قزلباش
/qezelbAS/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
سرخ سر، بخشی ازسپاه شاه اسماعیل اول که کلاه سرخ رنگ داشتند
۱ - هر فرد از گروه قزلباش ۲ - ( مطلق ) سپاهیان ایرانی ( صفویان ) یا مملکت ( کشور ) قزلباش . کشور ایران .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] قزلباش ها از تیره های مغولی مهاجر به ایران و آسیای صغیر بودند و شاخه نظامی و ارتش پادشاهی صفویان را تشکیل دادند. قزلباشان در کنار پادشاه و علما، سه رأس مثلث قدرت را تشکیل می دادند. گزارش های متنوع تاریخی نشان می دهد هر کدام از این سه رأس در فراز و فرودهای تاریخی دچار شدت و ضعف شده و با هم رقابت داشته اند. قزلباشان که ابتدا صوفی مسلک و از پیروان طریقت صفوی و مریدان شیخ حیدر بودند، برخلاف گسترش سنی گری در حکومت عثمانی، به مذهب تشیع، گرایش یافته و بر اعتقاد خود متعصب بودند. تشکیل و پایداری پادشاهی صفوی، تقویت و گسترش توان نظامی کشور ایران و از میان رفتن تشکل های خرد مثل جوانمردان از پیامدهای تشکیل ارتش قزلباش به شمار می رود.
برخی خاندان و تبارهای قزلباش از زمان صفویه و پس از آن به مناطق مختلف کوچ کردند و در بیشتر جاها کلمه «قزلباش» مترادف شیعه به کار می رود.
این عبارت ترکی، از دو بخش شکل یافته: قزل + باش
«قزل» در زبان ترکی به معنای سرخ و زرین به کار رفته است. همانندهای این کلمه مانند ماهی قزل آلا، رودخانه قزل اوزن، قزل امام (اشاره به گنبد طلایی امام رضا)، قزل گول (گل سرخ) و شهر قزلجه، در ترکی به کار رفته است. واژه «باش» هم به معنای «سر» (عربی: رأس) است که در دو مصداق سر یک شخص یا سر یک گروه مانند فرمانده به کار می رود که در مصداق دوم با اضافه «ی» به کار می رود مانند «یوزباشی» که به معنای فرمانده گروه صدنفره است .
این عبارت ترکی، از دو بخش شکل یافته: قزل + باش
«قزل» در زبان ترکی به معنای سرخ و زرین به کار رفته است. همانندهای این کلمه مانند ماهی قزل آلا، رودخانه قزل اوزن، قزل امام (اشاره به گنبد طلایی امام رضا)، قزل گول (گل سرخ) و شهر قزلجه، در ترکی به کار رفته است. واژه «باش» هم به معنای «سر» (عربی: رأس) است که در دو مصداق سر یک شخص یا سر یک گروه مانند فرمانده به کار می رود که در مصداق دوم با اضافه «ی» به کار می رود مانند «یوزباشی» که به معنای فرمانده گروه صدنفره است .
wikishia: قزلباش
[ویکی شیعه] قزلباش (ابهام زدایی). قزلباش ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
wikishia: قزلباش_(ابهام زدایی)
[ویکی شیعه] قزلباش (افغانستان). قِزِلباش، یکی از اقلیت های قومی شیعه مذهب در افغانستان. بیشتر قزلباش ها ترک تبارند و در مناطق مختلف افغانستان پراکنده اند، اما شمار زیادی از آنها در چنداول کابل ساکن اند. قزلباش ها بر خلاف بیشتر اهالی شیعه افغانستان، از ابتدا شهرنشین بوده اند.
قزلباش های افغانستان، گروهی از بازماندگان سپاه قزلباشند که به فرمان نادرشاه افشار، قندهار را فتح کردند و سپس در قندهار و کابل و هرات ماندگار شدند. برخی منابع، پیشینه قزلباش های افغانستان را به زمان شاه اسماعیل اول صفوی رسانده اند که عده ای از قزلباش ها با شاهزادگان و امیران صفوی که به حکومت بخش هایی از افغانستان فعلی منصوب می شده اند، به آنجا رفته و در مناطق مختلف ساکن می شده اند.
قزلباش ها همواره مسلمان و شیعی مذهب بوده اند، تا آنجا که در محل های اقامت آنان، کلمه قزلباش مترادف با کلمه شیعه به کار می رفته است.
