دیدگاه شماره 3:
"سوق" عربی شده "سوگ" در پارسی است که همان "سو" امروزی است. ( "و" در گذشته به شیوه "وگ" بوده است )
پس برابر "سوق دادن" می شود "سو دادن" و یا "سوگ دادن".
از این "سو دادن، سوگ دادن" میتوان برای جایگزین "هدایت کردن، مایل کردن" بکار برد.
... [مشاهده متن کامل]
به جای "زاویه" میتوانیم واژه "سوگه" را به کار ببریم.
برای نمونه:
نادرست:اندازه این زاویه 75 است.
درست تَر:اندازه این سوگه 75 است.
بِدرود!
میتوان از واژه های "راهنمایی، راهگشایی، پَرَوی" به جای "هدایت، هدایت کردن" و "راهنما، رهگشا، پَرَوی کننده" به جای "هادی" بکار برد.
دو واژه نخستین برای هر دو واژه "هدایت، هادی" آشکار هستند ولی من درباره واژه سوم باید چیزی را عرض کنم:
... [مشاهده متن کامل]
ما در زبان انگلیسی، واژه "transduction" را داریم که از دو بخش زیر ساخته شده است:
1 - trans:برابر "ترا" در پارسی امروزه و همچنین "پَر" در اوستایی. ( ما از اوستایی اش بکار بردیم )
2 - duction:در انگلیسی کهن برابر "رفتن، جنبیدن" است.
پس ما واژه "پَرَرفتن" و برای اینکه دو تا "ر" پشت هم آمده اند برای اینگه گویش بسیار سخت است یکی شان پاک می شود:
"تَرَفتَن"
می توانیم به جای "رفتن" واژه "روی" را برای آسانی بیشتر بیاوریم ( برابر هستند ) :
"تَرَوی"
پس این برای "هِدایت" است.
"هادی" هم برابر "هدایت کننده" است که برابر "پَرَوی کننده" می باشد.
بِدرود!
هدایت کردن
برابر پارسی:راهنمایی، راندن، کشاندن
هدایت کردن: نودن ( از پهلوی )
رهنمودن
راهنمایی کردن
هدایت کردن: اندر پهلوی برابرانش هستند:
( lead ) ، ( conduce ) ، ( instruct ) ، ( guide ) برابر پهلوی آنان.
۱ - هاچیدن: هاچید، هاچیده، هاچ، هاچش ( نام کارواژه ) ( Hačidan ) .
۲ - هاختن: هاخت، هاخته، هاز، هازش ( نام کارواژه ) ( Hāxtan ) .
... [مشاهده متن کامل]
۳ - ویتاردن: ویتارد، ویتارده، ویتار، ویتارش ( نام کارواژه ) ( witardan ) .
۴ - فْرَنآفتن: فْرَنآفت، فْرَنآفته، فْرَنآم، فْرَمآمش ( نام کارواژه ) ( Franāftan ) .
۵ - زآمِینیدن:زآمِینید، زآمِینیده، زآمِین، زآمِینش ( نام کارواژه ) ( Zāmēnidan ) .
هادی. . . . هدا. . . . راهنمایی. . . .
ارشاد دادن ؛ ارشاد کردن :
خدایا چون مرا در عاشقی ارشاد میدادی
چه می شد اندکم از بیوفائی یاد میدادی.
سلیم.
راهبری
ارشاد