اژانس

/~AZAns/

مترادف اژانس: ( آژانس ) شعبه، نمایندگی، عامل، کارگزاری، خبرگزاری

برابر پارسی: ( آژانس ) نمایندگی، بنگاه، کارگزاری

معنی انگلیسی:
agency

لغت نامه دهخدا

( آژانس ) آژانس. ( فرانسوی ، اِ ) نماینده.
- آژانس اخبار ؛ خبرگزاری.
- آژانس معاملات ؛ کارگزاری. ( فرهنگستان ).

فرهنگ فارسی

( آژانس ) ( اسم ) ۱- نمایندگی کارگزاری . بنگاهی که بنمایندگی موسسات دیگر کارهایی را انجام دهد : آژانس معاملات . ۲ - خبرگزاری .
نمایندگی، کارگزاری، خبرگزاری، بنگاهی به نمایندگی بنگاه دیگرکارهائی انجام دهد

فرهنگ معین

( آژانس ) [ فر. ] ( اِ. ) ۱ - نمایندگی . ۲ - کارگزار. ۳ - بنگاه (فره ) ، ~ خبری مؤسسه ای که خبر را جمع و منتشر می کند.

فرهنگ عمید

( آژانس ) ۱. بنگاهی که به نمایندگی از سوی بنگاه ها و مؤسسات دیگر، خدماتی را انجام می دهد: آژانس بیمه، آژانس خبری.
۲. مؤسسه ای که پس از تلفن مشتری، اتومبیل با راننده در اختیار او قرار می دهد، تاکسی تلفنی.

جدول کلمات

آژانس
نمایندگی, کارگزاری, خبرگزاری

پیشنهاد کاربران

مترجم زبان عبری وفرانسوی برا کار رسانه ای نیارمندیم ( درراستای منافع ملی )
ایدی تلگرام hoseinrabieii
آژانس: نمایندگی، کارگزاری؛ بنگاه؛ سازمان
آژانس به معنای بنگاه است که در آن کارگزاران، کارهای خریدوفروش انجام میدهند مانند بنگاه خودرو ، ، بنگاه ساختمان، آژانس واژه ای بیگانه است ، باید به جای آن واژه ی بنگاه را بکار بگیریم
کنشگاه. از دو بخش کنش گاه تشکیل شده چرا که خود واژه Agency یعنی انجام دادن فعالیت، کنش و از Agent ناشی میشه.
آژانس: تاکسی تلفنی.
- آژانس اخبار : خبرگزاری.
- آژانس معاملات : کارگزاری. (
- آژانس املاک: بنگاه املاک.
- آژانس بیمه: نمایندگی بیمه.
- آژانس مسافربری: دفتر یا شرکت مسافربری یا مسافرتی.

بپرس