طمانینه

/toma~nine/

مترادف طمانینه: مکث، آهستگی، کندی، تانی، سکون، سکینه، قرار، آرامش، وقار، متانت

برابر پارسی: آرامش

معنی انگلیسی:
deliberation

لغت نامه دهخدا

( طمأنینة ) طمأنینة. [ طُ م َءْ ن َ ] ( ع مص ) آرامش. ( مهذب الاسماء ). آرامیدن. ( مجمل اللغه ) ( دهار ) ( منتهی الارب ). قرار گرفتن. ( منتهی الارب ). آرام گرفتن. بیارامیدن. قرار یافتن. سکون قلب. ( غیاث ) ( آنندراج ). رفاه. سکون. اطمینان. آرامیدگی : سلطان در اوقات حاجات با سکینتی تمام و طمأنینتی کامل ازبهر ادای فرایض بدان راه بمسجد رفتی. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 423 ). ایشان از سابقه زلت خویش طمأنینة نمی یافتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 373 ).
چون طمأنینه ست صدق و بافروغ
دل نیارامد بگفتار دروغ.
مولوی.
صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: طمأنینه عبارت ازفزونی آرامی و تسکینی است که برای نفس برحسب دریافت آن حاصل آید چنانکه هرگاه دریافت شده آن یقینی باشدنفس بر فزونی یقین و کمال آن مطمئن میشود مانند اطمینانی که برای متیقن به وجود مکه و بغداد پس از دیدن آنها حاصل آید، و قول خدای تعالی درباره حکایت از ابراهیم ( ع ) اشاره بهمین نوع طمأنینه است که میفرماید: لیطمئن قلبی ، چه مراتب یقین از لحاظ قوت و ضعف و بی احتمال نقیض متفاوت است چنانکه برخی از علما بدین تفاوت معتقدند و هرگاه اطمینان نفس ظنی باشد درین صورت اطمینان آن رجحان جانب ظن است بدانسان که تقریباً داخل حد یقین میشود. و حاصل مطلب اینست که طمأنینه عبارتست از سکون نفس بسبب شبهه. و منظور از گفتار اصولیان نیز همین است که میگویند: خبر مشهور علم طمأنینه را افاده میکند. اینست آنچه در التلویح و چلپی درین باره آمده است. و ابوالبقا در کلیات آرد: طمأنینة اسم است از اطمینان و در لغت بمعنی سکونت و شرعاً عبارتست از: قرار و سکون گرفتن مقدار ذکر تسبیح در ارکان نماز و این قرار واجب است و از اینرو ترک آن سهواً ایجاب سجده ای میکند و ترک آن عمداً کراهت شدید دارد و اگر وقت باقی باشد اعاده آن لازم است وگرنه پس از وقت توبه واجب است.

فرهنگ فارسی

آرام گرفتن، قرارگرفتن ، آرامش، قراروسکون
۱ - ( مصدر ) آرامیدن قرار گرفتن . ۲ - ( اسم ) آرامش قرار سکون قلب . ۳ - آسایش استراحت .

فرهنگ معین

( طمأنینه ) (طُ مَ نِ ) [ ع . طمأنینة ] ۱ - (مص ل . ) آرام گرفتن ، قرار گرفتن . ۲ - (اِمص . ) آرامش . ۳ - قرار، سکون .

فرهنگ عمید

۱. آرام گرفتن، قرار گرفتن، آرامش، قرار، سکون.
٢. سنگینی، وقار.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] طمأنینه به معنای آرامش و ثابت بودن بدن در نماز است. طمأنینه یکی از واجبات نماز شمرده شده و ترک آن سبب بطلان نماز می شود. در وجوب طمأنینه در نماز، اختلافی بین علما وجود ندارد.
استقرار معتبر در نماز یا به لحاظ مکان نمازگزار و یا به لحاظ شخص نمازگزار است که در هر دو صورت رعایت طمأنینه واجب است. طمأنینه در قرائت اذکار نماز، هنگام قیام بعد از رکوع، ما بین دو سجده و جلسه استراحت از جمله موارد برای رعایت طمأنینه است. ذکرهای مستحبی در نماز نیز اگر به نیت خصوصیت به جا آورده شود، رعایت طمأنینه لازم است و الا اگر به نیت مطلق ذکر باشد، لازم نیست.
طمأنینه از ارکان نماز محسوب نمی شود؛ لذا در صورت سهو یا فراموشی سبب بطلان نماز نیست.

