تایید

/ta~yid/

مترادف تایید: اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحه گذاری، صوابدید، قبول، گواهی، مرافقت، هم صدایی ، استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت، کمک کردن، یاوری، یاریگری، یاری کردن، توفیق، عنایت

متضاد تایید: تکذیب

برابر پارسی: ( تأیید ) پذیرش، پشتیبانی، استوارکردن | پذیرش

معنی انگلیسی:
affirmation, acceptance, approval, authentication, blessing, confirmation, corroboration, countenance, endorsement, ratification, sanction, seal, subscription, validation, verification, assistance, grace, aid

لغت نامه دهخدا

تأیید. [ ت َءْ ] ( ع مص ) نیرومند کردن. ( زوزنی ) ( دهار ) ( ترجمان علامه جرجانی ) ( ازاقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). نیرو و قوت دادن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نیرو دادن. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). توانا گردانیدن. ( آنندراج ). توانا کردن.( فرهنگ نظام ). ج ، تأییدات. ( آنندراج ) :
خردمند گوید که تأیید و فر
بدانش بمردم رسد نه به زر.
ابوشکور.
بگویم بتأیید محمودشاه
بدان فر و آن خسروانی کلاه.
فردوسی.
این مملکت خسرو تأیید سمایی ست
باطل نشود هرگز تأیید سمایی.
منوچهری.
این نکرد الا بتوفیق ازل این اعتقاد
وآن نکرد الا بتأیید ابد آن اختیار.
منوچهری.
خدای عزوجل ایشان را از بهر تأیید دولت خداوند مانده است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 332 ). پس از آن آمدن بدرگاه عالی از دل و بی ریا و نفاق و نصیحت کردنی در اسباب ملک و تأیید آن بر آن جمله که تاریخی بر آن توان ساخت. ( تاریخ بیهقی ایضاً ). حاجب فاضل عم خوارزمشاه ادام اﷲ تأییده ما را امروز بجای پدر است. ( تاریخ بیهقی ایضاً ).
روی یزدان جهان دار و خداوند زمان
که ز تأیید خدایی به درش بر حشرست.
ناصرخسرو ( دیوان چ مینوی ص 318 ).
ز تو بنازد اقبال چون بدن به روان
به تو بماند تأیید چون روان به بدن.
مسعودسعد.
اقبال آسمانی و تأیید ایزدی
هر سو که قصد و عزم کنی رهبر تو باد.
مسعودسعد.
فر و تأیید تو به گیتی در
هر زمان سایه همای کشد.
مسعودسعد.
و افعال و اقوال او را بتأیید آسمانی بیاراست. ( کلیله و دمنه ). از فرایض احکام جهانداری آن است که... عزیمت را... بتأیید بخت جوان به امضاء رسانیده آید. ( کلیله و دمنه ).
ترا تأیید یزدان است یار اندر همه وقتی
نباشد هیچ یاری بهتر از تأیید یزدانی.
رشید وطواط.
عنصر اقبال و جان مملکت
گوهر تأیید و کان مملکت.
خاقانی.
فر تو خبر دهد که چندان
تأیید ظفررسان ببینم.
خاقانی.
زهی دارنده اورنگ شاهی
حوالتگاه تأیید الهی.
نظامی.
حق به دور و نوبت این تأیید را
می نماید اهل ظن و دید را.
مولوی.
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نیرودادن، قوت دادن، کمک کردن، یاری کردن
۱- ( مصدر ) نیرو دادن نیرومند کردن بنیرو کردن توفیق دادن . ۲- ( اسم ) توفیق . جمع : تاییدات .
سامی بیک آرد : از شعرا و علمای متاخر هند است که از اکثر علوم و فنون آگاه بود و در نزد حکمران بنگاله نواب مومن الملک مبارک الدوله بهادر اعتبار و احترام داشت . پس از چندی حکمران بنارس نواب ابراهیم علیخان بهادر ویرا بسوی خویش خواند تا در تالیف ( صحف ابراهیم ) شرکت کند . دیباچ. این کتاب از اوست . سپس از امور دنیا دست کشید و عمر خود را در عبادت و مطالعه مصروف کرد . و به سال ۱۲٠۶ درگذشت .

فرهنگ معین

( تأیید ) (تَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) نیرو دادن ، کمک کردن ، توفیق دادن . ۲ - (اِمص . ) توفیق . ۳ - درست دانستن یا مناسب تشخیص دادن سخن یا عملی .

فرهنگ عمید

۱. درست تشخیص دادن.
۲. نیرو دادن، قوت دادن.
۳. کمک یاری کردن خداوند به انسان.

