صلابه

/sollAbe/

مترادف صلابه: دار، صلیب

معنی انگلیسی:
gallows, gibbet

لغت نامه دهخدا

صلابه. [ ص ُل ْ لا ب َ ] ( اِ ) قلاب چند شاخ که گوشت بر آن آویزند.
- به صلابه کشیدن ؛ به قلاب زدن. به قلاب برآویختن چیزی و مخصوصاً گوشت را.
- به صلابه کشیدن کسی را ؛ مجازاً به معنی کسی را در سختی و رنج قرار دادن.

فرهنگ فارسی

قلاب که گاویاگوسفندکشته رابه آن آویزان کنند
قلاب چند شاخ

فرهنگ عمید

قلابی که گاو یا گوسفند کشته را به آن آویزان می کنند.

مترادف ها

gibbet (اسم)
خاده، چوبه دار، صلابه

پیشنهاد کاربران

صلابه یا به صلابه کشیدن روشی بسیار بیرحمانه خشن و دردناک است که برای عذاب دادن و کشتن افراد استفاده می شود، در این روش وحشیانه نیزه یا چوب نوک تیز ( یا گرد ) را ( با عرض معذرت ) در مخرج شخص وارد کرده و
...
[مشاهده متن کامل]
او را از زمین بلند می کردند تا نیزه یا چوب کم کم در داخل بدن فرو رفته و شخص بر اثر درد و آسیب های داخلی جان بدهد، از معروفترین جنایتکاران تاریخ که به این روش علاقه مند بوده و بسیار مورد استفاده قرار می داده "وِلاد دراکولا" می باشد که صدها نفر از اسرای سپاه عثمانی را به همین طریق شکنجه و اعدام کرد

بپرس