قزلباش های افغانستان، گروهی از بازماندگان سپاه قزلباشند که به فرمان نادرشاه افشار، قندهار را فتح کردند و سپس در قندهار و کابل و هرات ماندگار شدند. برخی منابع، پیشینه قزلباش های افغانستان را به زمان شاه اسماعیل اول صفوی رسانده اند که عده ای از قزلباش ها با شاهزادگان و امیران صفوی که به حکومت بخش هایی از افغانستان فعلی منصوب می شده اند، به آنجا رفته و در مناطق مختلف ساکن می شده اند.
قزلباش ها همواره مسلمان و شیعی مذهب بوده اند، تا آنجا که در محل های اقامت آنان، کلمه قزلباش مترادف با کلمه شیعه به کار می رفته است.
wikishia: قزلباش_(افغانستان)
دانشنامه آزاد فارسی
قِزِلباش
قِزِلباش
اصطلاحی ترکی به معنای لغوی کلّه سرخ یا سرخ سر. در دوران عثمانی موسعاً برای توصیف غُلات شیعۀ آناتولی و کردستان به کار می رفت (از اواخر قرن ۷ق/۱۳م). مشخصۀ عمومی قزلباش ها بستن دستار سرخ بود. برخی از محققان قزلباش ها را اخلاف معنوی خُرَمیّه (مُحمَّریه) می دانند که کلاه سرخ برسر می نهادند و ردای قرمز بر تن می کردند. بعضاً تبار معنوی اینان را نیز به مزدکیه می رسانند. در مفهومی خاص تر ترکان عثمانی طرفداران خاندان صفوی را به تحقیر اوباش قزلباش می خواندند. امّا صفویان خود قزلباش را عنوانی افتخارآمیز تلقی کردند. این اصطلاح را از «تاج»، یعنی کلاه سرخ رنگ دوازده ترک شیخان خویش که نشانۀ اعتقاد به دوازده امام شیعیان بود، برگرفتند. عنوان قزلباش نخست بر طوایف ترکمان حامی صفویه اطلاق می شد، امّا بعدها بر عشایر دیگر پشتیبان صفویان ازجمله تالش ها، کردها و لرها نیز تعمیم داده شد. با رسیدن صفویه به قدرت، رابطۀ پیر ـ مرید از عرصۀ مذهبی به صحنۀ سیاسی آمد و پادشاه عنوان «مرشد کامل» را نیز حفظ کرد. قزلباش ها تمامی مناصب مهم نظامی و حکومتی را دراختیار گرفتند. وکیل (معادل وزیر اعظم) امیرالامراء و قورچی باشی را همیشه از میان ایشان بر می گزیدند و حکومت ولایات نیز به عنوان تیول به امیران قزلباش سپرده می شد. به خدمت گرفتن «غلامان» چرکس و گرجی در جرگۀ سربازان از عهد شاه طهماسب تا شاه عباس اول تدریجاً از قدرت و اهمیت قزلباش ها کاست و سرانجام به ضعف سپاهیان صفوی انجامید. ینی چری های عثمانی در دنیای اسلام فقط قزلباش ها را به دیدۀ احترام توأم با کینه می نگریستند. در افغانستان یک گروه اقلیت شیعی به نام قزلباش در اطراف کابل و دره های حاشیۀ هزاره جات زندگی می کنند. اینان اخلاف سپاهیانی هستند که نادرشاه افشار در آن جا مستقر کرده بود.