[ویکی اهل البیت] طمأنینه یعنی آرامش، تسکین و آسودگی خاطر که در مقابل آن تشویش، نگرانی و اضطراب است.
"آرامش" در لغت به معنی حالتی نفسانی همراه با آسودگی و ثبات و نیز به معنای آرامش و سکون می باشد و در اصطلاح اسم مصدر از آرمیدن است و در برابر اضطراب و دلهره بکار می رود و به حالت نفسانی و صفت روانی و قلبی خاص (آسودگی خاطر، ثبات و طمأنینه) گفته می شود.، آرامش در دو سطح فردی و اجتماعی قابل بررسی است که بعد اجتماعی آن را می توان امنیت نامید.
انسان به طور طبیعی در طول زندگی در اثر نگرانی ها، اضطراب ها و ناآرامیهای دنیای جدید، بیش از پیش به احساس امنیت و آرامش نیازمند بوده، همچنان در پی یافتن راه های جدید برای رسیدن به آرامش است.
مکاتب روان درمانی، همگی اهداف اصلی خود را رهایی از اضطراب و پدیدآوردن احساس امنیت می دانند، از میان کوشش های فراوانی که برای پیش گیری از ابتلاء به نگرانی و افسردگی به عمل آمده، به برخی رویکردهای جدید در میان روانشناسان در مورد تأثیر دین و ایمان در سلامت روان اشاره دارند.
ایمان به خدا از نگاه این گروه روانشناسان، سرچشمه ای بیکران از آرامش و قدرت معنوی را داراست که هر گونه اضطراب و نگرانی را از انسان زدوده، در برابر هر گونه فشار درونی و بیرونی به انسان مصونیت می بخشد.
انسان مؤمن که ریشه های اعتقادی خویش را محکم و خلل ناپذیر کرده و در مقام عمل فقط به انجام تکالیف الهی نظر دارد و خداوند را ولی و سرپرست خود می داند، هیچگاه هراس و اندوهی به قلبش راه نمی یابد:
انسان بعد از آنکه همواره به یاد خدا بود، ناگزیر مهر او در دلش نشسته، قلبش به یاد او آرام می گیرد. و رحمت و مهربانی او و وعده های نیکویش به مؤمنان، هر گونه ترس و دلهره حتی ترس از عذاب خدا را از روانش می زداید: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَی ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَی اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاء»؛ خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش همانند یکدیگر است؛ آیاتی مکرر دارد (با تکرار شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان می ترسند، می افتد؛ پس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا می شود؛ این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایی می کند.
اگر انسان باور داشته باشد که خداوند متعال همیشه خیرخواه بندگان خود است و به خواست الاهی گردن نهد هیچ دغدغه ای نخواهد داشت.

پیشنهاد کاربران

طمانینه: آرامش در اندیشه، کردار یا گفتار بی کوچک ترین نگرانی، آشفتگی یا پریشانی یا تحریک که باعث می شود دستاورد اندیشه، کردار و یا گفتار درست و سنجیده باشد. ( https://www. cnrtl. fr/definition/tranquillit� )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
پترام patrām ( سغدی )
کسی که آرام و صبور است و عجله ای برای پاسخ ندارد پیش از هر واکنش کمی مکث میکند و در سکوت درونی به ندای درون توجه میکند تا حقیقت را یافته و با اطمینان از درستی آنچه دریافت کرده، واکنش صحیح از خودش بروز میدهد. این رفتار با طمانینه است.
درنگانه
کلمه ( طمانینه ) و ( اطمینان ) به معنای سکون و آرامش نفس بعد از ناراحتی و اضطراب است .
با اطمینان/ با وقار
آرامش و آسودگی خاطر یا نَه داشتن دغدغه و نه هراسیدن ( بی نیاز شدن انسان در برابر مادیات و مسائل اخلاقی در دنیا که فقط با یاد خدا می توان به این مهم دست یافت یا رسید. )
طمانینه : آرام و مطمئن ، آرامش ، آسودگی ، آرامش و اطمینان، آرامش خاطر .
طمانینه
فرهنگ لغت عمید
( اسم مصدر ) [عربی: طمٲنینَة]
[toma'nine]
۱. آرام گرفتن؛ قرار گرفتن؛ آرامش؛ قرار؛ سکون.
٢. سنگینی؛ وقار.

بپرس