iced

/ˈaɪst//aɪst/

خنک کرده، یخ شده، شکر پوش، مارنگ زده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: covered with a layer of ice.

(2) تعریف: chilled or cooled, esp. with ice.

- iced coffee
[ترجمه گوگل] قهوه سرد
[ترجمه ترگمان] قهوهی بدون یخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: covered with icing.

- an iced cake
[ترجمه گوگل] یک کیک سرد
[ترجمه ترگمان] یه کیک یخ زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. iced tea
چای با یخ

2. the car engine iced up
موتور اتومبیل یخ زد.

3. the snow had iced the road and made it slippery
برف راه را یخپوش و لیز کرده بود.

4. the refrigerator was so cold that the bottles had iced
یخچال آنقدر سرد بود که بطری ها یخ زده بودند.

5. This glass of iced tea will refresh you.
[ترجمه گوگل]این لیوان چای سرد شما را شاداب می کند
[ترجمه ترگمان] این لیوان چای سرد برات تازه میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wings of the plane have iced up and it is too dangerous to fly.
[ترجمه گوگل]بال های هواپیما یخ زده است و پرواز آن بسیار خطرناک است
[ترجمه ترگمان]بال های هواپیما یخ زده و پرواز کردن خیلی خطرناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'd like a hamburger and an iced tea.
[ترجمه گوگل]من یک همبرگر و یک چای سرد می خواهم
[ترجمه ترگمان] من یه همبرگر و یه چای سرد دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pond iced over during the cold spell.
[ترجمه گوگل]حوض در طول دوره سرما یخ زد
[ترجمه ترگمان]در طی آن افسون سرد، دریاچه یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The road becomes treacherous when it is iced up.
[ترجمه گوگل]جاده وقتی یخبندان باشد خائنانه می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی که در حال یخ زدن است، جاده خطرناک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The thick ice has iced the windshields up.
[ترجمه گوگل]یخ غلیظ شیشه های جلو را یخ زده است
[ترجمه ترگمان]شیشه های ضخیم روی شیشه های بالای سر قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The water iced the water pipes up.
[ترجمه گوگل]آب لوله های آب را یخ زد
[ترجمه ترگمان]آب به لوله آب یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The wings of the aircraft had iced up.
[ترجمه گوگل]بال های هواپیما یخ زده بود
[ترجمه ترگمان]بال های هواپیما یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We were all given little iced cakes.
[ترجمه گوگل]به همه ما کیک های سرد کوچک داده شد
[ترجمه ترگمان] همه مون یه کیک یخ زده گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The horse flounced on the slippery iced path.
[ترجمه گوگل]اسب در مسیر لغزنده یخی پرید
[ترجمه ترگمان]اسب به سمت مسیر سرد سرد و لغزنده حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I've iced and decorated the cake.
[ترجمه گوگل]کیک رو یخ زدم و تزئین کردم
[ترجمه ترگمان]من یخ زدم و کیک را تزیین کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Cool off with an iced drink.
[ترجمه گوگل]با یک نوشیدنی سرد خنک شوید
[ترجمه ترگمان] با یه نوشیدنی یخ زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Parts of the river were iced over during the cold spell.
[ترجمه گوگل]بخش هایی از رودخانه در طول دوره سرما یخ زده بود
[ترجمه ترگمان]بعضی از قسمت های رودخانه در آن افسون سرد یخ زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cold, chilled, refrigerated; covered in frosting (as of a cake); covered in ice
an iced drink has been made very cold.
an iced cake is covered with icing.
see also ice.

پیشنهاد کاربران

بپرس