قِزِلباش
اصطلاحی ترکی به معنای لغوی کلّه سرخ یا سرخ سر. در دوران عثمانی موسعاً برای توصیف غُلات شیعۀ آناتولی و کردستان به کار می رفت (از اواخر قرن ۷ق/۱۳م). مشخصۀ عمومی قزلباش ها بستن دستار سرخ بود. برخی از محققان قزلباش ها را اخلاف معنوی خُرَمیّه (مُحمَّریه) می دانند که کلاه سرخ برسر می نهادند و ردای قرمز بر تن می کردند. بعضاً تبار معنوی اینان را نیز به مزدکیه می رسانند. در مفهومی خاص تر ترکان عثمانی طرفداران خاندان صفوی را به تحقیر اوباش قزلباش می خواندند. امّا صفویان خود قزلباش را عنوانی افتخارآمیز تلقی کردند. این اصطلاح را از «تاج»، یعنی کلاه سرخ رنگ دوازده ترک شیخان خویش که نشانۀ اعتقاد به دوازده امام شیعیان بود، برگرفتند. عنوان قزلباش نخست بر طوایف ترکمان حامی صفویه اطلاق می شد، امّا بعدها بر عشایر دیگر پشتیبان صفویان ازجمله تالش ها، کردها و لرها نیز تعمیم داده شد. با رسیدن صفویه به قدرت، رابطۀ پیر ـ مرید از عرصۀ مذهبی به صحنۀ سیاسی آمد و پادشاه عنوان «مرشد کامل» را نیز حفظ کرد. قزلباش ها تمامی مناصب مهم نظامی و حکومتی را دراختیار گرفتند. وکیل (معادل وزیر اعظم) امیرالامراء و قورچی باشی را همیشه از میان ایشان بر می گزیدند و حکومت ولایات نیز به عنوان تیول به امیران قزلباش سپرده می شد. به خدمت گرفتن «غلامان» چرکس و گرجی در جرگۀ سربازان از عهد شاه طهماسب تا شاه عباس اول تدریجاً از قدرت و اهمیت قزلباش ها کاست و سرانجام به ضعف سپاهیان صفوی انجامید. ینی چری های عثمانی در دنیای اسلام فقط قزلباش ها را به دیدۀ احترام توأم با کینه می نگریستند. در افغانستان یک گروه اقلیت شیعی به نام قزلباش در اطراف کابل و دره های حاشیۀ هزاره جات زندگی می کنند. اینان اخلاف سپاهیانی هستند که نادرشاه افشار در آن جا مستقر کرده بود.
wikijoo: قزلباش
پیشنهاد کاربران
طاقیه سرخان
حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان همچنان دار الاسلام است و دارالحرب نگشته به اتفاق جمع اهل مذاهب و اقوال . . . از این جا معلوم شد که به اتفاق مذاهب و اقوال بلاد خراسان و عراقین و آذربایجان و جمیع ممالکی که الیوم در تصرف طاقیه سرخان است دارالحرب نیست بلکه همچنان دارالاسلام است.
... [مشاهده متن کامل]
سلوک الملوک فضل الله روزبهان خنجی
حالا در این زمان طایفه طاغیه باغیه طاقیه سرخان بر آن مستولی شده اند و با وجود این که ایشان بر آن استیلا یافته اند در زمان استیلای ایشان همچنان دار الاسلام است و دارالحرب نگشته به اتفاق جمع اهل مذاهب و اقوال . . . از این جا معلوم شد که به اتفاق مذاهب و اقوال بلاد خراسان و عراقین و آذربایجان و جمیع ممالکی که الیوم در تصرف طاقیه سرخان است دارالحرب نیست بلکه همچنان دارالاسلام است.
... [مشاهده متن کامل]
سلوک الملوک فضل الله روزبهان خنجی
به انگلیسی: Qizilbash
قزل باش
قزل:سرخ
باش:سر
شرشون سرخ نبود، کلاه بوقی مانند سرخ داشتند.
سپاه امپراتوری صفوی.
قزل:سرخ
باش:سر
شرشون سرخ نبود، کلاه بوقی مانند سرخ داشتند.
سپاه امپراتوری صفوی.
قزلباش ها چند طوایف در بین قشقایی ها هم دارند:
قزل لو
استاجلو
قرخلو
شاملو
قزل لو
استاجلو
قرخلو
شاملو
قزلباش نام قومی است که در استان گلستان و بیشتر در شهرستان های رامیان، آزادشهر و مینودشت زندگی می کنند و به زبان آذری با لهجه قزلباشی صحبت می کنند.
این قوم بعد از اقوام مازنی، تات و ترکمن چهارمین قوم بزرگ استان گلستان به شمار می رود.
این قوم بعد از اقوام مازنی، تات و ترکمن چهارمین قوم بزرگ استان گلستان به شمار می رود.
