1. Don't take on more than you can handle.
[ترجمه علی فرشته] بیشتر از چیزی که میتونی مدیریت کنی مسئولیت قبول نکن|
[ترجمه ...] در آوردن لباس|
[ترجمه بهنام] بیش از ان چیزی که می توانی انجام دهی، قبول مسئولیت نکن.|
[ترجمه گوگل]بیش از توان خود را بر عهده نگیرید[ترجمه ترگمان]بیش از اون چیزی که میتونی تحمل نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is always ready to take on heavy responsibilities.
[ترجمه گوگل]او همیشه آماده پذیرش مسئولیت های سنگین است
[ترجمه ترگمان]او همیشه آماده است مسئولیت های سنگینی را به عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همیشه آماده است مسئولیت های سنگینی را به عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. No other organisation was able or willing to take on the job.
[ترجمه بهنام] هیچ سازمان دیگری مایل به انجام ان کار نبود.|
[ترجمه مهدی زارع] سازمان دیگری قادر یا مایل به تقبل این شغل نبود|
[ترجمه گوگل]هیچ سازمان دیگری قادر یا تمایلی به انجام این کار نداشت[ترجمه ترگمان]هیچ سازمان دیگری قادر به انجام این کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't take on more than you can.
[ترجمه عماد] بیش از حد توانت به عهده نگیر|
[ترجمه بهنام] بیش از توانت قبول مسئولیت نکن.|
[ترجمه گوگل]بیش از آنچه می توانید به عهده نگیرید[ترجمه ترگمان]بیش از حد توان تحمل نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Why did you take on this assignment if you're so busy?
[ترجمه گوگل]اگر اینقدر سرتان شلوغ است، چرا این وظیفه را بر عهده گرفتید؟
[ترجمه ترگمان]اگه سرت شلوغ بود چرا این ماموریت رو قبول کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگه سرت شلوغ بود چرا این ماموریت رو قبول کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The vice-president must now take on the mantle of supreme power.
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور اکنون باید ردای قدرت برتر را به تن کند
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور باید در حال حاضر شنل قدرت خارق العاده را بر عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور باید در حال حاضر شنل قدرت خارق العاده را بر عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nobody was keen to take on such a thankless task.
[ترجمه علی فرشته] هیچ کسی مایل نبوداون کارهای بی مزد و تشکر انجام بده|
[ترجمه بهنام] هیچکس مایل به انجام ان کار بی مزد و مواجب نبود.|
[ترجمه گوگل]هیچ کس مشتاق انجام چنین وظیفه ناسپاسی نبود[ترجمه ترگمان]هیچ کس مشتاق نبود چنین وظیفه ای را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She refused to take on the traditional woman's role.
[ترجمه گوگل]او از پذیرفتن نقش زن سنتی امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]او از پذیرفتن نقش زن سنتی خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از پذیرفتن نقش زن سنتی خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is up to Europe to take on the mantle of leadership in environmental issues.
[ترجمه گوگل]این به اروپا بستگی دارد که ردای رهبری در مسائل زیست محیطی را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]این به اروپا بستگی دارد تا پوشش رهبری در مسائل زیست محیطی را به عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به اروپا بستگی دارد تا پوشش رهبری در مسائل زیست محیطی را به عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I don't feel ready to take on new responsibilities.
[ترجمه گوگل]احساس نمیکنم برای مسئولیتهای جدید آماده باشم
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم آمادگی پذیرفتن مسئولیت های جدید را ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم آمادگی پذیرفتن مسئولیت های جدید را ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I only take on work that excites me, even if it means turning down lots of money.
[ترجمه همتا] من فقط کارهایی را انجام می دهم که مرا هیجان زده می کند، حتی اگر به معنای رد کردن پول زیاد باشد.|
[ترجمه بهنام] من فقط کاری را می پذیرم که برای من شوق اور باشد، حتی اگر به معنای رد کردن پول زیاد باشد.|
[ترجمه گوگل]من فقط کارهایی را انجام می دهم که مرا هیجان زده می کند، حتی اگر به معنای رد کردن پول زیاد باشد[ترجمه ترگمان]من فقط کاری را انجام می دهم که مرا تحریک می کند، حتی اگر به معنای واقعی کردن کلی پول باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We can't take on any more work-we're fully stretched as it is.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم بیشتر از این کار را انجام دهیم - ما کاملاً در حالت کشش هستیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم بیشتر کار کنیم - ما کاملا کش و قوسی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم بیشتر کار کنیم - ما کاملا کش و قوسی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He now felt ready to take on the role of director.
[ترجمه گوگل]او اکنون احساس می کرد که آماده است نقش کارگردان را به عهده بگیرد
[ترجمه ترگمان]اکنون احساس می کرد که حاضر است نقش مدیر را ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون احساس می کرد که حاضر است نقش مدیر را ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Empty houses quickly take on a forlorn look.
[ترجمه گوگل]خانه های خالی به سرعت ظاهری مهجور به خود می گیرند
[ترجمه ترگمان]به سرعت خانه های خالی را به سرعت تماشا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سرعت خانه های خالی را به سرعت تماشا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Democrats were reluctant to take on a president whose popularity ratings were historically high.
[ترجمه همتا] دموکرات ها تمایلی به رویارویی با رئیس جمهوری نداشتند که میزان محبوبیت آن از نظر تاریخی بالا بود.|
[ترجمه بهنام] دموکرات ها مایل به رویاروئی با رئیس جمهوری که تاریخا از میزان محبوبیت بالائی برخوردار بود نبودند.|
[ترجمه گوگل]دموکرات ها تمایلی به رویارویی با رئیس جمهوری نداشتند که میزان محبوبیت آن از نظر تاریخی بالا بود[ترجمه ترگمان]دموکرات ها تمایلی به انتخاب رئیس جمهور نداشتند که میزان محبوبیت آن ها به طور تاریخی بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید