توسعه

/towse~e/

مترادف توسعه: بسط، پیشرفت، عمران، گسترش، وسعت، بسط دادن، گسترش دادن، پیشرفت کردن

برابر پارسی: گسترش، افزایش، پهناوری، پیشرفت، فراخی

معنی انگلیسی:
development, enlargement, expansion, extension

لغت نامه دهخدا

( توسعة ) توسعة. [ ت َ س ِ ع َ ] ( ع مص ) فراخی و فراخ کردن و گاهی از غیر ناقص است هم بر این وزن مصدر می آید. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ): وسع توسیعاً و توسعة. ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) سعة و اِتّساع. ( اقرب الموارد ). فراخی و وسعت. ( ناظم الاطباء ). و با پیداکردن و دادن و یافتن مستعمل است.

فرهنگ فارسی

فراخی، گشادگی
۱ - ( مصدر ) گشاد کردن فراخ کردن . ۲ - ( اسم ) گشادی فراخی .

فرهنگ معین

(تُ س ِ عِ ) [ ع . توسعة ] ۱ - (مص م . ) گشاد کردن ، فراخ کردن ، وسعت دادن . ۲ - (اِمص . ) گشادی ، فراخی . ۳ - ترقی ، پیشرفت .

فرهنگ عمید

فراخی، گشادگی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وسعت و گشایش دادن را توسعه گویند که در اصطلاح به توسعه بر خانواده در مسکن و هزینه ها و غیره اطلاق می شود. از آن به مناسبت در بابهای صلات، زکات، تجارت و نکاح سخن گفته شده است.
توسعه بر خانواده در مسکن و نیز هزینه های جاری زندگی بویژه در شب و روز جمعه و روز عید فطر و قربان، مستحب است.

کار کردن به نیت توسعه بر خانواده
چنان که کار کردن به نیّت توسعه بر خانواده استحباب دارد.

پرداخت زکات برای توسعه زندگی
در جواز پرداخت زکات به فردی که نفقه اش بر زکات دهنده واجب است، جهت توسعه در زندگی وی به شرط عدم توانایی او بر توسعه، اختلاف است.

تخریب مسجد برای توسعه
...

[ویکی فقه] توسعه (فقه). وسعت و گشایش دادن را توسعه گویند که در اصطلاح به توسعه بر خانواده در مسکن و هزینه ها و غیره اطلاق می شود. از آن به مناسبت در بابهای صلات، زکات، تجارت و نکاح سخن گفته شده است.
توسعه بر خانواده در مسکن و نیز هزینه های جاری زندگی بویژه در شب و روز جمعه و روز عید فطر و قربان، مستحب است.
الکافی فی الفقه، ص۱۵۳.
چنان که کار کردن به نیّت توسعه بر خانواده استحباب دارد.
جامع المقاصد ج۴، ص۷.
در جواز پرداخت زکات به فردی که نفقه اش بر زکات دهنده واجب است، جهت توسعه در زندگی وی به شرط عدم توانایی او بر توسعه، اختلاف است.
العروة الوثقی (و حواشی) (ج) ج۴، ص۱۳۰-۱۳۱.
...

