراب بصورت جمع و آرب به شکل مفرد : Arab ) و در سرزمین حجاز به معنای ستوده شده نبوده است بلکه نشانه تعلق داشتن به قوم عاد یا ماد. بهنگام ورود دین اسلام به ایران هم خیل وسیعی از پیروان آئین یا دین زرتشت از طرف شرق بسوی هندوستان مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شده که به پارسیان هند معروف اند .

مدینه شهری که عرب های قحطانی به آن یثرب گفته و همراه یهودیان عربستان در آن ساکن بودند بعد از هجرت رسول الله ( ص ) نام آن مدینه النبی و مخفف آن مدینه گردید محل نزول وحی بر پیامبر و محل دفن پیامبر حضرت فاطمه
...
[مشاهده متن کامل]
زهرا امام حسن امام سجاد امام باقر و امام صادق علیهم السلام می باشد و مشاهد مشرفه بسیار از صدر اسلام دارد

معنی شهر و . . .
معنی شهر و. . . .
سلام مدینه ی عربستان قدمت تاریخیه بالایی ندارد اگر هم دارد حرف من چیز دیگه ایه در احادیث امام زمان از مدینه برمیخیزد و مدینه در اصل کلمه ایرانی به معنی ماد اینه . . یعنی مکان مادها کشور مادها است
شهر
هم شهر و هم اسم دختر به حساب می آید
این واژه ایرانی است و:
نخست شهر همدان را اَمَدانه یا آمادی و برخی دیگر هانگماتانا یا هاکاماتانا میدانند که دومی را محل اجتماع معنا کرده اند بدان سبب که لپز ( لفظ ) آن به واژه انجمن ( هنگامن ) نزدیک است.
...
[مشاهده متن کامل]

ولی باید دانست که هر دو نام بالا یک معنا میدهند و آن �خاک مادان� یا �سرزمین مادها� است زیرا ساخته شده اند از ها یا آ یا اَ یا هاک به معنای خاک earth ومدانه یا مادی یا ماتانا که همان مادها یا مادان باشد ( *همدان=ها مدان ، آمادی =آ مادی ، اَمَدانه=اَ مدانه ، هاکاماتانا = هاک ماتانا ) .
مدن یا مدانه یا مادی سپس ریشه واژگان مدنی و مدینه و تمدن و مدنیت شدند از آنرو که همدان یا �شهر/پایتخت مادها� یک شهر باشکوه و نمونه عالی شهرنشینی بود.
*پیرس: Persian - Pahlavi Words in the Holy Quran by Prof. M. S. Tajar

اسمی کمیاب که هرکسی قادر بر حمل این نام مبارک نیست که آخرین پیامبر خدا آن را به زبان آورده است
یک نام مبارک که رسول خدا به زبان آورده افتخار دارم که نام شهر پیامبر من اسم من است
مدینه ( madina ) مادنه در زبان سانسکریته به معنای شهر ماد
در آنجا آثار سنگی مادی زیادی از تمدن ایران قدیم موجود می باشد
این واژه از بنیاد پارسى و پهلوى ست. واژه ى مدینة را تازیان ( اربان ) از واژه مَدینا/مُدینا/مَدینک Madina/Modina/Madinak در پهلوى به معناى شهر ، شهرستان برداشته و معرب ساخته اند و سپس مدینة ، مدائن ، مدنیة ، مدنىّ ، تمدن ، متمدن و . . . را ساخته اند!!!!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس