طائف

/tA~ef/

مترادف طائف: اسم، طواف کننده، طواف گر، شبگرد، عسس، میرشب

معنی انگلیسی:
circumambulating, one who performs the rites of circumambulation at kaaba, one who performs the rites of circumambulation at kabeh

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

طائف. [ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) پاسبان شب. عسس. شبگرد. ( منتهی الارب ). || خانه کمان که مابین گوشه و ابهر است و یا نزدیک عظم ذراع از کبد قوس. ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ). || گاو نر که نزدیک طرف خرمن باشد. || سنگ از کوه بیرون جسته. || خادم که بنرمی و عنایت خدمت کند. ( منتهی الارب ). || طوف کننده. ( آنندراج ). || خیال که در خواب کنند. || وسوسه. || خشم. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

طائف. [ ءِ ] ( اِخ ) نام شهر و بلاد ثقیف در وادئی که ابتداء آن از لقیم و انتهاء آن تا وهط که دو ده اند باشد. وجه تسمیه آن بطائف آن است که طواف کرده است بر آب در طوفان. یا آنکه جبرئیل علیه السلام آن را طواف داده است بر خانه کعبه. یا آنکه طائف قبلاً در ناحیه شامات بوده و بعداً به مشیت الهی به حجاز نقل شد بر حسب دعای حضرت ابراهیم علیه السلام. یا برای آنکه مردی از طایفه صدف خونی کرد در حضرموت و به وج فرار کردو با مسعودتن معتب هم عهد گردید و چون مالدار بود، گفت آیا مایل هستید برای شما طوفی بنا کنم که شما را از زیان تازیان پناه باشد. گفتند آری. سپس طوف را بنا کرد و آن عبارت است از دیواری که محیط به اوست. ( نقل به معنی از منتهی الارب ). شهرکی است خرد بعربستان بر دامن کوه. و از وی ادیم خیزد. ( حدود العالم ). نام محل و شهری در حجاز، در قسمت شرقی مکه :
ز پرمایه چیزی که آید به دست
ز روم و ز طائف همه هرچه هست.
فردوسی.
و رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 7240، 246، 254، 261، 295، 305، 479 و تاریخ سیستان ص 71 شود. از بلاد حجاز. و مقام عشیره ثقیف و دوازده فرسنگ تا مکه معظمه فاصله دارد. این شهر عبارت است از دو محله. یکی بنام طائف ثقیف و دیگری بنام وهط. ما بین دو محله نامبرده رودی جاری است که محل شست و شوی چرم است. در قدیم این شهر را وج می نامیدند. پس از آنکه در اطراف آن حصار کشیدند طائف نامیده شد. ناحیه ای است دارای خرمابن و رز و مزارع ورودها. در پشت کوه غزوان و این ناحیت را پشته ای است بمسافت یکروزه راه برای کسی که عازم مکه باشد و برای بازگردندگان از مکه نصف روز. فراخنای این پشته طوری است که سه شتر با بار از آن گذرد. ( مراصد الاطلاع ) :
سیاره درآهنگ او حیران ز بس نیرنگ او
در تاختن فرسنگ او از حد طائف تاختن.
امیر معزی.
مدار مکه بر ارتفاعات طائف است و طائف نزدیک کوه غزوان افتاده است و بر آن کوه برف و یخ میباشد و در ملک عرب [ برف در ] غیر آنجا نبود. و هوای طائف بسبب آن کوه خوش است. و اثمارش نیکوو بسیار است. ( نزهة القلوب ص 2 ).

فرهنگ فارسی

شهریست در حجاز جنوبیدر ۱۲ فرسنگی مشرق مکه : دارای ۴٠٠٠٠ تن سکنه : محصول عمده انگور گواراست و مویز آن مورد مثل است . توضیح در قدیم شهری بود از بلاد ثقف در وادیی که ابتدای آن از [ لقیم ] و انتهای آن تا [ وهیط ] - که دو دهند - بوده .
۱ - طواف کننده . ۲ - شبگرد عسس .
پاسبان شب عسس شبگرد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طائف، از شهرهای حجاز در شرق مکّه می باشد.
از آن در باب حج نام برده اند.
میقات مردم طائف
میقات مردم طائف و کسانی که از راه طائف به مکّه می روند، قرن المنازل است.

[ویکی شیعه] طائف، شهری در جنوب شرقی مکه در کشور عربستان است. لات از بتهای معروف اعراب در جاهلیت، در طائف قرار داشت و مردم گِرد آن طواف می کردند. در سال دهم بعثت، پیامبر(ص) در اولین سفر تبلیغی خود، به طائف رفت و ثقیف و سران طائف را به اسلام فراخواند، اما بی نتیجه بود. پیامبر(ص) در سال هشتم ه‍.ق، در غزوه طائف، بیست روز طائف را محاصره کرد، ولی درگیری چندانی رخ نداد. در سال نهم، هیئتی از ثقیف به مدینه آمدند و اسلام آوردند.از اشخاص نامدار طائف، می توان از امیة بن ابی الصلت ثقفی(شاعر)،حجاج بن یوسف ثقفی، نضربن حارث و مختار ثقفی، نام برد.مسجد ابن عباس، مسجد عداس و مسجد الهادی از جمله آثار تاریخی این شهر است.
این شهر در ˚۴۰ و́ ۲۱ طول شرقی و در ˚۲۱ و ́15 عرض شمالی، در۹۰ کیلومتری مکه، ۱۶۰ کیلومتری جده، ۹۰۰ کیلومتری ریاض، و در ارتفاع ۱۶۸۰ متری از سطح دریا واقع است.
یاقوت حموی نوشته است که کوههای متعدد و وادی های زیادی طائف را احاطه کرده اند.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
طائف، نام شهر و بلاد ثقیف در وادی ای است که ابتدای آن «لقیم» و انتهای آن «رهط» ـ که دو ده اند ـ باشد نیز از بلاد حجاز و مقام عشیره ثقیف و دوازده فرسنگ تا مکه معظمه فاصله دارد. این شهر شامل دو محله است: یکی به نام طائف ثقیف و دیگری به نام رهط. در قدیم این شهر را «وجّ» می نامیدند و پس از آن که در اطراف آن حصار کشیدند، طائف نامیده شد. این شهر در پشت کوه غزوان واقع شده است. در سال نهم هجری با صلح از جانب سپاه اسلام فتح گردید.
در قرآن از این شهر، همراه با شهر مکه و در مقام پاسخگویی به سخن مشرکان برای انتخاب پیامبر و نزول قرآن، با عنوان «قریتین» ذکر شده که در آیه 31 سوره زخرف آمده است و از اعلام شبه مصرّح قرآن شمرده می شود:
«وقالوا لَولا نُزِّلَ هـذا القُرءانُ عَلی رَجُل مِنَ القَریَتَینِ عَظیم».(سوره زخرف(43)/31)
فرهنگ قرآن، جلد 19، صفحه 169.

[ویکی الکتاب] معنی طَائِفٌ: دور زن - گردنده - بلایی فراگیر(طائف عذاب ، آن عذابی است که در شب رخ دهد و منظور از "طَائِفٌ مِّنَ ﭐلشَّیْطَانِ " وسوسه های شیطان است یا طائف از شیطان آن شیطانی است که پیرامون قلب آدمی طواف میکند تا رخنهای پیدا کرده وسوسه خود را وارد قلب کند یا آن وسو...
معنی قَرْیَتَیْنِ: دو آبادی (منظور در عبارت"ﭐلْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ " مکه و طائف است )
معنی حُنَیْنٍ: اسم بیابانی است میان مکه و طائف که غزوه معروف حنین در آنجا اتفاق افتاد
ریشه کلمه:
طوف (۴۱ بار)

«طائِفٌ» از مادّه «طواف» به معنای «طواف کننده» است، گویا وسوسه های شیطانی همچون طواف کننده ای پیرامون فکر و روح انسان پیوسته گردش می کنند تا راهی برای نفوذ بیابند، اگر انسان در این هنگام به یاد خدا و عواقب شوم گناه بیفتد، آنها را از خود دور ساخته و رهایی می یابد و گرنه سرانجام در برابر این وسوسه ها تسلیم می گردد.
ولی، گاه کنایه از بلا و مصیبتی است که در شب روی می دهد، و منظور در سوره «قلم» همین است.
دور زدن. «طافَ حَوْلَ الشَّیْ‏ءِ: دارَ حَوْلَهُ» چنانکه فرموده . یعنی پسران جاویدان به دور آنها هستند. تطوّف از باب تفعّل نیز طواف کردن است . «یَطَوَّفَ» در اصل یتطوّف و از باب تفعّل است از این آیه و آیه بدست می‏آید که رفت و آمد میان دو شی‏ء را نیز طواف گویند که سعی بین صفا و مروه دور زدن در اطراف آن دو نیست بلکه گردش میان آنها است. طائف: طواف کننده. طائف شیطان وسوسه او است. راغب گوید: به خیال و جنّ و حادثه به طور استعاره طائف گویند. که وسوسه شیطانی به دور انسان (در عالم خیال) می‏گردد تا اغفالش کند. در آیه . به حادثه و بلا طائف گفته شده، از «عَلَیْها» به نظر می‏آید که بلای آسمانی بوده است. طائفه: قسمتی از مردم و قطعه‏ای از شی‏ء است مثل . ولی در قرآن به معنای دوم به کار نرفته. طبرسی فرموده: در اصل و تسمیه آن دو قول است یکی‏آن که طائفه مثل رفقائی است که از حمله کارشان سفر و طواف در شهرها است. دیگری آنکه: طائفه جماعتی است که با آنها حلقه و دائره‏ای تشکیل می‏شود که به دور آن می‏گردند. * . آیا این آیه در تشریع سعی است و یا استجابت آن را می‏فهماند، به نظر المیزان: معبد و شعیره بودن صفا و مروه دلالت دارد که خدا عبادتی در آنها تشریع فرموده و تفریع «فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ...» اعلام اصل تشریع سعی میان صفا و مروه است نه برای افاده ندب و گرنه منتسب بود که سعی را مدح کند نه اینکه ذمّ آن را نفی نماید... و جمله «مَنْ تَطِوَّعِ خَیْراً...» مانند تعلیل بر تشریع سعی با یک قاعده کلی است و چنین تشریع در قرآن شایع است مثل . در تشریع جهاد. . در تشریع روزه . در تشریع قصر (تمام شد). این بیان متین و قابل قبول است. در مجمع فرموده: این آیه دلالت دارد که سعی بین صفا و مروه عبادت است و در آن خلافی نیست و آن نزد ما (امامیه) واجب است در حج و عمره شافعی و اصحابش نیز آن را واجب می‏دانند و شافعی گفته: سنّت سعی را واجب کرده و آن قول رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم است که فرموده: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ السَّعْیِ فَاسْعَوا» ولی ظاهر آیه مباح بودن آنچه از سعی را مکروه می‏دانستند می‏رساند. سعی را مکروه می‏دانستند می‏رساند سعی به نظر ابوحنیفه و اصحابش مستحب است و نزد ما امامیه و شافعی ترک عمدی سعی موجب بطلان حج است. نا گفته نماند: این قول در صحیح تزوذی نیز از شافعی نقل شده است. در وسائل از کافی نقل شده از امام صادق علیه السلام از سعی بین صفا و مروه سؤال شد که واجب است یا مندوب؟ فرمود: واجب است. سائل گفت: مگر خدا نفرموده «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ آنْ یَطَوَّفَ بِهِما» فرمود: آن در عمره قضا بود (بعد از حدیبیّه)که رسول خدا شرط کرد بتها را از صفا و مروه بردارند مردی از اصحاب آن حضرت به کاری مشغول شد و سعی را نکرد تا مدت منقضی شد و بتها را به جایشان آوردند گفتند: یا رسول اللّه فلانی سعی نکرده حال‏آن که بتها را به صفا و مروه برگرداندند. خداوند نازل کرد: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ اَنْ یَطَوَّفَ بِهِما». یعنی در این حال که بتها در صفا و مروه قرار گرفته‏اند باز می‏تواند سعی کند. در روایت دیگر درباره قصر نماز امام صادق علیه السلام گفت: اَوَ لَیْسَ قالَ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ: اِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرر اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ اَوِعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ اَنْ یَطَوَّفَ بِهِما» اَلا تَرَوْنَ اَنَّ الطَّوافَ بِهِما واجِبٌ لِاَنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ ذَکَرَهُ فی کِتابِهِ وَصَنَعَهُ نَبَیُّهُ صلی اللّه علیه و آله و سلم در این حدیث امام علیه السلام خواسته و جوب قصر را . با مقایسه به آیه «اِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ» بیان فرماید. از روایت اول به نظر می‏آید که سعی پیش از نزول آن برای این آیه واجب بوده و نزول آن برای رفع محذور مذکور بوده است. * . مراد طواف معمولی به دور کعبه است که هفت شوط با شرایط مخصوصی است. * ، . به قرینه «تِلْعاکِفینَ» و «القائِمینَ» می‏توان فهمید که مراد «الطّائِفینَ» کسانی اند که از شهرهای دیگری برای زیارت می‏آیند چنانکه راغب نیز چنین گفته و از سعید بن جبیر نقل شده است، در این ص.رت مراد از عاکفین و قائمین اقامت کنندگان در مکّه‏اند و اینکه اکثر مفسّران طائفین را طواف کنندگان گفته‏اند درست به نظر نمی‏آید یعنی: خانه مرا پاک گردان هم برای اهل مکه و هم برای اهل آفاق. در اقرب گوید: «طافَ فی الْبِلادِ:جالَ وَ سارَ» * . مراد دو طائفه یهود و نصاری اند. * . گفته‏اند: مراد از طوّافون خدمتکاران است ولی صدر آیه نشان می‏دهد که اطفال نیز بدان داخل اند و غرض از طواف رفت و آمد می‏باشد.

