خراجگزار


مترادف خراجگزار: باجگزار، باج ده، جزیه دهنده، مالیات پرداز، مالیات دهنده، مالیات ده، خراج پرداز، مودی مالیاتی

متضاد خراجگزار: خراج ستان، باج ستان، عوارض گیر، خراج گیر

معنی انگلیسی:
tributary

لغت نامه دهخدا

خراجگزار. [خ َ گ ُ ] ( نف مرکب ) مالیات ده ، آنکه خراج میدهد : مالی عظیم که از مواضعت بود از تکران و خراجگزاران بستد. ( تاریخ بیهقی ). || بیان کننده و نویسنده فهرست خراجها. مستوفی. || وصفی که فرد یا کشوری در اثر پرداخت خراج بخود میگیرد.

فرهنگ فارسی

خراج دهنده، مالیات دهنده
( صفت ) مالیات دهنده باج دهنده جزیه دهنده .
مالسات ده آنکه خراج میدهد

فرهنگ معین

( ~. گُ ) (ص فا. ) مالیات دهنده ، باج دهنده .

فرهنگ عمید

خراج دهنده، مالیات دهنده.

مترادف ها

tributary (اسم)
شاخه، انشعاب، خراج گذار، خراجگزار

vassal (اسم)
غلام، رعیت، بنده، تبعه، خراجگزار، همبیعت بالرد

فارسی به عربی

رافد

پیشنهاد کاربران

واسال
مالیات دهنده، باج دهنده، از دیگران عوارض می گیرد.

بپرس