خروجی

/xoruji/

مترادف خروجی: برون داد ، بازده، حاصل، عوارض سفر به خارج، محل خروج

متضاد خروجی: درون داد، ورودی

برابر پارسی: برون رفت، راه بیرون، واشدگاه

معنی انگلیسی:
exit, balcony, outlet, output, exhaust, issue, ramp

لغت نامه دهخدا

خروجی. [ خ ُ ] ( اِ ) قسمتی از بعض اطاقها که بیرون از حدود سایر قسمتهای بناست. ( یادداشت بخط مؤلف ). قسمتی بیرون جسته از بنائی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

قسمتی از بعض اطاقها که بیرون از حدود سایر قسمتهای بناست قسمتی بیرون جسته از بنائی .

فرهنگستان زبان و ادب

{output device, output} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی سخت افزاری از سامانۀ رایانه که برای ارائۀ برونداد طراحی شود
[مهندسی محیط زیست و انرژی] ← جریان خروجی
[حمل ونقل درون شهری-جاده ای] ← راه خروجی

مترادف ها

deferent (صفت)
برنده، بیرون برنده، خروجی

discharging (صفت)
خروجی

exhausting (صفت)
خروجی، طاقت فرسا، خستگی اور

فارسی به عربی

خروج , ناتج

پیشنهاد کاربران

output
خُروجی: برونشد، برونگاه، برونرفت، واشُدگاه
• خروجی: برون رو
• ورودی: درون رو
برون داد،
همچنین چون این واژه در رایانه نیز کاربرد فراوان دارد:
واژه ی �بازگشتی� برای آن خوب است. مانند خروجی برنامه = بازگشتی برنامه
exit
برونگاه

بپرس