دانشنامه عمومی

طائف ( عربی: اَلطَّائِفُ به معنی جایی که گِرد آن چرخیده شده، محل محصور ) یک شهر و شهرستان در استان مکه در عربستان سعودی است. واقع در ارتفاع ۱٬۸۷۹ متر ( ۶٬۱۶۵ فوت ) در دامنه های کوه های حجاز، که خود بخشی از کوه های سروات هستند، [ ۱] این شهر دارای جمعیت تخمینی ۶۸۸۶۹۳ نفر در سال ۲۰۲۰ است که آن را به ششمین شهر پرجمعیت عربستان سعودی تبدیل می کند. [ ۲]
این شهر در عربستان پیش از اسلام مقر لات خدای اعراب بت پرست بود و امروزه به واسطه قرار داشتن آرامگاه عبدالله بن عباس و دو فرزند محمد بن عبدالله در آن مکانی مورد احترام برای مسلمانان است. معاهده طائف در سال ۱۹۳۴ که به جنگ عربستان و یمن پایان داد، در این شهر به امضاء رسید. این شهر اصلی ترین تفریح گاه تابستانی کشور است و خانواده سلطنتی سعودی به طور سنتی در گرم ترین ماه های سال به آن کوچ می کنند. طائف در مرکز یک ناحیه کشاورزی قرار گرفته که انگور و عسل آن معروف است. این عقیده وجود دارد که در قرآن ۴۳:۳۱ به طائف به طور غیرمستقیم اشاره شده است. [ ۳] این شهر در اوایل قرن هفتم مورد بازدید پیامبر اسلام، محمد، قرار گرفت و قبیله بنی ثقیف در آن سکونت داشتند و تا به امروز نیز فرزندان آنها در این محل ساکن هستند. این شهر به عنوان بخشی از حجاز، در طول تاریخ خود شاهد انتقال قدرت بسیاری بوده است که آخرین آن در زمان فتح حجاز توسط عربستان در سال ۱۹۲۵ بوده است.
این شهر پایتخت تابستانی غیررسمی عربستان سعودی[ ۴] نامیده می شود و همچنین به عنوان بهترین مقصد تابستانی در عربستان سعودی[ ۵] نامیده می شود زیرا برخلاف اکثر مناطق شبه جزیره عربستان از آب و هوای معتدلی در تابستان برخوردار است. این شهر محبوبیت خود را در بین گردشگران مدیون استراحتگاه های کوهستانی زیاد و آب و هوای معتدل، حتی در تابستان های سخت عربستان است. این شهر از طریق بزرگراه ۱۵ ( جاده طائف - الهدا ) به شهر تفریحی الهدا در نزدیکی آن متصل است. طائف از بقیه مناطق حجاز متمایز است زیرا شهری است که نقش فعالی در تولیدات کشاورزی عربستان دارد و مرکز یک منطقه کشاورزی است که به دلیل کشت انگور، انار، انجیر، گل سرخ و عسل شناخته شده است. [ ۶] طائف همچنین در تولید عطر سنتی بسیار فعال است و در محلی به شهر گل سرخ معروف است ( عربی: مدینة الورود به زبان ) . طائف همچنین میزبان بازار عکاظ تاریخی است
عکس طائفعکس طائفعکس طائفعکس طائفعکس طائفعکس طائف
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

شبگرد, طواف کننده

پیشنهاد کاربران

طائف از ماده طوف گرفته شده است . ( طوف ) به معنای گشتن دور چیزی است و به همین جهت پاسبانی را که در اطراف خانه های یک محله می گردد و حراست می کند ( طائف ) می نامند
طائف اربی ( عربی ) شده ی واژه ی پارسی تپه است.

بپرس