سارخ

لغت نامه دهخدا

سارخ. [ رِ ] ( اِ ) سفره.( در تداول غالب لهجه های محلی ایران ). سارغ. سارق.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دستمال بزرگ که در آن چیزی ببندند بقچه . ۲ - سفره .

گویش مازنی

/saareKh/ بقچه - از واژه ی ترکی سارماق به معنی پیچیدن گرفته شده است

پیشنهاد کاربران

سفره ای که در آن لباس می پیچند مثلا برای حمام رفتن

بپرس