قطمیر

لغت نامه دهخدا

قطمیر. [ ق ِ ] ( ع اِ ) شکاف هسته خرما، و پوست آن ، و پوستک دانه خرما که میان دانه و خرما باشد، یا نکته سپید بر پشت دانه که خرما از وی روید. ( منتهی الارب ). شق النواة، و قیل القشرة التی علیها، و قیل القشرة الرقیقة بین النواة و التمره ، وقیل النکتة البیضاء فی ظهرها. ( اقرب الموارد ). قطمار. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || در اصطلاح محاسبان شش ذره است که آن سدس نقیر است و نقیر سدس فتیل و فتیل سدس فلس و فلس یک جزو از دوازده جزو خردل و خردل سدس حبه و حبه ربع طسوج و طسوج ربع دانگ و دانگ سدس درهم میباشد. ( آنندراج ) ( فرهنگ وصاف ).

قطمیر. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام سگ بلعم باعور. ( یادداشت مؤلف ). نام سگ اصحاب کهف ، و نزد ابن کثیر نام آن قطمور است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) :
از مایه بیچارگی قطمیر مردم میشود
ماخولیای مهتری سگ میکند بلعام را.
سعدی.
رجوع به اصحاب کهف شود.

فرهنگ فارسی

نام سگ اصحاب کهف
پوست نازکی که بین رماوهسته آن قراردارد، کنایه ازچیزکم واندک وبی قدر، قطمارهم گویند
( اسم ) پوست باریک که بر تخم خرما می باشد ۲ - نقطه سفید که بر پشت خرما می باشد . ۳ - شکاف تخم خرما یا ریشه ای که در میان شکاف تخم خرما باشد ۴ - شئ قلیل چیزی کوچک . یا نقیر و قطمیر . اندک و بیش ( غیاث ) : یقین می دانم که عالم را آفریدگاری هست که نقیر و قطمیر و قلیل و کثیر اعمال خلایق بروی پوشیده نیست . ۵ - واحد وزن معادل ۶ ذره هر ذره معادل ۱ /۶ نقیر هر نقیر معادل ۱ /۶ فتیل هر فتیل معادل ۱ /۶ فلس هر فلس معادل ۱ /۱۲ خردل هر خردل معادل ۱ /۶ حبه هر حبه معادل ۱ /۴ طسوج هر طسوج معادل ۱ /۴ دانگ و هر دانگ معادل ۱ /۶ درهم است .

فرهنگ معین

(قِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - پوست نازکی که بین خرما و هستة آن قرار دارد. ۲ - کنایه از: چیز اندک .

فرهنگ عمید

۱. پوست نازکی که بین خرما و هستۀ آن قرار دارد.
۲. [مجاز] چیز کم، اندک، و بی قدر.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قِطْمِیرٍ: پوست نازکی است که روی هسته خرما کشیده شده (اثر و باقی ماندهای است که از خرما بر هسته خرما میماند یا آن پرده نازکی است که روی هسته خرما را پوشیده و بعضی دیگر گفتهاند : هستهای است که دردرون هسته خرماست، نام سگ اصحاب کهف هم بوده است)
ریشه کلمه:
قطمر (۱ بار)

«قِطْمِیر» بنا به گفته «راغب» در «مفردات»: اثری است که در پشت هسته خرما وجود دارد، (فرورفتگی کوچکی است) و به گفته «طبرسی» در «مجمع البیان» و «قرطبی» در تفسیرش، پوسته نازک سفید رنگی است که سراسر هسته را پوشانده، کنایه از موجودات بسیار کوچک و کم ارزش است.
(به کسر قاف) . قطمیر را پوست هسته خرما شیار هسته، نقطه سفید در پشت هسته پرده شکاف هسته و غیره گفته‏اند و آن چنانکه راغب گفته: مثلی است برای چیز بی قیمت یعنی آنانکه جز خدا می‏خوانید پوسته هسته خرمایی مالک نیستند.

پیشنهاد کاربران

پوسته نازک روی هسته خرما
واحد اندازه گیری بسیار ناچیز

بپرس