دانشنامه آزاد فارسی

توسعه (development)
در علوم اجتماعی، دستیابی یک جامعه به روش ها و فنّاوری صنعتی. بر مبنای این تعریف، کشورهای جهان اول۱ (کشورهای سرمایه داری غربی) و جهان دوم۲ (کشورهای کمونیست شرقی) را «توسعه یافته۳» و کشورهای فقیرتر و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد۴ در جهان سوم۵ را «در حال توسعه۶» یا «توسعه نایافته۷» می نامند. اصطلاحاتی چون جهان اول و دوم و سوم در اواخر دهۀ ۱۹۸۰، با پایان یافتن جنگِ سرد۸، معنای سیاسی خود را ازدست دادند. امروزه، در بسیاری از مطالعاتِ مربوط به توسعه، کشورهای جهان سوم را «کشورهای جنوب۹» و کشورهای توسعه یافته و صنعتی را «کشورهای شمال۱۰» می نامند، زیرا بیشتر کشورهای جهان سوم در نیمکرۀ جنوبی و بیشتر کشورهای صنعتی در نیمکرۀ شمالی واقع اند. اصطلاحاتِ «کشورهای با توسعۀ اقتصادی بیشتر۱۱» و «کشورهای کمتر توسعه یافته۱۲» نیز اکنون به کار برده می شود. از دهۀ ۱۹۶۰ آگاهی های هرچه بیشتری درخصوصِ تأثیراتِ مضرّ اقدامات انسانی بر محیط زیست طبیعی به دست آمده است و فرضِ سودمندیِ توسعۀ صنعتی۱۳ در معرض سؤال قرار گرفته است. امروزه در بسیاری از دانشگاه ها گروه های مطالعات توسعه۱۴ ایجاد شده اند که به بررسی مسائل نظریِ مرتبط با راه حل های عملی برای رفعِ مشکلات جهان سوم می پردازند. این کشورها با تعارضاتی میانِ نیازشان به توسعۀ اقتصادی و پیامدهای زیست محیطی ناشی از آن مواجه اند. بیشتر کشورهای در حال توسعه جمعیت روبه افزایشی دارند که عمدتاً ناشی از روند کاهندۀ میزانِ مرگ ومیر۱۵ و باقی ماندنِ میزانِ باروری۱۶ در سطحی بالاست؛ این امر موجب می شود که فشاری فزاینده بر منابع کمیاب در این جوامع وارد آید. کشورهای جهان سوم امیدوارند که از طریقِ توسعۀ پایدار۱۷ و به کمک فناوریِ متناسب با نیازها و منابع محلی شان، مشکلات خود را رفع کنند. «بانک جهانی» و دیگر سازمان های بین المللی، سرمایۀ لازم برای توسعۀ این کشورها را تأمین می کنند. حدود سه چهارم از جمعیت جهان در کشورهای در حال توسعه به سر می برند. این کشورها فقیرترین کشورهای جهان اند و اکثراً در افریقا، آسیا، و امریکای جنوبی واقع اند. اگرچه بسیاری از این کشورها از ذخایر طبیعی غنی برخوردارند، اقتصادشان بر پایۀ کشاورزی است و تعداد اندکی از آن ها توسعۀ صنعتی مقبولی یافته اند. سطح زندگی نیز در بیشتر آن ها بسیار پایین است. چنین کشورهایی معمولاً با کمبود مواد غذایی و منابع انرژی مواجه اند و تولید ناخالص داخلی۱۸ پایینی دارند. در این کشورها سرمایۀ ثابت۱۹، نظیر کارخانه ها و ماشین آلات، ناکافی است و سرمایۀ اجتماعی۲۰، نظیر نظام های آموزشی و بهداشتی، نیز نامطلوب است و حکومت ها از ثبات سیاسی چندانی برخوردار نیستند. بهره وری۲۱ را عواملی چون قحطی، بیماری، بی سوادی، و تجهیزاتِ نامناسب در این جوامع محدود کرده اند. بیشتر جمعیتِ آن ها در روستاها زندگی می کنند و به طرز مخاطره آمیزی به یک یا دو محصولِ اصلی وابسته اند. اگر این محصولات به ثمر نرسند، مردم در این جوامع به مصایبی چند گرفتار می شوند. در کشورهای غنی، سازمان ها و برنامه هایی برای کمک به رفع فقر در کشورهای در حال توسعه پدید آمده است که «برنامۀ توسعۀ سازمان ملل۲۲» (۱۹۵۱) برای کمک به توسعۀ کشورهای جهان سوم ازجملۀ آن هاست. این برنامه مشوقِ سرمایه گذاری در طرح هایی است که هدفِ آن ها رفعِ مشکلاتِ زیست محیطی و پیشبردِ توسعۀ پایدار در کشورهای جهان سوم است. با این که مشکلِ فقر در این جوامع بسیار گسترده است، اما تلاش برای دستیابی به راه حل هایی برای رفع آن به کندی صورت می گیرد. جهانِ سوم مشتمل بر ۱۲۰ کشور است و تقریباً همۀ آن ها با ازدیاد جمعیت مواجه اند و برخی از آن ها، به ویژه در افریقا، روز به روز فقیرتر می شوند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه در گذشته مستعمرۀ کشورهای اروپای غربی بوده اند. امروزه کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه متقابلاً به یکدیگر وابسته اند. بسیاری از کشورهای در حال توسعه صادرکنندۀ مواد خام به کشورهای صنعتی اند و درعوض کالاهای ساخته شدۀ آن ها را وارد می کنند. اما تعارضاتی هم میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درخصوص مسائل زیست محیطی در سطح جهان وجود دارد. مثلاً کاهشِ بهره برداری از جنگل های استوایی۲۳ یا کاهش استفاده از کلروفلوئوروکربن ها۲۴ در نظر کشورهای توسعه یافته برای کنترل، امری ضروری انگاشته می شود، اما ازجملۀ موانعِ توسعۀ اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به شمار می رود. تفاوت عظیمی که در وضعیت رفاهی کودکان در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد از شاخص های اصلی تفاوتِ سطح زندگی در این دو گروه از کشورهاست. یکی از شاخص های اصلی که یونیسف۲۵ برای اندازه گیری سعادت و رفاه کودکان از آن بهره می برد میزانِ مرگ ومیرِ کودکانِ زیر پنج سال۲۶ است (تعداد کودکانی که از هر ۱۰۰۰نفری که زنده متولد می شوند در کمتر از ۵ سالگی می میرند). در ۱۹۹۰، در کشورهای توسعه یافته ای نظیر آلمان و ژاپن و امریکا، این میزان کمتر از ۱۰ نفر بود و در برخی کشورهای افریقایی بیش از ۳۰۰ تن. تفاوتی که این دو گروه از کشورها در شاخص های مربوط به زنان دارند، ناشی از تفاوت نگرش های فرهنگی و اجتماعی رایج در آن هاست. امیدِ زندگی۲۷ دختری که در کشوری غنی و توسعه یافته متولد شود ۸۱ سال است؛ شرایط تضمین شده برای او عبارت اند از غذای کافی، امکانات بهداشتی و مراقبت های پزشکی پیشرفته، و نیز برخورداری از فرصت های برابر در زمینه های گوناگون ازجمله کیفیت بالای آموزش و پرورش. در مقابل، امیدِ زندگی دختری که در کشوری فقیر و در حال توسعه متولد می شود ۴۳ سال است، با احتمال ِ بسیار زیاد در زمینۀ ابتلا به سوء تغذیه در دوران کودکی، برخورداری از حداقلِ مراقبت پزشکی و ۲۵ درصد احتمالِ سوادآموزی. دختران دوسوم از ۳۰۰میلیون کودکی را تشکیل می دهند که در کشورهای در حال توسعه از رفتن به مدرسه محروم اند. بسیاری از آنان از ۵ سالگی به کارهای خانگیِ بدون دستمزد گمارده می شوند، برای کمک به تأمین درآمد خانوادۀ خود مجبور به کارکردن بوده، و یا چون برده۲۸ فروخته می شوند. در نیمۀ دوم قرن ۲۰، این کشورهای در حال توسعه درخصوص مسائل و مشکلات اقتصادی خود بیش از پیش آگاهی یافته اند. این کشورها خواستار توزیع عادلانه تر کمک های مالی بین المللی و عقدِ توافق نامه های تجاری مطلوب با کشورهای صنعتی شده اند. در نظر مردم این کشورها در این دوره، تفاوت های اقتصادی میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مهم تر از تفاوت های سیاسی آن ها به شمار می رود. در دهۀ ۱۹۶۰، کشورهای جهان سوم برای تأمین منافع خویش به سازمان ملل۲۹ متوسل شدند. این کشورها در حال حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل۳۰ حایز اکثریت آرا هستند.First worldSecond worlddeveloped countriesnon-aligned nationsThird worlddeveloping countriesunderdeveloped countriesCold Warthe South countriesless economically developed countries (LEDC)industrial developmentdevelopment studiesdeath ratebirth ratesustainable developmentgross domestic product (GDP)fixed capitalsocial capitalproductivityUnited Nations Development Program (UNDP)rainforestschlorofluorocarbons (CFCs)UNICEF (United Nations Children's Fund)under-five mortality rate (U5MR)life expectancyslaveUnited NationsGeneral Assembly of the United Nations

