ژنگدان

لغت نامه دهخدا

ژنگدان. [ ژَ ] ( اِ ) زنگدان. زنگ. زنگله. جلاجل. ژنگدن. ( برهان ). زنگوله. زنگهای کوچک اطراف دورویه.

فرهنگ معین

(ژَ ) (اِ. ) نک زنگوله .

فرهنگ عمید

زنگوله، زنگله، جلاجل.

پیشنهاد کاربران

بپرس