مهران قزلباش ( زاده ۱۳۵۴ ایران ) ، حقوقدان، نویسنده ، پژوهشگر و شاعر،
- تحصیلات:دکترای حقوق جزا، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، کارشناسی حقوق، کارشناس مهندسی ماشینهای کشاورزی
- از کارکنان رسمی دولت، مدرس دانشگاه، پژوهشگر، مشاور عالی حقوقی
... [مشاهده متن کامل]
آثار:هفتاد نکته در پایان نامه نویسی گرفته از ریسرچ و مقاله نویسی، بزه دیده شناسی، جرایم آپارتمانی مجتمع های حاشیه شهرهای بزرگ، جرایم یقه سفیدی در آیینه ی یقه آبی ها، نقدی بر آیین دادرسی دادگاه ی انقلاب، ترجمه ی اندیشه های کیفری ژان پرادل ، 5مقاله ISI در حوزه حقوق، تاریخ، علوم اجتماعی
مدیر سایت تخصصی حقوق کیفری و جرمشناسی مهران قزلباش،
- تحصیلات:دکترای حقوق جزا، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، کارشناسی حقوق، کارشناس مهندسی ماشینهای کشاورزی
- از کارکنان رسمی دولت، مدرس دانشگاه، پژوهشگر، مشاور عالی حقوقی
... [مشاهده متن کامل]
آثار:هفتاد نکته در پایان نامه نویسی گرفته از ریسرچ و مقاله نویسی، بزه دیده شناسی، جرایم آپارتمانی مجتمع های حاشیه شهرهای بزرگ، جرایم یقه سفیدی در آیینه ی یقه آبی ها، نقدی بر آیین دادرسی دادگاه ی انقلاب، ترجمه ی اندیشه های کیفری ژان پرادل ، 5مقاله ISI در حوزه حقوق، تاریخ، علوم اجتماعی
مدیر سایت تخصصی حقوق کیفری و جرمشناسی مهران قزلباش،
ترکیب :قِزِل ( بمعنی طلا، سرخ ) و باش ( بمعنی سَر و کُلاه ) ، هفت طایفه بزرگ ایرانیان آذری زبان که بواسطه کلاه های سرخ رنگی بر سر می نهادند در آنان را قزلباش می نامند. قزلباش ها منشأ اثرات بزرگی در تاریخ ایران و خاورمیانه هستند. اولین حکومت شیعی و مستقل ( بعد از اسلام ) در ایران توسط قزلباش ها و در زمان شاه اسماعیل صفوی که خود نیز قزلباش بود بنیان نهاده شده. در فاصله ی بعد از ترویج شریعت مقدس اسلام و پذیرش دین محمدی ( ص ) در ایران تا زمان قیام قزلباش ها، شاهان ایران حکم خود را از دارالخلافه بغداد اخذ می کردند و بنام خلیفه سکه می زدند و قزلباش ها با پادشاهی شاه اسماعیل به بغداد لشکر کشیده و بساط خلیفه گری را برچیدند و اولین حکومت شیعی و مستقل ایرانی پایه گذاری گردید. امامقلی خان قزلباش فرمانده کل قوای شاه عباس با قزلباش ها بندر گمبرون ( بندرعباس ) و جزایر را پس از یک قرن جدایی از متن وطن از اشغال اممراطوری پرتغال آزاد کردند . در کشورهای آفریقایی و مناطقی از ترکیه و کشورهای خاورمیانه، کشور ایران را قزلباشیه می نامیدند.
... [مشاهده متن کامل]
بعد از شاه عباس و با نمانی بدخواهان و کشورهای استعمارگر، بقصد تجزیه ایران تلاش ها برای دور کردن قزلباش ها از حکومت مرکزی و فرماندهی قشون آغاز گردید بطوریکه با پراکنده شدن قزلباش ها و دور شدن از هسته های قدرت و تصمیم گیری دولت صفوی در مسیر اضمحلال و ضعف قرار گرفت تا جایی که شاه سلطان حسین صفوی با خفت و خواری ایران آباد رل تسلیم قوای مهاجم کرد.
... [مشاهده متن کامل]
بعد از شاه عباس و با نمانی بدخواهان و کشورهای استعمارگر، بقصد تجزیه ایران تلاش ها برای دور کردن قزلباش ها از حکومت مرکزی و فرماندهی قشون آغاز گردید بطوریکه با پراکنده شدن قزلباش ها و دور شدن از هسته های قدرت و تصمیم گیری دولت صفوی در مسیر اضمحلال و ضعف قرار گرفت تا جایی که شاه سلطان حسین صفوی با خفت و خواری ایران آباد رل تسلیم قوای مهاجم کرد.
فقیر شیرازى در کتاب خرابات از زبان خواجه نظام الملک نقل می کند : سپاس یزدان را در پاس بندگان وى دان، و مرا مانع مباش که در مملکت تو ( قزلباش ) از حمله دین مسلّح به دعا تکمیل کنم و خیلتاش از حفظه آیین مکمّل به ثنا تشکیل دهم که دعاى آنان عرش را بجنباند و ثناى اینان، فرش را.