فرهنگستان زبان و ادب

تأیید
{acknowledgement, ACK} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] اعلام وصول بسته ای از داده ها توسط یک رایانه در شبکه به رایانۀ فرستنده
{confirm} [حمل ونقل هوایی] تأیید کردن جای مسافر در هواپیما

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تأیید. تأیید به معنای تقویت و پشتیبانی کردن است. ازعنوان تأیید، در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته شده است.
پشتیبانی ستمگران در اعمال خلافشان، بلکه تأیید هر گناهی که از فردی سر می زند در غیر موارد ضرورت، همچون تقیّه، حرام است.

[ویکی فقه] تأیید به معنای تقویت و پشتیبانی کردن است. ازعنوان تأیید، در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته شده است.
پشتیبانی ستمگران در اعمال خلافشان، بلکه تأیید هر گناهی که از فردی سر می زند در غیر موارد ضرورت، همچون تقیّه، حرام است.


[ویکی فقه] تایید (فقه). تأیید به معنای تقویت و پشتیبانى کردن است. ازعنوان تأیید، در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته شده است.
پشتیبانى ستمگران در اعمال خلافشان، بلکه تأیید هر گناهی که از فردى سر مى زند در غیر موارد ضرورت، همچون تقیّه، حرام است.
تذکرة الفقهاء (ق) ج۲، ص۵۷۸.
۱. ↑ تذکرة الفقهاء (ق) ج۲، ص۵۷۸.۲. ↑ فقه الصادق ج۱۳، ص۲۵۰.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج ۲، ص۳۲۴.
...

دانشنامه عمومی

تأیید (فیلم ۲۰۱۶). تأیید ( انگلیسی: The Confirmation ) فیلمی در ژانر کمدی - درام به کارگردانی باب نلسون است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کلایو اوون اشاره کرد.
عکس تأیید (فیلم ۲۰۱۶)

تأیید (مسیحیت). تأیید یکی از مناسک مذهبی مسیحی است که طی آن فردی که در خردسالی غسل تعمید شده، پایبندی خود به مسیحیت را تأیید می کند.
در فرقه های مسیحی که تعمید نوزادان را انجام می دهند، تأیید به عنوان مهر مسیحیت ایجاد شده در غسل تعمید دیده می شود. مواردی که تایید می شوند به عنوان تایید کننده شناخته می شوند. در برخی فرقه ها، مانند کلیساهای انگلیکان و کلیساهای متدیست، تأیید عضویت کامل در یک جماعت محلی را به گیرنده می دهد. در برخی دیگر، مانند کلیسای کاتولیک رومی، تأیید "پیوند با کلیسا را ​​کامل تر می کند"، زیرا، در حالی که یک فرد تعمید یافته قبلا عضو آن است، "دریافت آئین مقدس تایید برای تکمیل فیض تعمید».
حکاکی روی چوب که تاییدیه جوانان لوتری را به تصویر می کشد کاتولیک های رومی، کاتولیک های شرقی، ارتدوکس شرقی، ارتدوکس شرقی، و کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرالزمان تأیید را به عنوان یک آیین مقدس می دانند. در شرق بلافاصله پس از غسل تعمید اعطا می شود. در غرب، این عمل معمولاً هنگام غسل تعمید بزرگسالان انجام می شود، اما در مورد نوزادانی که در خطر مرگ نیستند، معمولاً توسط اسقف، تنها زمانی که کودک به سن عقل یا اوایل نوجوانی می رسد، انجام می شود. در میان آن دسته از کاتولیک هایی که تأیید نوجوانی را انجام می دهند، این عمل ممکن است، ثانیاً، به عنوان مناسک «بالغ» تلقی شود.
در فرقه های سنتی پروتستان، مانند کلیساهای انگلیکان، لوتری، متدیست و اصلاح شده، تأیید آیینی است که اغلب شامل اظهار ایمان توسط یک فرد غسل تعمید شده است. همچنین اکثر فرقه های پروتستان برای عضویت کامل در کلیسای مربوطه، به ویژه برای کلیساهای سنتی پروتستان، که در آن ها به عنوان مراسم بلوغ نیز به رسمیت شناخته می شود، لازم است.
تأیید در باپتیست، آناباپتیست و سایر گروه هایی که تعمید مؤمن را آموزش می دهند، انجام نمی شود. بنابراین، مراسم مقدس یا آیین تأیید برای کسانی که از آن گروه های فوق الذکر دریافت می شوند، علاوه بر کسانی که از مذاهب غیر مسیحی گرویده اند، اجرا می شود.
کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان تعمید نوزاد را انجام نمی دهد، اما افراد می توانند پس از رسیدن به "سن پاسخگویی" ( حداقل 8 سالگی ) تعمید بگیرند. تأیید یا بلافاصله پس از غسل تعمید یا در یکشنبه بعد رخ می دهد. تا زمانی که تاییدیه دریافت نشود، غسل تعمید کامل یا کاملا مؤثر در نظر گرفته نمی شود.
عکس تأیید (مسیحیت)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

support (اسم)
پشت، تقویت، پا، کمک، طرفداری، تایید، پشت گرمی، تکیه گاه، پشتیبانی، متکا، پشت بند، ملاک، تکیه، نگاهداری، اتکاء، پشتیبان زیر برد، زیر بری

validity (اسم)
صحت، درستی، تصدیق، تایید، اعتبار، تنفیذ

verification (اسم)
تصدیق، تایید، تحقیق، رسیدگی، ممیزی، مقابله، باز بینی

confirmation (اسم)
تاکید، تصدیق، تایید، شهادت، تثبیت، ابرام، استقرار

grace (اسم)
ظرافت، خوش اندامی، تایید، بخشش، زیبایی، بخشندگی، افسون گری، اقبال، خوش نیتی، جذابیت، منت، ملاحت، قرعه، دعای فیض و برکت

allegation (اسم)
مدعی، اظهار، بهانه، ادعا، تایید

endorsement (اسم)
ستایش، تایید، ظهر نویسی، امضا

validation (اسم)
صحت، درستی، تصدیق، تایید، اعتبار، تایید اعتبار، معتبر سازی، تنفیذ

فارسی به عربی

ادعاء , تاکید , تصدیق , دعم

پیشنهاد کاربران

تأیید نام تله فیلم درام آمریکایی است که کری واشینگتن، وندل پیرس، اریکا کریستنسن، جنیفر هادسون از بازیگران اصلی آن هستند. این فیلم در سال ۲۰۱۶ روی شبکه اچ بی او پخش می شود.
تاییدتایید
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تأیید_(فیلم)
تایید کردن: تصدیق کردن ، اعلام صحت یا صدق و یا اعتبار چیزی تایید و تصدیق آن است
تایید: روایی
تایید کردن: روایش، رواییدن
"دوم قوت جنباننده که به تایید او حیوان بجنبد. "
چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی صفحه 11
که در معنای نیرو دادن و توفیق دادن و یاری است.
. تأیید به معنای تقویت و پشتیبانى کردن است. ازعنوان تأیید، در باب امر به معروف و نهی از منکر سخن گفته شده است.
پشتیبانى ستمگران در اعمال خلافشان، بلکه تأیید هر گناهی که از فردى سر مى زند در غیر موارد ضر
کلمه ( تأیید ) که مصدر ( یوید ) است از ماده ( اید ) است ، که به معنای قوت است .
پذیرش
تاییدکنان ( قید واره )
تایید کنان
نفی کردن= نایستن
ایجاب کردن و تایید کردن= هایستن
نفی= نایش
ایجاب و تایید=هایش
مثبت= های، برای نمونه: مثبت 2 برابر است با های 2
منفی= نای
از این کارواژه ها می توان واژگان هایمند و هایسته و. . . را ساخت. برای نمونه: مثبت بودن این قطب آهنربا= هایستگی این قطب آهنربا.
سر جنباندن
آمیخته واژه ی �سرجنباندن� را می توان در برخی باره ها جایگزین واژه ی ازریشه عربی �تأیید� نمود.
نمونه:
من و این کره الاغم در همه چیز با هم همراهیم. چون سواد خواندن و نوشتن ندارد، قراردادمان به ناچار شفاهی از آب درآمد. من توی گوشش در چند نوبت خواندم و او هم با سرجنباندن نشان داد که همه ی شرایط مرا می پذیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر دوم اَمرداد ماه ۱۳۹۴
http://www. behzadbozorgmehr. com/2015/07/blog - post_85. html

روادید
پروانه
تایید ( Confirmation ) :[ اصطلاح ارز دیجیتال]زمان انجام یک تراکنش، بلاک چین معتبر بودن آن را تایید می کند. تأیید توسط ماینرها انجام می شود.
پذیرش، پذیرفتن،
تأیید ( Confirmation ) [اصطلاح ارز دیجیتال]:هر بار که تراکنش جدیدی در شبکه صورت می گیرد، ماینرها، اعتبار و صحت تراکنش را بررسی و تأیید می کنند.
درست انگاشتن
تایید شده: درست انگاشته
روجهان
پذیرش، پشتیبانی، درست دانستن
گرچه واژه کهن "هایستن" نیز از فرهنگ کوچک آمده
با سپاس
پی افزایی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس