تاخت

/tAxt/

    gallop
    invasion
    bashing _
    charge
    offense
    sprint
    canter
    swap
    trade-off

فارسی به انگلیسی

تاخت اب
race

تاخت بردن
raid, rush

تاخت رفتن
canter, scoot

تاخت زدن
swap, change, exchange, trade

تاخت زنی
trade

تاخت و تاز
attack, foray, incursion, inroad, offensive, onslaught, raid, invasion, innroad
invasion, inroad

تاخت و تاز با قشون و جنگ
invasion

تاخت و تاز کردن
attack, invade

تاخت و تاز کننده
invader

تاخت کالای نو و کهنه
trade-in

تاخت کردن
gallop, to gallop

مترادف ها

attack (اسم)
حمله، تجاوز، یورش، تعرض، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی

raid (اسم)
یورش، تاخت، تاخت و تاز، حمله ناگهانی، ورود ناگهانی پلیس

gallop (اسم)
تاخت، چهار نعل

brattle (اسم)
تاخت، سرند، تق تق، چهار نعل، صدای پچ پچ و بهم خوردن بشقاب

lope (اسم)
تاخت، حرکت خرامان، جست و خیز و شلنگ تخته

پیشنهاد کاربران

بنظر میرسد این کلمه از ریشه ترکی تاخیلماک بمعنی رفتن و رسیدن به چیزی مستخرج شده باشد. جای بحث و کار بیشتر دارد.
واژه تاخت
معادل ابجد 1401
تعداد حروف 4
تلفظ tāxt
نقش دستوری بن گذشته
ترکیب ( اسم مصدر از بن ماضیِ تاختن )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی tAxt
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع
...
[مشاهده متن کامل]

واژه تاخت از ریشه ی واژه پارسی تاختن است
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه تاختن
معادل ابجد 1451
تعداد حروف 5
تلفظ tāxtan
ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: tāxtan] ‹تازیدن›
مختصات ( تَ ) ( مص ل . )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار

به نظر من معنی کلمه تاخت میشود
( حمله کرد )
سواری با اسب
شتابان به سوی چیزی حرکت کردن

حمله کردن

بپرس