ژنده پوش

/ZendepuS/

مترادف ژنده پوش: پاره پوش، خرقه پوش، کهنه پوش

معنی انگلیسی:
ragged, shabby, squalid, tatterdemalion, tattered, clothed in rags, threadbare, scroungy

لغت نامه دهخدا

ژنده پوش. [ ژَ / ژِ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) کهنه پوش. خرقه پوش. مُتَحشف :
ز فرمان سر آزاده و ژنده پوش
ز آواز بیغاره آسوده گوش .
فردوسی.
با عقل پای کوب که پیری است ژنده پوش
بر فقر دست کش که عروسی است خوش لقا.
خاقانی.
پس بگفتی تاکنون بودی خدیو
بنده گردی ژنده پوشی را بریو.
مولوی.
ز ویرانه عارفی ژنده پوش
یکی را نباح سگ آمد به گوش.
سعدی ( بوستان ).
چندان بمان که جامه ازرق کند قبول
بخت جوانت از فلک پیر ژنده پوش.
حافظ.
قانعی ژنده پوش ناگاهی
درمی یافت در سر راهی.
مکتبی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه لباس کهنه و فرسوده بر تن دارد کهنه پوش .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص فا. ) کهنه پوش .

فرهنگ عمید

۱. کسی که لباس کهنه و پاره بر تن داشته باشد، کهنه پوش.
۲. [قدیمی] خرقه پوش.

مترادف ها

rags (اسم)
ژنده پوش، ژنده

tatters (اسم)
ژنده پوش، ژنده

ragamuffin (اسم)
ژنده پوش، ادم کثیف و بی سر و پا

raggery (اسم)
ژنده پوش

tatterdemalion (اسم)
ژنده پوش، ادم ژنده پوش

shag-rag (اسم)
ژنده پوش

shake-rag (اسم)
ژنده پوش

clothed in rags (صفت)
ژنده پوش

tattered (صفت)
ژنده پوش، رشته رشته

tag-rag (صفت)
ژنده پوش

پیشنهاد کاربران

کسی که کهنه بپوشد
کهن جامه
نمدپاره پوش ؛ نمدپوش. ژنده پوش :
چو دید اردبیلی نمدپاره پوش
کمان در زه آورد وزه را به گوش.
سعدی.
( صفت ) [قدیمی] kohanjāme ۱. جامۀ کهنه و فرسوده. ۲. ژنده پوش.
کهنه پوش

بپرس