مترادف ها

amplification (اسم)
تقویت، تشدید، افزایش، بسط، توسعه

increase (اسم)
فزونی، افزایش، اضافه، ترقی، توسعه، رشد، تکثیر

enlargement (اسم)
فزونی، توسعه، بزرگی

extension (اسم)
مد، اضافی، بسط، توسعه، کشش، تمدید، گسترش، تعمیم، توسیع، تلفن فرعی

development (اسم)
پیشرفت، پیش روی، ترقی، ظهور، بسط، توسعه، ایجاد، سیر، رشد، نمو، سیر تکاملی، تقریر

increment (اسم)
افزایش، ترقی، سود، توسعه

expansion (اسم)
بسط، توسعه، انبساط، خاصیت انبساط و گسترش

outreach (اسم)
توسعه

outspread (اسم)
بسط، توسعه

فارسی به عربی

تطویر , توسیع

پیشنهاد کاربران

واژه توسعه
معادل ابجد 541
تعداد حروف 5
تلفظ to[w]se'e
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: تَوسعَة]
مختصات ( تُ س ِ عِ ) [ ع . توسعة ]
آواشناسی towse'e
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

🇮🇷 همتای پارسی: گسترش 🇮🇷
پیشنهاد واژه : ( مِهانیدن/مِهاندَن، مِهان، مِهانِش و. . . )
در زبانِ پارسیِ میانه واژه یِ " مِهینیدن" به چمِهایِ زیر بوده است:
بزرگ کردن، بزرگتر کردن، افزایش دادن، وسعت دادن، وسیع کردن
همچنین واژه یِ " مِهینیشن" به چمِ " افزایش، وسعت، بزرگی، توسعه، بزرگترسازی" بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

نکته:
در واژه یِ " مِهینیدن" که از سه تکواژِ ( مِه. ین. یدن ) ساخته شده است، " ین" نشانه یِ گذرا/سببی ساز ( Kausativ ) است که این نشانه در زبانِ پارسیِ کُنونی " آن" شده است ( مانندِ خوردن/خوراندن ) ؛ پس اگر بخواهیم کارواژه یِ " مِهینیدن" را به پارسیِ کُنونی برگردانیم، کارواژه یِ " مِهانیدن/مِهاندَن" را خواهیم داشت. همچنین بُنِ کُنونیِ کارواژه یِ " مِهینیدن"، " مِهین" بوده است که با تَراگردانی به زبانِ پارسیِ کُنونی واژه یِ " مِهان" را خواهیم داشت.
پس :
مِهانیدن یا مِهاندَن = بزرگتر کردن، افزایش دادن، توسعه دادن، وسیع کردن
اکنون اگر بخواهیم واژه یِ " مِهینیشن" را که از سه تکواژِ ( مِه. ین. یشن ) ساخته شده است، به زبانِ پارسیِ کُنونی برگردانیم واژه یِ " مِهانِش" را خواهیم داشت؛ چراکه " ین" همانگونه که در بالا گفته شد، در پارسیِ کُنونی " آن" شده است و پسوندِ نامسازِ " یشن" نیز در زبانِ پارسیِ میانه همان پسوندِ " ِش" در زبانِ پارسیِ کُنونی شده است.
پس:
" مِهانِش"= وسعت، بزرگی، افزایش، توسعه، بزرگتر سازی
کارواژه یِ " مِهانیدن/مِهاندَن" همچم و برابر با واژه یِ آلمانیِ " vergr��ern " است و برابر با واژه یِ " enlarge، increase ، magnify " در زبانهای رُمَنیک است.
واژه یِ " مِهانِش" نیز برابر و همچم با واژه یِ آلمانیِ " vergr��erung " است و همچنین برابر با واژگانِ " enlargement، increase ، magnification " در زبانهایِ رُمَنیک می باشد.
پَسگَشت:
1 - رویبرگِ 55 ، 119 و 167 از نبیگِ " فرهنگنامه کوچک پهلوی" نویسنده: "دیوید مک کنزی"
( برای دیدن عکسها به زیرواژه یِ " مهانیدن" در همین تارنما مراجعه کنید. )

گشه= توسعه= وس، ویستردن، گستر، گسترده، بستر، گستردن، بست، ویژاس، ویجس، فرژدات، فراشمی، فرائیتی، فرائیت، پیش رفت، فراخی، گسترش، افزایش، پهناوری
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نویسنده:
#مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

پیشرفت
بالندگی
broadening
این واژه از ریشه ‹وسع› است که این ریشه به گمان گوین ( قوی ) خود از ‹وَس› پهلوی که به معنای بس و بسیار و . . . می باشد، گرفته شده است.
همچنین در پهلوی واژه wistardan آمده است که امروزه شده است ‹گستردن› ( پیشوند وی پهلوی به در فارسی گُ یا بِ می شود ) . واژه گستر و گستره و بستر نیز از همین واژه پهلوی گرفته شده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین به نگر می آید واژه ‹بسط› عربی ( که خود مشتقات زیادی دارد ) نیز از همین was و wistardan گرفته شده باشد.

بسط . . .
توسعه به معنای گسترش پیشرفت
این واژه عربی است و پارسی آن به چند شکل شامل � فارسی دری و اوستایی� می باشد .
پیشرفت ( پارسی دری )
فَرائیت ( اوستایی: فْرائیتی )
فِراشمی ( اوستایی: فْراشْمی )
فَرَژدات ( اوستایی: فْرَژداتَ )
...
[مشاهده متن کامل]

ویژاس ( اوستایی: ویجَس )
این کلمه همچنین در گویش کردی ، کاربرد فراوان داردو بیشتر به عبارت ویژاس تلفظ می شود

ویژاس - برگرفته از ویجس به معنای توسعه ، فراخی ، گسترش و بسط
روبه رشد بودن - اضافه کردن - تزاید داشتن
بسط، پیشرفت، عمران، گسترش، وسعت، بسط دادن، گسترش دادن، پیشرفت کردن
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پیشرفت ( پارسی دری )
فَرائیت ( اوستایی: فْرائیتی )
فِراشمی ( اوستایی: فْراشْمی )
فَرَژدات ( اوستایی: فْرَژداتَ )
ویژاس ( اوستایی: ویجَس )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس