اتاق

/~otAq/

مترادف اتاق: بیت، حجره، خانه، سرا، منزل

برابر پارسی: سراچه، چهاردیواری

معنی انگلیسی:
room, chamber, cubicle, pad, cabin

لغت نامه دهخدا

( اتآق ) اتآق. [ اِت ْ ] ( ع مص ) پر کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). پر کردن حوض و مشک و آوند از آب. || اتآق قوس ؛ تمام کشیدن کمان را.
اتاق.[ اُ ] ( ترکی ، اِ ) خانه و خیمه و بجای قاف غین معجمه نیز آمده و شاید اصل آن وثاق عربی باشد و ترکان عثمانی ( ( اُدَه ) ) تلفظ کنند و صاحب غیاث اللغات بنقل ازمصطلحات و لغات ترکی این لفظ را ترکی دانسته است.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - خانه بیت جای دیوار دارو مسقف در سرا . ۲ - خیمه .
پر کردن تمام کشیدن کمان

فرهنگ معین

( اُ ) [ تر. ] (اِ. ) ۱ - خانه ، چهاردیواری دارای سقف . ۲ - خیمه . اطاق ، اوتاغ و اوتاق هم گویند.

فرهنگ عمید

۱. بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف، و در برای سکونت یا کار.
۲. قسمتی از وسیلۀ نقلیه که سرنشینان در آن می نشینند.
۳. محفظه ای در دستگاه یا وسیلۀ باربری: اتاق بار.
* اتاق انتظار: اتاقی در کنار اتاق پذیرایی که مراجعه کنندگان در آنجا می نشینند تا نوبت ملاقات به ایشان برسد.
* اتاق بازرگانی: (اقتصاد ) سازمان و محلی که جمعی از بازرگانان برای بحث و شور در امور اقتصادی تشکیل می دهند و دارای رئیس و هیئت مدیره است.
* اتاق خواب: اتاقی که برای خوابیدن ترتیب دهند، خوابگاه.
* اتاق عمل: (پزشکی ) اتاق جراحی، اتاق مخصوصی در بیمارستان که دارای تخت عمل و وسایل جراحی است و بیماران را در آنجا زیر عمل جراحی قرار می دهند.
* اتاق کار: اتاقی که برای کار کردن ترتیب بدهند و در آنجا کار کنند.
* اتاق ناهارخوری: اتاقی که در آن غذا بخورند.

گویش مازنی

/etaagh/ اتاق – خانه

واژه نامه بختیاریکا

تو

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به قسمتی از خانه اتاق اطلاق می شود و احکام آن در بابهای طهارت و صلات آمده است.
افروختن چراغ به هنگام شب در اتاقی که میت در آن قرار دارد، مستحب است.
نماز خواندن در اتاق عکس دار
نماز خواندن در اتاقی که در آن عکس نصب شده مکروه است.
نماز خواندن در اتاق جُنُب
نماز خواندن در اتاقی که جُنُبی در آن باشد ، مکروه است.
نماز در اتاق مجوس، سگ و ظرف شراب
...

دانشنامه عمومی

اتاق به فضایی گفته می شود که با دیوار درونی از دیگر فضاها جدا شده است. نخستین کاربرد اتاق ها به ساکنان جزیره کرت در عصر مفرغ بازمی گردد. در معماری امروزی، اتاق ها کاربردهای زیادی دارند؛ برای مثال، اتاق می تواند یک مکان خواب باشد یا آشپزخانه، محل پذیرایی از مهمان باشد یا حمام و هر مکان دیگری که در تعریف «اتاق» می گنجند.
حجره کلمه ای عربی به معنی اتاق است. از قدیم برای خوابگاه طلاب علوم دینی در حوزه های علمیه گفته می شده است. در مساجد قدیمی یا بازارهای قدیمی تعدادی حجره برای تحصیل در نظر گرفته می شده است. [ ۱]
عکس اتاق

اتاق (فیلم ۲۰۱۹). اتاق ( به انگلیسی: The Room ) یک فیلم در سبک درام، رازآلود و علمی تخیلی به کارگردانی کریستین ولکمن است که در ۱۵ آوریل ۲۰۱۹ در جشنواره بین المللی فیلم فانتزی بروکسل از سوی سینماندو منتشر شد.
از بازیگران آن می توان به اولگا کوریلنکو و کوین یانسنس اشاره کرد.
عکس اتاق (فیلم ۲۰۱۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

room (اسم)
جا، فضا، خانه، اتاق، محل

chamber (اسم)
تالار، اپارتمان، خوابگاه، خان، حجره، اتاق، اتاق خواب، فشنگ خوریاخزانه، دفترکار

فارسی به عربی

غرفة

پیشنهاد کاربران

در جواب جناب سلاح علم : اولا همینکه شما برای پیدا کردن معنی لغات ترکی از دیکشنری ترکی استانبولی که یکی از تحریف شده ترین و غیر اصیل ترین شاخه های ترکی خصوصا از لحاظ اوایی است نشان از کمبود سلاح علم در
...
[مشاهده متن کامل]
شماست . دوما یکی از اشتباهات دیگر شما که ناشی از عدم اطلاعتون از مردم و زبان ترک هستی مغولی خوندن ترک ها هست که حرف برای این موضوع زیاد دارم ولی همین بس که ترک ها در واقع مخلوطی هستند از مردم شمالی و شرقی و سکا های آریایی که همه در آسیای مرکزی زندگی میکنند چه از لحاظ نژادی چه زبانی، در حالی که مغول ها مردم آسیای شرقی هستند و زبانشان جز در کلمات بین فرهنگی کاملا با ترکی متفاوت است . پس اینکه سغدی رو به عنوان زبان پارسی قرار بدی و در سوی دیگر مغولی رو کار احمقانه ای است . سوما اینکه ریشه این کلمه پارسی بوده و سپس با تحولاتی به فلان جا رفته مهم نیست مهم اینست که آخرین بار این کلمه بخاطر نفوذ دولت های ترک زبان و مردم ترک زبان بسیاری که در ایران هستند این کلمات جا افتاده اند مثل کلمات : سورتمه ، ییلاق ، قشلاق ، قاشق ، بشقاب ، قاچاق ، آستر ، قیمه و . . .

خدمت آقای غلامغلی شفیع آبادی . خود کلمه ی تاق ترکی است شما چطور تفسیر میکنید که اتاق از تاق هست و تاق هم فارسی ؟ کوهستان تنگری تاق نامش هفت هزار ساله همینه و یکی از مکان های مقدس مردم ترک تبار است. تاق بعدا تبدیل به تاغ شده و امروزه ترک ها به کوه و کوهستان میگن تاغ یعنی جایگاه بلند.
...
[مشاهده متن کامل]

اتاق هم نشیمنگاهی بوده که بالاتر قرار داشته

اتاقاتاق
اتاق از کلمه تاق به نگارش فارسی و به نگارش عربی طاق تشکیل شده است و تاق هم به معنی سقف در حال استفاده امروزی هست. یعنی مکانی که مسقف باشد برای اتراق کردن. البته کلمه اتاق صرفا به مکانی با مصالح سنگی آجری
...
[مشاهده متن کامل]
هم گفته نمی شود بلکه هر چیزی که بشه اون رو سقف منظور کرد گفته می شود. طاق آسمان هم موید همین توضیحات می تواند باشد. در خانه های کاه گلی و خشتی قدیم هم به اون قسمت از دیوار که یک فضای خالی داخلش بود و وسایل تزیینی و مورد نیاز گذاشته می شد تاق می گفتند مثل طاق بستان امروزی ما که این گفته رو نیز تایید می کنه.

کلمه اتاق از مصدر اوتوماق و اوتوماق قابل صرف در زبان ترکی است .
اتاق: جای دیواردار و مسقف در خانه
ترکی: چادر و خیمه
مشتق از ot ( اُت ) به معنای آتش و اتاق یعنی محل نگهداری آتش
از انجا که زبان و واژگان ان بشدت وابسته به نحوه زندگی مادی گویشوران انست واژه - اتاق - نمیتواند ریشه در فرهنگ صحرا نشینی وکوچندگی مداوم داشته باشد که با افراشتن چادر یا کلبه های گیاهی اقتصاد سکونت موقت
...
[مشاهده متن کامل]
در ان ادا میشود. شهرنشینی وخانه سازی میتواند علت واقعی تقسیم فضا در یک واحد معماری مستحکم وثابت به اتاقها واشپزخانه و دستشویی وغیره باشد. طبق - برهان صدیقین - ( پورسینا وملاصدرا ) حتی اگر استدلال دوست بزرگوارم که ریشه انرا - کداگ - پهلوی ( که بسیار هم منطقیست ) نپذیریم , گذر از واژه فارسی - تاق - به - اتاق - با توجه به بار معنایی معماری - تاق - از یکسوونیز. معنی فرد ومستقل بودن ان از سوی دیگر از هر ریشه پیشنهادی دیگر محتمل تر بنظر می رسد.

باسلام
اتاق احتمال بیشتر یک کلمه ای ترکی باشد که وارد زبان فارسی شده. در زبان تُرکی فعلی به نام اوتورماق یا اوتوماق ( �t�rmaq ) وجود دارد از آنجاکه اوتوماق با اوتاق ( اُتاق ) شباهت دارد. و اوتورماق به معنای نشستن می باشد.
خُب اتاق هم جایی برای نشستن است.
یرد
ترکی منابع :R�s�nen, Martti ( 1969 ) Versuch eines etymologischen W�rterbuchs der T�rksprachen ( in German ) , Helsinki: Suomalais - ugrilainen seura, page 366
Starostin, Sergei; Dybo, Anna; Mudrak, Oleg ( 2003 ) , “*otag - ”, in Etymological dictionary of the Altaic languages ( Handbuch der Orientalistik; VIII. 8 ) , Leiden, New York, K�ln: E. J. Brill
...
[مشاهده متن کامل]

Sevortjan, E. V. ( 1974 ) , “отағ”, in Etimologičeskij slovarʹ tjurkskix jazykov [Etymological Dictionary of Turkic Languages] ( in Russian ) , volume I, Moscow: Nauka, page 484 - 487
Vasmer, Max ( 1964–1973 ) , “ватага”, in Этимологический словарь русского языка [Etymological Dictionary of the Russian Language] ( in Russian ) , translated from German and supplemented by Oleg Trubachyov, Moscow: Progress
Doerfer, Gerhard ( 1965 ) T�rkische und mongolische Elemente im Neupersischen [Turkic and Mongolian Elements in New Persian] ( Akademie der Wissenschaften und der Literatur: Ver�ffentlichungen der Orientalischen Kommission; 19 ) ‎[1] ( in German ) , volume II, Wiesbaden: Franz Steiner Verlag, pages 66–69
سوز هم ریشه ترکی دارد . ودر منابع Max Vasmer و Oleg Trubachyov و Sergei Starostin
زبانشناسان زبان های هندواروپایی هم بوده اند و Gerhard Doerfer گرهارد دورفر یکی از معروف ترین زبانشناسان ترکی بوده , بزمک و بزک هم ریشه ترکی دارد منبع : ^ Starostin, Sergei; Dybo, Anna; Mudrak, Oleg ( 2003 ) , “bẹŕ - ”, in Etymological dictionary of the Altaic languages ( Handbuch der Orientalistik; VIII. 8 ) , Leiden, New York, K�ln: E. J. Brill

اتاقاتاقاتاقاتاق
منابع• https://en.wiktionary.org/wiki/Reconstruction:Proto-Turkic/ōtag
اتاق از تاق فارسی گرفته شده
Ot ترکی به معنای آتش هم از آتر و آت و آتور
و آذر فارسی گرفته شده ولی ربطی به واژه اتاق نداره
اتاغ از اوت یعنی آتش و اق پسوند مکان
چادری که ترکان در آن زمستان را سر کنند
چراکه به محل خواب در ترکی یاتاق گفته میشود
و اگر تاق جداگانه بدانیم غلط است
واژه اتاق از کتاگ در زبانِ پهلوی و کُتا در زبان اوستایی گرفته شده است . آتش در زبان پارسیِ باستان و اوستایی ( آتر ) بوده است و هیچ پیوندی میان واژه اتاق و آتش ( آتر ) وجود ندارد.
واکاوی واژه ( اتاق ) :
...
[مشاهده متن کامل]

واژه اتاق از دو تکواژِ ( کُتا/کَتا ) به چم ( کَده، خانه ) و پسوند ( اَگ/اَک ) در زبانِ پهلوی می باشد. این واژه در زبان گوتیک HETHJO نیز بکار می رفته که انگاره یِ مغولی بودنِ این واژه را رَد می کند. این واژه از درگاهِ زبانِ سغدی - سکایی به زبانهای شمال شرقِ آسیا رفته است.
دهخدا که همه چیزدان نبوده است و ایشان با وجودِ آگاهی بالا در برخی زمینه ها، در پیوند با دانشِ زبانشناختی آگاهیِ کمی داشته است.

اتاق و اتاغ با احترام به دوستان گلم
در دهخدا نوشته شعری و گفته اتاغ میشود محل روشن کردن آتش در خانه
چنانچه اُتاغ هست اُت در ترکی یعنی آتش و اغ و لاغ یعنی محل روشن کردن که در ییلاق و قشلاقم هست
رجوع به کلمه تات در دهخدا اصلی ____ پارت آخر
اتاق همریشه با تاق یا تاگ فارسی هست که معرب شده در از واژه هندواروپایی روسی هم مشخصه
قشنگ = خشنگ
تاق = تاگ، تاک
چاقو = چاکو
وقت = وخت
قرمز = کهرمز
قهرمان = کهرمان
اتاق :
در گویش بختیاری به اتاق؛ " تو = too " گفته می شود، البته در فارسی هنوز هم کلمه ی " پَستو" به کار برده می شود.
1 - واژگانِ کُتا و کَتا و کده در زبان اوستایی و سانسکریت بکار می رفته و آنهم به معنای ( اتاق، خانه ) بوده است، در زبان پهلوی به کُتاک دگرریخت شده است و ( ک ) پسین به ( ق ) دگرگون شده است که در واژگانی همچون ( کلا، کلات ) به ( قلا ) نیز این دگرگونی آوایی ( ک ) به ( ق ) دیده می شود. این واژگان هم از نظر معنایی و هم از نظر آوایی با واژه اُتاق همخواندهستند؛ ناهمسو با گفته های کاربر بالا که می خواهد از ( آتش، آتش ساختن ) به خانه و اتاق برسد و این هم بمانند دیگر ریشه سازی های دروغینشان است، همچنان در تاجیکستان، زبان یغنابی که همان زبان سغدی از زبانهای ایرانیِ خاوری است، در تاجیکستان گویشورانی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - بررسی واژگان دو خط پایانیِ کپی پِیس شده ی کاربر بالا:
واژه soez در زبان شبه مغولی در معنای ( سخن و گفته ) خود برگرفته از واژگان اوستاییِSAXWAR ، پارسی باستان SAX، SOX و پهلوی SAXWAN، SOXWAN است و به همراه پسوند ایرانیِ ( َم ) . ( همچنین است واژه پارسی سرودن ) . واژه yttuku هم برگرفته از واژگان سانسکریت Duetya و Duetaka ( از زبانهای هندواروپایی ) به معنای ( embassy =فرستادگی، سفارت، سفارت خانه ) است. همین دو سه تا واژه هم روشن شد. bediz خود برگرفته از واژه ( بَزَک و بزمَک ( َ ک پسوند پارسی است و همچنین bedizen در زبان های آلمانی و انگلیسی ) است که ریشه آن بطور آشکار از زبانهای هندواروپایی است.
نکته: در واژگان Dutya و Dutaka روی u واک گرد است از همین رو ue نگاشته شد.

From *ōt ( “fire” ) ‎ * - ag. Alternatively, from the verbal stem *ōta ( “to make fire” ) ‎ * - k.
There was a supposedly early occurred differentiation in stems ending in a vowel acquiring the sense 'room' and stems ending in - ag/ - aq acquiring the sense 'tent', but the reverse relationship between form and sense is also attested.
...
[مشاهده متن کامل]

The vowel length in the the first syllable is lost in all contemporary languages including Turkmen and Yakut.
از *ōt ( "آتش" ) ‎ * - ag. متناوبا، از ریشه لفظی *ōta ( "آتش ساختن" ) ‎ * - k.
ظاهراً تمایز اولیه ای در ساقه هایی که به مصوت ختم می شوند وجود داشت که معنای �اتاق� را به دست می آورد و ساقه هایی که به - ag/ - aq ختم می شوند و معنای �چادر� را می گیرند، اما رابطه معکوس بین شکل و حس نیز تأیید شده است.
طول مصوت در هجای اول در تمام زبان های معاصر از جمله ترکمنی و یاکوت گم شده است.
جناب فرتاش خوده کلمه روسی واتاگ برگرفته شده از تورکی است
From Old Chuvash�*v�taɣ�*uotaɣ, from�Proto - Turkic�*ōtag. The sense developed from “tent, family” to “group of people
در آخر هم بگم سغدی خود زبانی بود که به شدت تحت تاثیر چینی و تورکی بود که در آخر هم نابود شد هر کلمه هم که در سغدی وجود داشت دلیل بر سغدی بودن آن نیست
Шёл процесс взаимного обогащения согдийского и тюркского языков. В согдийских текстах мугских документов встречается заимствования из тюркского языка. Например, �yttuku� — �посылать�, �посольство�, �bediz� — �резьба, орнамент� и другое. Там же встречается чисто тюркское слово �sozum� — �мой приказ
روند غنی سازی متقابل زبان های سغدی و ترکی وجود داشت. در متون سغدی اسناد ماگ به وام گرفته شده از زبان ترکی برخورد می شود. به عنوان مثال، "yttuku" - "ارسال"، "سفارت"، "bediz" - "حکاکی، زینت" و موارد دیگر. همچنین یک کلمه کاملا ترکی "sozum" وجود دارد - "سفارش من

پیوست دیدگاه پیشینم:
decken ( دِکِن ) ، در زبان آلمانی نیز به معنای ( پوشیدن، پوشاندن و سرپوش گذاشتن ) است که با واژه پارسی تاک، تاق از یک بُن و ریشه است. ریشه یِ واژه اتاق واژه ای پارسی و هندواروپایی است.
واژه اتاق پارسی است:
واژگان ( کَد، کَده ) به چم ( خانه ) در زبان اوستایی ، پهلوی، سانسکریت و. . . بدین گونه واگویی می شده است:
اوستایی:KATA، KOTA
پهلوی:KATAK، KADAK، KOTAK ( کُتا در اوستایی به کتاک در پهلوی وسترده شدن آوای ک ( نخست ) و دگرگونی آوایی ( ک دوم ) به ( ق ) )
...
[مشاهده متن کامل]

سانسکریت:CATTA
گوتیک:HETHJO
اسلاوی کهن:KOTICI
روسی:KOTEC
نکته: این واژه در زبانهای اوستایی، گوتیک و اسلاوی کهن به چم ( به معنای ) اُتاق هست.
چم این واژه در زبان سانسکریت: پنهان، نهفته
چم این واژه در زبان روسی:سد رودخانه ( برای ماهیگیری )
پسگشت ( منبع ) هادرباره ی واژه ( کَد، کَده ) :
MACKENZIE ( HOUSE/118 )
POKORNY:586 - 587
DELAMARRE:62
MALORYَ and ADAMS: - ket
فرهنگ ریشه های هندواروپایی/ رویه ی 400
حالا مغولچه برو یک گوشه و دیوار را گاز بگیر.

زبان سغدی یک زبان ایرانی است کسایی که دوست دارند درباره زبان سغدی بدونن به زبان انگلیسی در اینترنت بزنن. کلمات ایرانی زیادی از سغدی و سکایی به ترکی رفته. نمونش همین تاگ/تاک.
سغد نام یکی از استانهای تاجیکستانه.
اتاق ( اطاق ) ”طاق” دارد یعنی سقف دار. ترکی نمیتواند باشد.
در ترکی oturmak یعنی نشستن، oturak میشود جای نشستن ولیr زیادی میآید.
در ترکی oda میشود اتاق. ولی ریشه oda میتواند ترکی نباشد.
در زبان سغدی otak میشود از سغدی به ترکی رفته که نزدیکترین به معنی میباشد. مضحک ترین جمله ای که خواندم ( ( سغدی یکی از گویش های ترکی بود ) ) گویا مغول از هر جا رد شده باشه اونجا رو مال خودش میدونه : ) ) ) ) ) ) )
...
[مشاهده متن کامل]

تاق:
《واژه ای فارسی است》
تاق از واژه پارسی پهلوی "تاگ" گرفته شده که به معنی "بالا" و "بلند" است. تاق یک روش ساخت ایرانی است که در زمان ساسانیان بسیار کاربرد داشت و بناهای ماندگاری مانند "تاق بستان" در کرمانشاه و "تاق خسرو" در اراک ( عراق ) و موزه ایران باستان در تهران به این روش ساخته شده اند. مسلمانان پس از تازش به ایران با این روش از ساختمان سازی آشنا شدند و تاق را در بناهای اسلامی هم بکار بردند. واژه "تاق" با واژه های زیر هم خانواده می باشد:
...
[مشاهده متن کامل]

تاج: افسر
تاش: صاحب خانه
تک: بالاتر از همه، یگانه
تاگ: تکزایی
تاک: درخت انگور که بوته اش برآمده و تاق مانند است.
تاخت: برفراز چیزی آمدن
تاغ: درختچه بیابانی
تاق: بام برآمده
طاقت: تاب آوردن
tag: آویزه
tog: ردا، جامه بلند
tack: میخ سر پهن
take: بالا کشیدن، گرفتن
�در زبان لاری به طاق میگیم ( تاک ) به پرودژ آب انبار ( برکه ) هم میگیم ( تَیتَخ ) که در واقع تَیتَخ دگرگون شده ی تیتاک میباشد.

من فکر کنم بهترین داور استادان لینگویست باشند چون قضیه اتاق پیچیدهمیباشد. من چند روزی توی اینترنت چرخیدم ولی نتیخه نگرفتم. فعلاًنکات پایین به ذهنم میرسد:
۱ - اتاق ( اطاق ) ”طاق” دارد یعنی سقف دار. ترکی نمیتواند باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - در ترکی oturmak یعنی نشستن، oturak میشود جای نشستن ولیr زیادی میآید.
۳ - در ترکی oda میشود اتاق. ولی ریشه oda میتواند ترکی نباشد.
۴ - دوستان گفتند در زبان سغدی otak میشود از سغدی به ترکی رفته که نزدیکترین به معنی میباشد.

ریشه سغدی دارد که به ترکی هم راه یافته
خانه در پارسی کهن ( هخامنشی ) کانا ( kānā ) و در پارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) خانک ( xānak ) بوده که در پارسی نو به ریخت خانه درآمده و هیچ ربطی به زبان ترکی یا مغولی ندارد. ولی اطاق ( اتاق ) واژه ای ترکی و با ریشه سغدی است و برابر پارسی آن واژه گَتِه ( برگرفته از gatak در پهلوی ) می باشد.
گَتَک در زبان پهلوی یعنی اطاق
لطفا منبع را زکر کنید این کلمه ترکی است منبع : https://en. wiktionary. org/wiki/Reconstruction:Proto - Turkic/ōtag و https://en. wiktionary. org/wiki/اتاق
اتاق میشه به احتمال زیاد. . . . . .
اتاق : واژه ی عربی شده ی اتاق از واژه ی سغدی اوتاک ōtāk بر گرفته شده است که در متن های بازمانده از این زبان به معنای جای، جایگاه ، ثبت شده است.
منبع : An Introduction to Manichean Sogdian by Harvard University ( مقدمه ای بر ( لغات ) مانوی و سغدی ، تالیف دانشگاه هاروارد. )
اتاق ماشین ( خودرو )
اتاق خودرو ( بدنه ) پیچیده و گسترده است و همان قسمت بیرونی خودرو می باشد . به عبارتی بهتر اتاق خودرو بخشی از خودرو است که تمامی قطعات و اجزای بزرگ و کوچک خودرو اعم شاسی و تمامی قطعاتی که بر روی شاسی نصب میشوند مانند سیستم تعلیق چرخ ها و اکسل؛ در نهایت بر روی بدنه یا همان اتاق خودرو نصب می گردند. به اتاق خودرو بدنه ی خام نیز گفته می شود .
...
[مشاهده متن کامل]

سرایه ( زبر "س" ، زیر "ی" )
غرفه
ایرانیا پیشتر به اتاق میگفتند خانه به خانه میگفتند سرا. منبع در ژرفهای واژه ها ناصر انقطاع
این واژه در زبان سغدی اتاک ōtâk و ōtâq ( اتاغ ) بوده و از آن جا به زبان ترکی رفته است. پس نمی توان آن را ترکی دانست.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)

بپرس