افشاریه

/~afSAriyye/

لغت نامه دهخدا

افشاریه. [ اَ ری ی َ ] ( اِخ ) نام سلسله ای از پاشاهان ایران که پس از صفویه از 1148 تا 1210 هَ. ق. سلطنت کرده اند. رجوع به نادرشاه افشار شود.

فرهنگ فارسی

نام سلسله ای از پادشاهان ایران که پس از صفویه از ۱۱۴۸ تا ۱۲۱٠ سلطنت کرده اند .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] افشاریه سلسله پادشاهی ایرانی بوده است. این سلسله برای بهبود وضع حج گزاران تلاش های زیادی نمود.
بنیان گذار سلسله پادشاهی افشاریه، نادر قلی از طایفه قرقلوی افشار است. این طایفه از قبایل قزلباش بودند که در روی کار آوردن صفویه نقش داشتند. گروهی از ایل افشار را شاه اسماعیل صفوی (حک: ۹۰۷-۹۳۰ق.) به منطقه ابیورد و نساء در خراسان شمالی کوچاند. نادر در ابیورد به خدمت حاکم آن شهر بابا علی بیگ پیوست و با شجاعت و کاردانی، اعتماد وی را به دست آورد و دختر او را به همسری گرفت و پس از مرگ پدر همسرش در سال ۱۱۳۶ق. جانشین وی شد. در این هنگام، اصفهان به دست افغان ها سقوط کرده و شاه تهماسب دوم صفوی (حک: ۱۱۳۵-۱۱۴۵ق.) برای دستیابی به قدرت و با همراهی طایفه قاجار، عازم مشهد شده بود تا پس از سرکوب ملک محمود سیستانی، قصد اصفهان کند.شاه تهماسب با دیدن شجاعت های نادر، با اعطای حکم حکمرانی ابیورد به وی موافقت کرد. سپس او به عنوان سپهسالار تهماسب کارهایی کرد که شهرت بسزا به دست آورد و توانست سلسله ای جدید تاسیس کند. شکست ملک محمود سیستانی و تصرف مشهد در سال ۱۱۳۹ق. و شکست دادن افغان ها در هرات در همان سال و نیز چیره شدن بر نیروهای اشرف افغان در سه نبرد مهم مهماندوست دامغان، سردره خوار در کوه های البرز و مورچه خورت و تصرف اصفهان به سال ۱۱۴۲ق. تهماسب را بر تخت سلطنت نشاند. این اقدامات در کنار پیروزی بر عثمانی و بازپس گیری زمین های اشغال شده، شهرت و محبوبیت فراوان نادر را همراه داشت.نادر که در پی بهانه ای برای برکناری تهماسب بود، شکست سخت او از عثمانی و واگذاری زمین های آزاده شده به آن ها را دستاویزی برای برکناری وی ساخت. بدین ترتیب، واپسین حلقه تلاش های زنجیروار نادر برای انتقال قدرت از صفویه به افشاریه کامل شد. از این رو، نادر با گردآوری دانشوران، کارگزاران کشوری و لشکری و افراد با نفوذ سراسر ایران به سال ۱۱۴۸ق. در دشت مغان، با نقشه ای از پیش طراحی شده، با وضعیتی سلطنت ایران را پذیرفت و سلسله افشاریه را به پایتختی مشهد پایه گذاری کرد. بیشتر دوران ۱۲ ساله حکومت نادر به جنگ های پیاپی با عثمانی و روسیه و کشورگشایی و لشکرکشی به سرزمین های گوناگون همچون قندهار و هند و تصرف دهلی، بخارا، خوارزم و داغستان و برخورد با شورش های داخلی گذشت. فشارهای این دوران، وی را به نوعی بیماری روانی دچار ساخت. سال های آخر حکومت او دورانی لبریز از ستم و جنایت و خشونت فراوان حتی به نزدیکان وی بود. سرانجام نادر به سال ۱۱۶۰ق. در شمال خراسان به دست گروهی از یاران خویش از پای درآمد. پس از نادر، علیقلی خان معروف به عادل شاه (حک: ۱۶۰-۱۶۱ق.)، شاهرخ (حک: ۱۱۶۱-۱۲۱۰ق.)، میر محمد متولی (حک: حدود یک ماه) و نادر میرزا (حک: ۱۲۱۰-۱۲۱۸ق.) تنها بر بخش هایی کوچک از قلمرو نادر حکم راندند و نتوانستند بر مشکلات گوناگون و رقیبان قدرتمند خویش همانند زندیه و قاجاریه چیره گردند. سرانجام به سال ۱۲۱۸ق. با دستگیری و اعدام نادر میرزا به دست فتحعلی شاه قاجار بساط این سلسله برچیده شد.
اوضاع ایران در دوره افشاریه
برآمدن افشاریه امیدهایی فراوان برای ایرانیان همراه داشت. تلاش های نادر رهاوردهایی چون کوتاه کردن دست افغان ها از ایران، تثبیت مرزها و عقب راندن همسایگان متجاوز، بهبود اوضاع اقتصادی، و نجات کشور از هرج و مرج برآمده از انحطاط صفوی را در بر داشت و آینده ای روشن برای ایران ترسیم کرد.افزون بر تلاش های سیاسی ـ نظامی، نادر در زمینه مذهبی نیز تکاپوهایی داشت. فعالیت های مذهبی وی تا پیش از سلطنت با باورهای بیشینه جامعه شیعی ایران همخوانی داشت. زیارت مزار امامان شیعه و اهدای نذری های فراوان به مکان های مقدس، پرداخت هزینه فراوان برای تعمیر و توسعه حرم علوی و عتبات عالیات، نسبت دادن فتوحات و پیروزی ها به عنایات ائمه و اختصاص نقش مهرها به شعارهای خاص شیعیان را می توان از سیاست های مذهبی وی برشمرد. اما با توجه به عواملی چون میل به حکومت بر همه اقوام ساکن در قلمرو خود، همسایگی ایران با کشورهای سنی مذهب مانند عثمانی و افغان ها، بیم از بازگشت صفویان به عرصه قدرت، نقش ویرانگر اختلاف های مذهبی در جامعه، بهره گیری عثمانی ها از اختلاف های مذهبی برای انگیزش نیروها بر ضد ایران و ضرورت دلجویی از جمعیت سنی مذهب وفادار به نادر در سپاهش وی از همان اوان سلطنت، سیاست مذهبی دیگری را در پیش گرفت.نادر تلاش های مذهبی جدید خویش را در دو جهت متمرکز کرد. از یک سو کوشید با محدود کردن بخش فقهی آیین تشیع و ممنوع ساختن شعائری مانند برگزاری مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام، سب و لعن مخالفان از جانب شیعیان که به زعم وی اختلاف برانگیز و از بدعت های شاه اسماعیل صفوی بود و اجباری کردن اعتقاد به خلفای راشدین، نظر اهل سنت را به خود جلب کند. از سوی دیگر تلاش کرد تا عثمانی ها را وا دارد که فقه جعفری را کنار مذاهب چهارگانه اهل سنت به رسمیت بشناسد. نادر تلاش برای دستیابی به این اهداف را از همان لحظه تدوین عهدنامه شورای مغان آغاز کرد و تا واپسین لحظات عمر پی گرفت. اما هیچ گاه نتوانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند. برخی از عوامل این ناکامی از این قرارند: همراهی نکردن دانشوران شیعی با سیاست های مذهبی نادر که مجازات مرگ را برای شماری از ایشان مانند میرزا ابوالحسن ملاباشی، ملا علی اکبر طالقانی، آقا محمد رضا بن صدرالدین، میرزا محمد حسین بن میرزا عبدالکریم و حاج محمد زکی قرمسینی همراه داشت؛ نفوذ عمیق آموزه های شیعی در باورهای مردم؛ گرفتاری های فراوان نادر به علت لشکرکشی ها؛ کوتاه بودن دوره اقتدار افشاریان؛ و همراهی نکردن دولت عثمانی با خواسته های نادر.
تلاش های افشاریه درباره حج
...

[ویکی اهل البیت] در سال 1148 هـ.ق ایران پس از سیزده سال اسارت و اشغال ایالات خود بار دیگر به تمامیت و وحدت حود را بازیافت، دست سلطه دشمنان خارجی از مرزها و ملت ایران کوتاه شده بود و نادر، نابغه نظامی قرن و حتی دوران پس از خود، توانست در کمترین زمان ممکن و با سعی و تلاش بی نظیر به نیاز بر حق مردم ایران پاسخی درست و درخور دهد.
اما این تظاهر بر کناره گیری با مجموع رفتارهای جاهطلبانه و اندیشه های بلند پروازانه ای که از آغاز فعالیت خود نشان داده بود چندان همخوانی نداشت. پیوستن به شاه طهماسب بیشتر از آن روی بود که برای وی و کسانی چون فتحعلی خان قاجار همچون پلکات ترقی برای کسب قدرت می نمود.
به همین دلیل خیلی زود برای کسب استقلال در قدرت درصدد حذف رقبا برآمد و از آن پس زنجیره حوادث نیز به وی کمک کرد تا طهماسب را خلع کند و کودک شیرخواره وی را که عملاً مزاحمتی برای وی نداشت بر تخت نشاند. از این زمان بود که به روایت محمدکاظم وزیر مرو (داعیه جلوس سلطنت) را در سر پروراند.
نادر با پیروزی های درخشان و کم نظیری که برای مردم ایران بدست آورده بود، خود را شایسته تر از هر فرد دیگری برای نشستن بر اورنگ سلطنت می دید. از این رو با وجود توانایی و داشتن اقتدار و قدرت کافی برای تاجگذاری، همچنان که سایر بنیانگذاران سلسله ها چنین بودند، می پنداشت که مردم به عنوان قدرشناسی انتخاب او را به سلطنت خواهند پذیرفت و دین خود را نسبت به وی ادا خواهد کرد به همین دلیل ترجیح داد طی شرایطی که از پیش فراهم آورده بود، بدست آنان بر تخت نشیند بنابراین فرارسیدن عید فطر را بهانه ای برای گردهمایی کلیه بیگلربیگیان و حکام و ریش سفیدان ایالات در «دشت مغان» قرار داد.
مجموع امکانات تدارک شده برای اسکان و پذیرایی مهمانان و قشون، حاکی از حضور یکصد هزار نفر در دشت مغان بود.
«به حساب گرفتن مردم» برای انتخاب فرمانروا، اگر چه در نوع خود تا این زمان بی سابقه بود با دستوری که برای تهیه صدهزار خلعت برای پاداش و «دوازده هزار کنده و دو شاخه» از آلات شکنجه و حبس زندانیان بود. برای تهدید و تنبیه صادر شده بود این مجلس را سخت فرمایشی می نمود.
در جلسه ای رسمی، نادر با بیان خدمات ارزشمند خود، سخن از انتخاب فردی از خاندان صفوی به عنوان پادشاه به میان آورد. حضار با دریافت نیات واقعی وی، «پادشاهی را حق» او دانستند.
تلاش نادر برای دریافت نظرات مخالف افراد با بپرایی مجالس بزم به جایی نرسید، فقط گفته شد که میرزا ابوالحسن ملاباشی دربار صفوی در چادر خود گفته بود که «هر کس قصد سلسله صفویه نماید، نتاج آن را در عرصه عالم نخواهد ماند». نادر هم برای پاسخ به این گستاخی و هم برای گرفتن زهرچشم از دیگران، دستور قتل وی را صادر کرد.

[ویکی حج] افشاریه: سلسله پادشاهی ایرانی و تلاشگر برای بهبود وضع حج گزاران بودند. بنیان گذار این سلسله، نادرقلی از طایفه قرقلوی افشار است. مدتی بعد از فروپاشی حکومت صفوی، او توانست با نفوذ در سراسر ایران، سلسله افشاریه را به پایتختی مشهد پایه گذاری و تاسیس کند. نادر بخصوص از نظر توانایی نظامی شهرت داشت و بیشتر دوره حکومتش به جنگ های پیاپی با روسیه و عثمانی و نیز فتوحات در هندوستان و نواحی دیگر گذشت.
نادر در عرصه مذهبی سیاست های تازه ای را اجرا کرد. او از یک سو تلاش کرد تا از قدرت فقهای شیعه بکاهد و برخی از مراسم شیعی را که در عصر صفوی رواج داشت، محدود و ممنوع کرد و از سوی دیگر مذاکراتی با حکومت عثمانی انجام داد تا مذهب جعفری نیز به عنوان یکی از مذاهب اسلامی به رسمیت شناخته شود.
نادر با درک صحیح از جایگاه حج نزد مسلمانان، برای سامان دادن به امور حج ایرانیان کوشید و در مذاکراتی با سلطان عثمانی از او خواست تا در کنار جایگاه نماز مذاهب چهارگانه اهل سنت، مقامی نیز برای مذهب جعفری تعیین شود و نیز امنیت و آسایش و احترام حاجیان در سفر حج از راه شام تامین شود. نادر برای ساماندهی بهتر امور حج ایرانیان و حفظ احترام آنان در حج، هر ساله امیرالحاجی برای کاروان حج ایرانیان تعیین می کرد.

دانشنامه آزاد فارسی

نادرشاه افشار
نادرشاه افشار
سلسله ایرانی (حک: ۱۱۴۸ـ۱۲۱۰ق) تأسیس شده به دست نادرشاه افشار. از آن جا که نادر به شاخه ای از طایفۀ افشار (قرخلو یا قرقلو) منسوب بود، سلسلۀ پادشاهی پس از او به افشاریه معروف شدند. نادر قلمرو حکومتش را بسیار گسترش داد، اما بعد از کشته شدنش (۱۱۶۰ق) قلمرو او به سبب بی کفایتی اعقابش و نیز ظهور مدعیان بسیار، رو به تجزیه نهاد. پس از قتل نادر، برادرزاده اش علی قلی میرزا، با نام عادل شاه افشار به سلطنت رسید. یکی از رقبای عادل شاه، برادر کوچک ترش، ابراهیم خان (بعداً ابراهیم شاه افشار) بود. حکومت این دو برادر به طول نینجامید و هردو به دست امرای شاهرخ افشار، پسر رضاقلی میرزا و نوادۀ نادر، مغلوب شدند. اما شاهرخ در دورۀ پادشاهی اش قدرت و نفوذ چندانی نداشت و قلمرو حکومتش که بیشتر به دست امرا و فرزندش اداره می شد، به ایالت خراسان محدود ماند. پس از آن که امرا و سردارانِ شاهرخ او را برکنار و نابینا کردند، سلیمان صفوی دوم به جای شاهرخ به تخت سلطنت نشست، ولی حکومت او بیش از چهل روز دوام نیافت و یوسف علی خان جلایر او را برکنار و نابینا کرد و شاهرخ دوباره به حکومت رسید. نابینایی شاهرخ سبب حاکمیت یافتن پسرش، نادر میرزا افشار، و کشمکش بین آنان شد. سرانجام آقا محمدخان قاجار به مشهد حمله برد و شاهرخ را دستگیر کرد و کشت و سلسلۀ افشاریه را برانداخت (۱۲۱۰ق). نادر میرزا که در یورش آقا محمدخان به هرات گریخته بود، در دورۀ فتحعلی شاه قاجار برای احیای دوبارۀ دولت افشاریه مشهد را تصرف کرد، اما طرفی نبست و پس از دستگیری به فرمان فتحعلی شاه کشته شد (۱۲۱۸ق). وی آخرین بازماندۀ سلسلۀ افشاریه بود و بدین ترتیب این سلسله کاملاً منقرض شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس